جمعه خونین
منافقین بهعنوان عامل رژیم بعث عراق نمازجمعه تهران را بمبگذاری کردند
24 اسفند 1363، آخرین جمعه آن سال بود. صدام از چند روز قبل تهدید کرده بود که نمازجمعه تهران را بمباران میکند، اما آن روز به جای آنکه نمازجمعه خلوتتر از روزهای قبل باشد، شلوغتر شده بود. امامجمعه آن روز، رئیسجمهور وقت، آیتالله خامنهای بود. ساعت دوازده و بیستونه دقیقه بود و آیتالله خامنهای در حال ایراد خطبه دوم نمازجمعه بودند. موضوع صحبت امامجمعه درباره تفاوتهای اندیشههای دکتر مصدق و آیتالله کاشانی بود. وقتی آیتالله خامنهای جمله «مرحوم آیتالله کاشانی یک فرد مکتبی بود...» را گفتند، ناگهان صدای بلندی از انتهای زمین چمن آمد و موج انفجار همه جا را لرزاند.
چند لحظهای غوغا شد. آیتالله خامنهای برای چند ثانیه از پشت منبر پایین آمدند و محمود مرتضاییفر پشت تریبون رفت و شعار اللهاکبر داد تا مشخص شود اوضاع از چه قرار است. با اینکه امکان سوءقصد به رئیسجمهور خیلی زیاد بود، اما ایشان بلافاصله تصمیم گرفتند که خطبه را ادامه بدهند، به همینخاطر مرتضاییفر دوباره پشت تریبون رفت و گفت: «توجه فرمایید! توجه فرمایید! ریاست محترم جمهور به خطبههای عالمانه خود ادامه میدهند». مردم در همین فاصله کوتاه آرامتر شدند و پس از شعارهای «الله اکبر»، «مرگ بر آمریکا»، «جنگ جنگ تا پیروزی» و «منافق مسلح اعدام باید گردد» نمازگزاران، ایشان خطبه دوم نمازجمعه را ادامه دادند.
آیتالله خامنهای پس از شعارهای مردم گفتند: «هفتهای که گذشت، برای جمهوری اسلامی ایران هفته مقابله به مثل بود. در مقابل شرارتها، در مقابل جنایتها و در مقابل خباثتها همه دیدند که ما مقابله به مثل میکنیم و مشت را با مشت محکمتری پاسخ میدهیم. اگرچه دشمن ما یک دشمن ناجوانمرد و خبیث است، اما این چیزی نیست که نیاز به استدلال داشته باشد. برای او وقتی که در میدان جنگ نمیتواند مقاومت کند، وقتی تودهنی در میدان جنگ میخورد، برای او شهر، روستا، بیمارستان، محل نمازجمعه و اجتماع انبوه مردم غیرنظامی تفاوتی نمیکند و هر جایی که از دستش بربیاید را میزند. ما تهدید کردیم و گفتیم خباثت نکنید. گفتیم از انتقام ما بترسید. ما توانایی داریم و میتوانیم مقابله بهمثل بکنیم، اما جدی نگرفتند و باور نکردند و دیدید که مقابله به مثل ما به یک جبهه هم منحصر نماند. ما در همه جا، مراکز اساسی و حساس را مورد تهاجم و هدف قراردادیم و مقابله بهمثل کردیم. الان به شما میگویم، ما همین حرکت وحشیانه را که الان انجام داد، با کمال شدت و قدرت مقابله بهمثل خواهیم کرد». منظور آیتالله خامنهای از مقابله بهمثل پاسخ 3روز قبل جمهوری اسلامی ایران به حملات موشکی رژیم بعث عراق به شهرها و مناطق مسکونی با شلیک نخستین موشک بالستیک اسکادبی به مواضع عراق و البته عملیات بدر بود که در جبهههای جنوب در حال اجرا بود.
پس از شعارهای فراوان و پرشور نمازگزاران، آیتالله خامنهای ادامه دادند: «همانطور که از شعارهای شما برادران عزیز هم فهمیده میشود، این صدای انفجاری که رخ داد، مربوط به یک حرکت منافقانه رذالتآمیزی بود که در بحبوحه جنگ این مردم، عوامل و مزدوران خائن استکبار جهانی در نمازجمعه این بمب دستی را کار گذاشته بودند». پس از این سخنان امامجمعه، مردم با شعار «مرگ بر منافق» و «حسین حسین شعار ماست/ شهادت افتخار ماست» ایشان را همراهی کردند. اما این پایان ماجراهای نمازجمعه آن روز نبود. وقتی آیتالله خامنهای در حال اقامه نماز بودند، هواپیماهای عراقی در آسمان تهران ظاهر شدند؛ امامجمعه تهران با نهایت آرامش و با صدای محکم و بلند داشتند قنوت میخواندند و در همان حال صدای ضدهواییهایی که به سمت هواپیماها شلیک میکردند، از اطراف دانشگاه تهران شنیده میشد. با وجود صدای بلند ضدهواییها و هواپیماها مردم انگار نه انگار که اتفاقی افتادهاست، در صفوف به هم فشرده، پشت سر ایشان نماز را تا به آخر با آرامش خواندند.
بعدا مشخص شد که نیروهای منافقین، با جاسازی بمب در جانماز، آن را وارد دانشگاه تهران کرده بودند و قصدشان این بود که خود را به جلوی جایگاه برسانند و بمب را آنجا منفجر کنند اما نتوانسته بودند از بازرسی دوم نمازجمعه بگذرند و به ناچار آن را در انتهای زمین چمن و دور از جایگاه گذاشته بودند. برنامه منافقین در قراری هماهنگ با رژیم بعثی عراق، این بود که بمب را در زمان حضور هواپیماهای عراقی در آسمان تهران منفجر کنند تا اینطور بهنظر بیاید که هواپیماهای عراقی نمازجمعه تهران را بمباران کردهاند. اما بمب نیمساعت زودتر منفجر شد و نمایش تبلیغاتی خونین منافقین، ناموفق ماند. در اثر این بمبگذاری سازمان منافقین، 14نفر از نمازگزاران شهید و 88نفر هم زخمی شدند.