• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 8 دی 1399
کد مطلب : 120071
+
-

فرصت ‌سازگاری با شرایط عادی

چالش‌های روانی بازگشت دانش‌آموزان و معلمان به مدارس پس از توقف شیوع کرونا

یادداشت یک
فرصت ‌سازگاری با شرایط عادی

علی پناهی_روان‌درمانگر

نزدیک به یک سال یا به‌عبارت دقیق‌تر ۱۰‌ماه از ورود ویروس کرونا به کشورمان گذشته است. در این 10ماه، جهان با چالش بسیار جدی تغییر نظام‌های سلامت روبه‌رو بوده است. در ابتدای شیوع این بیماری، تعطیلی مدارس، نخستین اقدام جدی مقابله بود؛ مدرسه همگانی از طریق شبکه‌های صدا و‌سیما راه افتاد و بعد هم تدریس دروس به فضاهایی که خود مدارس در شبکه‌های اجتماعی تشکیل دادند منتقل شد و نهایتا به‌صورت سازماندهی‌شده در شبکه آموزشی دانش‌آموزان که به نام «شاد» معروف است تجمیع شد. با شروع سال تحصیلی جدید، یعنی سال تحصیلی 1400ـ 1399، مشکلات و سختی‌های کار خیلی بیشتر نمایان شد. بحث بر سر خلأهای سیستم شاد، کیفیت آموزش، تحقق آموزش یکپارچه، محدودکردن یا تشویق والدین و دانش‌آموزان برای استفاده از شاد و نیز ملزم‌کردن مدارس به استفاده از این فضا درگرفت. نهایتا ملزم‌کردن مدارس و دانش‌آموزان برای قرارگرفتن در این سیستم باعث شد اقبال به این فضا بیشتر شود و حالا می‌توان گفت که درصد قابل‌توجهی از آموزش‌های رسمی کشور از این طریق و نیز از راه آموزش‌های صدا‌و‌سیما انجام‌می‌شود.
نگرانی بزرگ این بود که این تعطیلی خود می‌تواند عاملی مخرب در خانواده‌ها باشد؛ ما حالا مدتی است دست‌کم در مقطع ابتدایی، شاهد درگیری والدین با آموزش مجازی بچه‌ها هستیم. درست است که بچه‌ها صدای معلم را می‌شنوند و گاه تصویر او را هم می‌بینند اما واقعاً برای دانش‌آموزان اول، دوم و سوم ابتدایی، حضور‌نیافتن در کلاس و پیگیری آموزش از راه تبلت یا گوشی یا لپ‌تاپ دشوار است و این والدین را مجبور کرده که گام‌به‌گام بچه‌ها ساعت‌های متمادی را در کنار آنها پای آموزش غیرحضوری بنشینند و این در واقع خانواده را از روال عادی زندگی‌‌اش خارج کرده و سیستم معمول زندگی‌ها را مختل کرده‌است. مادری عنوان می‌کرد که من ساعت ۹ صبح تا ساعت یک بعدازظهر با فرزندم آنلاین هستم و تازه، بعد از اتمام کلاس‌ها کار نظارت والدین بر تکالیف آغاز می‌شود. از این‌رو در این مدت، دست‌کم والدین دانش‌آموزان مقطع ابتدایی، نیمی از روز و چه بسا بیشتر از آن را به امور تحصیلی بچه‌ها مشغول هستند.
اگر بخواهیم آسیب‌های روان‌شناختی آموزش آنلاین را در چند‌فقره فهرست کنیم، به این موارد باید اشاره کنیم:
  خلأ انگیزشی و افت تحصیلی دانش‌آموزان: دورشدن از فضای آموزش حضوری که به‌عنوان مؤثرترین نوع از آموزش شناخته‌می‌شود، بچه‌ها را به لحاظ انگیزش تحصیلی با مشکل روبه‌رو کرده است؛ ما حتی بین دانش‌آموزان علاقه‌مند به تحصیل می‌بینیم که با ماندن در خانه، دچار نوعی بی‌انگیزگی، سستی و اهمال‌کاری شده‌اند. این بی‌انگیزگی از این رو است که ارتباط مؤثر با معلم و ارتباط گروهی نزدیک با دیگر دانش‌آموزان که فارغ از مسائل تحصیلی قطعاً به انگیزش و بهبود شرایط روانشناختی آنها کمک می‌کرد، رنگ باخته است. چالش‌های تحصیلی و حتی انجام تکالیف تحصیلی در این شرایط سخت است. ما شاهد دانش‌آموزانی هستیم که در فضای مجازی کلاس، صرفاً حضور خود را اعلام می‌کنند و دیگر مجهز به آن انگیزه‌ای که در کلاس حضوری داشتند، نیستند. همواره این مهم مطرح بوده که مدرسه غیر از اینکه جایی است برای آموزش، جغرافیای رشد شخصیت و توسعه فردی هم محسوب می‌شود؛ با تعطیلی مدارس، این وجه از نظام آموزشی، کاملا مخدوش شده است. بچه‌ها از تعاون و از جوشیدن با همدیگر و تفریحات مشترک‌شان انرژی روانی می‌گرفتند و شخصیت فردی‌شان ساخته می‌شد، اما حالا صرفا به فضای مجازی محدود و روان‌آزرده شده‌اند و از آن شادابی و طراوت برخوردار نیستند. این روان‌آزردگی در دانش‌آموزان مقطع دوم متوسطه گاه به افسرده‌خویی هم منجر شده است؛ چون زندگی‌شان در عین حال با محدودیت‌های اجتماعی و محدودیت‌های روابط بین‌فردی هم همراه و بسیار یکنواخت شده است. آثار این بی‌انگیزگی حتی با آغاز به‌کار دوباره مدارس پس از متوقف‌شدن شیوع ویروس نیز باقی خواهد‌بود و بازگشت به شرایط عادی زمان‌بر و دشوار است.
  بروز افسرده‌خویی و تنش‌های خانوادگی: یکی دیگر از آثار مخرب این دوره، تنش در فضای خانه به‌خاطر حضور مدام در آنجاست. این حضور مدام کم‌کم بین والدین و بچه‌ها تنش ایجاد کرده‌است؛ آنها گاه تمایل به انجام امور تحصیلی خود ندارند و این باعث می‌شود والدین به آنها فشار بیاورند و چنین کش و قوسی، نظم رابطه و فضای ارتباط مثبت در خانواده‌ها را به‌گونه‌ مستقیم و غیرمستقیم دچار مشکل کرده‌است.
  آسیب به زندگی حرفه‌ای و شخصی معلم‌ها: از معلم‌ها غافل‌نشویم؛ در بیان و بررسی آسیب‌های این دوره اغلب آنها را فراموش کرده‌ایم. زحمات مضاعف معلم‌ها در این دوره بارها و بارها به ما گزارش شده است به‌ویژه معلم‌های مقطع ابتدایی و متوسطه اول که ساعت‌های بسیاری برای تدوین محتوای آموزشی قابل‌ارائه در فضای مجازی وقت صرف‌می‌کنند. این، به زندگی شخصی و خانوادگی‌ معلم‌ها که طبعا خودشان نیز مادر و پدر می‌توانند باشند و باید برای بچه‌ها و از جمله برای آموزش‌شان هم وقت بگذارند و همان تنش‌ها را تجربه‌کنند، صدمه زده‌است. علاوه بر این، آسیب‌پذیرشدن دانش‌آموزان بر معلم‌ها هم تأثیر منفی داشته است.

کرونا دیر یا زود رخت برخواهد‌بست اما نکته مهمی که پس از آن و با شرایط جدید نظام آموزشی باید به آن توجه کرد، برنامه‌ریزی و اقدامات اساسی برای تسریع در عادی‌سازی شرایط است. برای بازگرداندن اشتیاق و شور و هیجان و نشاط و انگیزه به بچه‌ها با کار بسیار جدی‌ای روبه‌رو خواهیم بود. آنها حالا گمان می‌کنند بنا بر تجربه می‌توانند از خانه درس بخوانند و آموزش ببینند و نیازی به مدرسه نیست. بازگرداندن آنها به فضای قبل از این چالش و بحران، کار سختی است. مدارس می‌توانند با برپایی جلسات گروهی با استفاده از مشاوران و روانشناسان خود مدارس یا روانشناسان و مشاوران بیرون از مدارس، بر این مشکل چیره‌شوند. معلم‌ها هم برای رسیدن به شرایط ایده‌آل نقش بسیار مهمی دارند. باید هم به بچه‌ها و هم به معلم‌ها فرصت بدهیم تا آرام‌آرام دوباره با شرایط جدید سازگار شوند.

این خبر را به اشتراک بگذارید