بلال انقلاب
محمود مرتضاییفر خدمتگزار باوفای نمازجمعه
محمد مقدسی
در زندگی لحظههایی هستند که در بزنگاهی مسیر زندگی آدمی را تغییر میدهند و سرنوشت را به راهی میبرند که هیچگاه انتظار آن را نداشتهاید. برای محمود مرتضاییفر که در سهدهه اول انقلاب اسلامی، از همان روز اول و ورود امامخمینی در صحنه بود و نوای شعارهایش مردم را به شور و اتحاد وامیداشت، شاید مهمترین لحظه زندگیاش، در 12بهمنماه سال1357رقم خورد. زمانی که مردم از سخنرانی تاریخی امامخمینی(ره) در بهشت زهرا به وجد آمده بودند، اما تجربه مواجهه با یک پیروزی بزرگ را نداشتند. آنچه تا به حال انجام داده بودند، شرکت در مبارزه و شعار برای سرنگونی شاه بود و حالا در یکقدمی پیروزی بودند. آن روز چند خبرنگار که پایین جایگاه نشسته بودند بعد از این کلام امام که من در دهان این دولت میزنم، از شدت هیجان شروع کردند بهدست زدن. تا قبل از آن روز، همیشه در تجمعات اینچنینی در تأیید حرف سخنران یا جمعیت دست میزدند یا میگفتند «صحیح است! صحیح است!» اما هیچکدام از این عبارات متناسب با شور و حال و پیام امام(ره) نبود. حاجمحمود مرتضاییفر در یک لحظه در بزنگاه وسط آن شور و هیجان مردم، یادش آمد برای چه در آنجا حضور دارد و با صدای پرطنینش 3بار فریاد زد: «الله اکبر». ابهت و صلابت این اللهاکبر طوری بود که در همان لحظه، جمعیت را با خود همراه کرد و جمعیت یکصدا بانگ اللهاکبر سردادند و تکبیر وارد ادبیات انقلاب اسلامی ایران شد.
مرتضاییفر که در نوجوانی مانند بیشتر همسنهای مذهبیاش در کلاس تفسیر و قرائت قرآن شرکت میکرد، بهواسطه صدای خوبش و نزدیکی محل کارش به مسجد هدایت، برای اذان گفتن و اقامه نماز به آنجا میرفت و این، آغاز آشنایی او با آیتالله سیدمحمود طالقانی بود. علاوه بر این، قاری قابلی بود و صوتی خوش داشت. آیتاللهطالقانی که طنین صدا و اجرای او را در سخنرانیهای خود و آقای مطهری و دیگران دیده بود و سالها میشد که او را میشناخت، از او برای اجرا در مراسم استقبال از امام دعوت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دستور امام برای برپایی نماز جمعه، وقتی مرتضاییفر صبح جمعه، پنجم مرداد1358 برای کمک به دانشگاه تهران رفت، آیتاللهطالقانی از او خواست نخستین نماز جمعه تهران را اداره و اجرا کند و این آغاز راهی بیستوهفتساله برای او بود. در این 27سال، کمتر کسی نام واقعی او را میدانست و بیشتر مردم او را با عنوان «وزیر شعار» میشناختند، غافل از اینکه این لقب نخستین بار از زبان فرزند امام، حاجسیداحمد خمینی به او داده شده بود. ماجرا اینطور بود که امامخمینی(ره) از حاجاحمدآقا، حال آقای مرتضاییفر را میپرسد و حاجاحمد هم میگوید که وزیر شعار را میفرمایید و امام میخندد و از آنجا حاجمحمود مرتضاییفر به وزیر شعار معروف میشود و این لقب برای او میماند.
مرتضاییفر در سالهای آخر عمر که دیگر توان سالهای اول انقلاب را نداشت، از افراد خوشصدا و تحصیلکرده برای اداره نماز جمعه دعوت کرد و خودش فقط ناظر برنامهها بود. بعد که دچار کسالت شد، دیگر نتوانست به تریبون نماز جمعه برگردد. آخرین نماز جمعهای که در آن نقش مجری و ادارهکننده را داشت، در مردادماه سال1386و همزمان با بیستوهشتمین سالگرد برپایی نخستین نماز جمعه انقلاب اسلامی ایران بود. حاج محمود مرتضاییفر، طنین صدای انقلاب، سرانجام در تاریخ 21اردیبهشتماه سال1392 بعد از دورهای بیماری درگذشت. مقام معظم رهبری به مناسبت فوت او پیامی صادر کردند و از زحمات این یار انقلاب و خدمتگزار باوفای نماز جمعه تهران تشکر کردند و درگذشتش را تسلیت گفتند.