• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
دو شنبه 8 دی 1399
کد مطلب : 120069
+
-

2 راننده نمونه حمل‌ونقل عمومی منطقه 21 از تعامل با شهروندان می‌گویند

هوای مسافران را داریم

هوای مسافران را داریم

  مهدی اسماعیل‌پور

این شغل سختی‌های خاص خودش را دارد؛ از ساعت‌های متمادی پشت فرمان نشستن و تحمل ترافیک اعصاب خرد کن آن‌هم در مسیری تکراری گرفته تا خطر ابتلا به ویروس «کرونا» در این روزها و داشتن ارتباط مداوم با ده‌ها مسافر که هرکدام خلق و خوی متفاوتی دارند. برای همین صبر و بردباری و مدارای بیشتر با مردم، در این شغل اهمیت بسیاری دارد و برخی از راننده‌های را از بقیه متمایز می‌کند. مانند «علی‌بهجو» و «محمدصالحی برمی» ۲ راننده تاکسی و اتوبوس هم‌محله‌ای که به دلیل اخلاق و رفتار نیک‌شان از آنها در منطقه تجلیل و قدردانی شد.

«علی بهجو»، ۵ سال است که با اتوبوس شرکت واحد به شماره پلاک ۲۹۶ ع ۴۵، در خط «تهرانسر شرقی‌ـ مترو صادقیه» کار می‌کند. این راننده ۶۲ ساله که خودش ساکن محله بلوار «فردوس» است، ویژگی‌های یک راننده خوب را این‌گونه بر می‌شمارد: «صداقت و درستی در کار و رفتار، جلب رضایت مردم و شکایت نداشتن مسافران و به موقع آمدن و به موقع رفتن، زن و بچه مردم را به چشم خواهر، مادر و فرزند خود دیدن و مردان را مانند برادر خود دانستن و توکل داشتن به خدا، ویژگی‌های یک راننده خوب است که من همیشه تلاش کرده‌ام آنها را رعایت کنم. در هرکاری انسان باید خدا را در نظر بگیرد. رضایت خدا اول از همه در گرو رضایت خلق‌الله‌است. صبح که از خانه بیرون می‌آیم «الهی به امید تو» می‌گویم و کارم را آغاز می‌کنم. هنگام رانندگی تلاش می‌کنم قوانین راهنمایی و رانندگی و حق تقدم را رعایت کنم. وقتی پشت فرمان اتوبوس نشسته‌ام، به قول معروف، حق کسی را ضایع نمی‌کنم. همیشه می‌کوشم اتوبوسی را که زیر پای من است، سالم و تمیز نگه دارم چون در وهله اول، وسیله تأمین روزی من است و از کنار آن کسب روزی می‌کنم و مهم‌تر از همه، اموال عمومی است.»

خودمان باید هوای هم را داشته باشیم

مدارا کردن با مردم و اعتماد داشتن به آنها یکی دیگر از ویژگی‌های بهجو است: «با توجه به اینکه سال‌ها است در خط تهرانسر شرقی‌ـ مترو صادقیه کار می‌کنم و مسافران این مسیر اغلب ثابت هستند، آنها را می‌شناسم. بارها پیش آمده که مسافری برای سوار شدن به اتوبوس، کارت یا پول نداشته است اما او را سوار کرده‌ام و ازش خواسته‌ام در نوبت بعدی که سوار می‌شود، کرایه‌اش را بپردازد. برای همین به مردم سخت نمی‌گیرم و به همشهری‌ها و مسافرانم اعتماد دارم. تاکنون پیش نیامده است به کسی که پول ندارد، بگویم سوار نشو یا از اتوبوس پیاده شو. ما مردم در هر جایگاهی که هستیم و هر شغلی که داریم، باید هوای یکدیگر را داشته باشیم.» راننده نمونه منطقه ۲۱ گلایه‌هایی هم دارد: «هر شغلی سختی و دشواری‌های خاص خود را دارد. زمانی که مسئولیتی را می‌پذیریم، باید تلاش کنیم تا آن را به نحو احسن و درست انجام دهیم. شغل ما هم سختی‌هایی خود را دارد. از مسئولان گلایه دارم و آن‌هم این است که اصلاً رسیدگی به ما نمی‌شود. در طول سال حتی یک جفت کفش و لباس فرم هم به ما نمی‌دهند! ‌»

مسافر، باید راضی پیاده شود

«محمد صالحی برمی»، راننده تاکسی ۶۴ ساله ساکن منطقه ۲۲ است که به‌صورت گردشی کار می‌کند. این راننده تاکسی نمونه براین باور است که یک راننده خوب باید راه تعامل و مدارا کردن با مسافر را بلد باشد: «در این روزها که تحریم‌ها و بیماری کرونا صد جور مشکل و اعصاب خرد کنی برای مردم ایجاد کرده و فکر همه درگیر و مشغول است، باید با هم به‌گونه‌ایی برخورد کنیم که حداقل خودمان به خودمان استرس و فشار بیشتری وارد نکنیم. هرکدام از ما در شغل و حرفه‌ای که داریم با مشکلات و کمبودهایی روبه‌رو هستیم. با این حال، من به‌عنوان راننده تاکسی همیشه تلاش می‌کنم تا مسافرانی که سوار تاکسی‌ام می‌شوند، راضی و خوشحال از آن پیاده شوند. برای مثال، یکی از مشکلات ما پول خرد است. یک‌بار مسافری را سوار کردم که باید ۵۰۰ تومان به او بر می‌گرداندم. گفتم پول خرد ندارم. یا شما گذشت کن یا من گذشت کنم و هزار تومان به شما برگردانم. نمی‌دانم او از کجا اعصابش به‌هم ریخته بود که با تندی گفت: «فقط حق من را بده و ۵۰۰ تومان برگردان.» هرچه توضیح می‌دادم که پول خرد ندارم، شما این هزار تومان را بگیر یا اصلاً کرایه نمی‌خواهد بدهی و مهمان ما باش، گوش نمی‌کرد، به‌طوری که یکی دیگر از مسافرها هم به او معترض شد. دست آخر از ماشین پیاده شدم و از آن مسافر دلجویی کردم و هزار تومان به او برگرداندم. مسافر دیگر گفت: «چرا این کار را کردی.» گفتم ما از زندگی مردم خبر نداریم. شاید پولی ته جیب‌اش نیست و با همین ۵۰۰ یا هزار تومان می‌تواند سوار اتوبوس و مترو شود و به خانه‌اش برگردد. واقعیت هم همین است. ما از زندگی و شرایط همدیگر خبر نداریم. نمی‌دانیم که او در آن لحظه چه حال و مشکلی داشت. لازم است در زندگی نسبت به یکدیگرگذشت و درک متقابل داشته باشیم.» 

به مردم امید و انرژی مثبت می‌دهم

راننده تاکسی نمونه بر این باور است که در دنیا تنها نباید به فکر درآمد مادی باشیم و برای آخرت هم لازم است پس‌انداز کنیم: «گفتنش شاید درست نباشد، اما یکبار پیش آمد خانمی را به مقصد یکی از محله‌های جنوب شهر سوار کردم و دیدم با نگرانی کیفش را می‌گردد. علت را جویا شدم. با شرمندگی گفت کرایه تاکسی ندارد. در صحبت‌هایش متوجه شدم که سرپرست خانوار است و برای کار کردن در خانه کسی آمده بوده و برای اینکه بچه‌هایش در خانه تنها بودند، باید زودتر بر می‌گشته است. قول داد در نخستین فرصت، کرایه‌اش را بدهد. من او را تا خانه‌اش رساندم و حدود ۵۰ هزار تومانی که تا آن ساعت کار کرده بودم به آن خانم دادم تا برای بچه‌هایش چیزی بخرد. من با خدا معامله کردم. زندگی ما تنها این دنیا نیست و باید به‌گونه‌ایی زندگی کنیم که برای آخرت هم توشه‌ای داشته باشیم. هر روز چند بار می‌گویم «خدا را شکر». از آن دست راننده‌ها نیستم که برای مسافران سخنرانی و پر حرفی کنم. اگر هم فرصتی پیش بیاید و حرفی بزنیم، تنها حرف‌های مثبت و امید بخش می‌زنم و انرژی مثبت می‌دهم. چون مردم خودشان به اندازه کافی مشکلات و گرفتاری دارند.»

امیدوارم قول‌های شهردار منطقه عملی شود

دست آخر نوبت به گلایه‌های آقای صالحی می‌رسد: «متأسفانه این تاکسی‌هایی که به ما داده‌اند، یعنی «سمند ال سون»، به واقع ماشین پر خرجی است. با اینکه خودرو ملی است اما قطعات آن پیدا نمی‌شود و اگر هم پیدا شود، بسیار گران است. در دیداری که با شهردار منطقه ۲۱ و معاون حمل‌ونقل و ترافیک داشتیم، این موضوع را مطرح کردم و آقای «رجب‌زاده»، در جواب گفت: «وقتی کارخانه‌های خودروسازی در منطقه ما فعال هستند، می‌توانیم برای حل مشکل قطعات مورد نیاز خودرو تاکسیرانان از آنها کمک بخواهیم.» البته در این زمینه قول‌هایی هم داد که امیدوارم این مشکل هم برای راننده‌های تاکسی‌های منطقه و هم راننده‌های تاکسی‌های تهران رفع شود.»

این خبر را به اشتراک بگذارید