شهرهای 127سانتی
شیوههای جهانی برای ساخت شهر دوستدار کودکان
احسان والیان:
شهرهایمان تا چه اندازه برای کودکان فضای امن و آرامی است؟ سالهاست متخصصان و کارشناسان موضوع اجرای طرحها و برنامههای گسترده برای آمادهسازی شهر بهمنظور زندگی بهتر کودکان را مطرح میکنند، اما تنها دستاورد این ایدهها، ساخت پارکهای کوچک و اندکی است برای کودکان. واقعیت این است که سهم کودکان از فضاهای شهری بسیار اندک است.
حتی اندکتر از معلولان و سالمندان و دیگر اقشاری که نیاز به طراحی فضاهای ویژه دارند. کودکان قرار است در آینده مدیران شهرهایمان باشند. هر اندازه ساز و کار شهرها برای کودکان فراهمتر باشد، آنان نیز در آینده سهم بیشتری به نسلهای بعد خواهند داد. تاکنون تمام تجارب و دستاوردهای شهرهای ایران در قالب تئوری و دیدگاههای نه چندان اجرایی نمود بارزی در شهرها نداشته است. در بهترین شرایط، بوستانی ویژه یا فضاهای انحصاری برای آنان تدارک دیده شدهاست که به تعبیر بسیاری آن فضاها، ایجاد زندانهایی است داخل شهرها برای کودکان. اگرهدف، ایجاد فضای آرام و امن برای کودکان است، بگذارید شهرها محلی باشد برای جولان این آیندهسازان جوامع.
«اگر بتوانیم شهری موفق برای کودکان بسازیم، شهری برای همه ساختهایم!»؛ این حرفی است که تیم گیل (Tim Gill) ـ نویسنده کتاب «بدون ترس» (No Fear) ـ در انتقاد به ساخت فضاهای بهاصطلاح دوستدار کودک زد. او در کتابش فضاهایی از شهرها را مثال زد که مسئولان شهری تنها برای پیشبرد اهداف خود ساخته و نام زمین بازی و تفریح کودکان بر آنها نهاده بودند. تیم گیل میگوید این زمینهای بازی، او را تنها به یاد گِتوی اسرای جنگی میاندازد که پدران و مادران کودکان مانند مامور دورتادور آن ایستادهاند و دیوارهای آن از نردههای آهنین و بلند ساخته شدهاست.
درواقع طرح زمینهای بازی با توجه به ساختار اقتصادی، ترکیب خانهها و رفتوآمد اتومبیلها اجرا میشود؛ درحالیکه اینگونه طرحها باید مبتنی بر نگاه به محیطزیست، حفظ سلامت روحی و جسمی کودکان و بالابردن کیفیت زندگی باشد.
شاید بتوان این اشتباه را مربوط به ساختارهای سیاسی دانست؛ چراکه تصمیمگیرندگان درباره طرحها، همان سیاستمداران و مسئولانی هستند که تنها برای مدت کوتاهی انتخاب میشوند و تنها قصدشان در این زمان کوتاه، برآوردهکردن نیازهای حامیان مالیشان و جلب رضایت مردم، آن هم با اجرای طرحهای ناقص است تا بتوانند باز هم در دوره بعدی بر کرسی قدرت تکیه بزنند. بیشک یکی از المانهای اصلی یک طرح موفق داشتن چشمانداز وسیع و دوراندیشی است. لازم است بدانیم دستیابی به چنین شاخصهای نیازمند گذر زمان و بررسی دقیق است. اما شاید اجرای فضاهای دوستدار کودک همیشه به این سختی نباشد؛ گاهی شاید بتوان با کمک چند نقاش شهری و رنگآمیزی کوچهها و خیابانهایی که تنها شکل ظاهری ترسناکی دارند، فضا را بهطرز شگفتآوری تغییر داد و کودکانه کرد.
به اکثریت خاموش اعتماد کنیم!
شهرداری تیرانا (Tirana)،پایتخت کشور آلبانی بعد از تحقیقاتی یک ساله، به این نتیجه رسید که خانوادهها بیشتر زمان خود را در اتومبیلهایشان سپری میکنند و تقریبا وقتی برای همراهی با فرزندان خردسالشان ندارند.
شهردار جوان و خوشنام شهر تیرانا، اِریون وِلیاژ (Erion Veliaj) با اشاره به نتیجه تحقیقات اخیر میگوید: «نباید قدرت کودکان را دستکم گرفت!... کودکان اسرا و زندانیان ما نیستند!». اِریون وِلیاژ چندماه پس از به دست آمدن نتایج تحقیقات، با کمک شرکتهای تجاری کودکستانها و پرورشگاههایی را که دیگر رنگی از کودکی به تنشان نمانده بود احیا کرد. وی که با کنایه، برخی از کودکستانها را سلول انفرادی میخواند موفق شد با مشارکت مردمی 10کودکستان را به بهترین شکل تغییر دهد و به فضاهایی بسیار زیبا برای کودکان تبدیل کند.
برای پیشرفت، جامعهای سخاوتمند لازم است! ترافیک مداوم نفس میدان اِسکندربگ (Skanderbeg Square) این شهر را گرفته بود تا جایی که حتی جای پارک برای یک اتومبیل هم پیدا نمیشد. قرار بر این شد تا هر 3ماه یک بار، عبور و مرور به نوبت در یکی از خیابانهای تیرانا برای اتومبیلها ممنوع شود و جای آن کودکان و دوچرخههایشان این خیابانها را پرکنند. این طرح تا جایی پیش رفت که تمام خیابانهای مرکز شهر خالی از اتومبیل شد و ظرف همین مدت کوتاه آلودگی شهر تا 10درصد کاهش یافت.
تغییر هیچ وقت آسان نیست! در گامهای اول طرح شهردار تیرانا، عدهای هرچند اندک در کنار دریاچه مصنوعی این شهر دست به تظاهرات زدند. آنها با اینکه میدانستند اجرای این طرح برایشان سودآور خواهد بود تا چندماه به اعتراضات خود ادامه دادند. اِریون ولیاژ اما در جواب به اعتراضات گفته بود: «این نوع سروصداها آن هم از طرف افرادی که خود بیشترین بهره را از طرح خواهند برد طبیعی است! ما باید اکثریت خاموشی را در نظر بگیریم که خیلی وقت پیش از اوضاع شهر به تنگ آمدهاند ولی اعتراض نمیکنند و زمانی که طرح کاملا به مرحله اجرا برسد، آن موقع خواهیم دید که چه میزان راضی و چه میزان ناراضی هستند».
در سال اول اجرای طرح، شهردار موفق شد 40هزار مترمربع از زمینهایی را که غیرقانونی اشغال شده بودند پس بگیرد و در آن 40قطعه زمین بازی بسازد البته با این تفاوت که زمینهای بازی شهر تیرانا شبیه به زمینهای بازی معمولی نبود؛ دیواری که این زمینهای بازی را احاطه کرده کمربند سبزی است که از کاشت درختهای روز تولد هر کودک آلبانیایی تشکیل شده است! بیش از 60درصد از درختان کاشته شده در این پارکها بهدست خانوادهها و فرزندانشان در خاک گذاشته شده و ریشه دواندهاند. انجام چنین فعالیتی باعث میشود خانوادهها با تمام مشغلههایشان، برای زنده کردن خاطره تولد فرزندشان سری به زمینهای بازی بزنند و در کنار فرزندانشان کودکی خود را نیز زنده کنند.
اما کار به اینجا ختم نمیشود؛ شهر تیرانا برای بهبود فضاهای دوستدار کودک در کنار شورای اصلی خود، شورایی از کودکان را نیز گنجانده تا بتواند بهطور مستقیم از خواستهها و نظرات کودکان این شهر باخبر شود. شهردار این شهر معتقد است کودکان بهترین گزینه برای تحرک خانوادهها و بزرگسالانشان هستند. به بهانه نشست با کودکان، شهرداری این شهر موفق شده حداقل هفتهای یکبار برنامههای خانوادگی را در میان آلبانیاییها نهادینه کند و با اجرای برنامههایی نظیر جمعآوری زبالههای قابل بازیافت و مهیا کردن امکان دوچرخهسواری اوقات خوشی را برای آنها فراهم آورد. زندگی هر قدر ساده یا سخت، به بهانه حضور نهالها ادامه دارد.
منابع:
خبرگزاری رویترز (Rueters)
مصاحبههای موجود با اِریون وِلیاژ، شهردار شهر تیرانا
با نگاهی به کتاب NoFear:Growing Up in a Risk Averse Society اثر تیم گیل(Tim Gill)، کارشناس و منتقد شهری