این فصل را با من بخوان
قهرمان یا قربانی؟
مجید مظفری|بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون:
پائولوکوئیلو سالها پیش با کتاب «کیمیاگر» در ایران به شهرت و محبوبیت فراوان رسید. نوعی از ادبیات عرفانی هم با کیمیاگر و تحت تأثیر موج حاصل از استقبال عمومی از کتاب پائولوکوئیلو، رواج یافت. پس از کیمیاگر، انتشار هر اثری از پائولوکوئیلو با کنجکاوی عمومی همراه شد و حالا مدتی است «جاسوس» از این نویسنده برزیلی به بازار نشر آمده است. جاسوس متفاوتترین کار پائولوکوئیلو است؛ رمانی پلیسی که بسیار پرکشش و جذاب بوده و نویسنده آنرا براساس ماجرایی واقعی به نگارش درآورده است؛ ماجرای ماتاهاری زنی که 100سال پیش به اتهام جاسوسی علیه فرانسه به جوخه اعدام سپرده شد. جالب اینکه نویسنده داستانش را با صحنه اعدام ماتاهاری شروع میکند و در همان ابتدا خواننده را از فرجام تراژیک قهرمان مطلع میسازد. پس از این مقدمه، پائولوکوئیلو با قلمی روان به روایت زندگی پرماجرای ماتاهاری میپردازد. ظاهرا نویسنده در روایت زندگی ماتاهاری به واقعیت وفادار بوده، ولی پیداست که به اقتضای داستان از تخیلش هم بهره برده است. جدای از زندگی پرفرازونشیب ماتاهاری، تصویری که نویسنده از این کاراکتر خلق کرده هم در جذابیت اثر سهم بهسزایی دارد. کاراکتری که چندوجهی است و میان قهرمان یا قربانی بودن در نوسان است. پائولوکوئیلو در رمان جاسوس کوشیده تا جای قضاوت کردن، تنها به روایت بپردازد و با نگاهی نظارهگر سایهروشنهای زندگی ماتاهاری را به خواننده عرضه کند. ماجرای زندگی زنی که زندگی پرحادثهای را پشتسر گذاشت و درنهایت هم جانش را از دست داد.