• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
دو شنبه 1 دی 1399
کد مطلب : 119329
+
-

شب مرگ در سرزمین زیتون

زلزله در رودبار و منجیل، 200هزار خانه را خراب کرد

حوادث
شب مرگ در سرزمین زیتون


حسنا مرادی

هنوز نیمه‎‌‎شب چهارشنبه سی‎‌‎ام خرداد نرسیده بود که بازی برزیل و اسکاتلند در دور گروهی جام‎‌‎جهانی1990 ایتالیا در ورزشگاه دله آلپی تورین شروع شد. نیمه اول که بدون گل تمام شد، دیگر ساعت از دوازده نیمه‎‌‎شب گذشته بود و پنجشنبه شده بود. بازی، بدموقع بود  اما خیلی‎‌‎ها در کل ایران بیدار مانده بودند تا بازی را به‎‌‎صورت زنده ببینند. هنوز چند دقیقه از شروع نیمه دوم نگذشته بود که ناگهان، رودبار و منجیل لرزیدند. مرکز زلزله جایی بین رودبار و منجیل در عمق 19کیلومتری زمین بود. بزرگای زلزله حدود 7.3 ریشتر بود و در باقی شهرهای استان‎‌‎های‎‌‎ گیلان و قزوین و زنجان، آذربایجان شرقی، تهران، اردبیل، مرکزی، مازندران، سمنان، همدان و کردستان هم احساس شد و در بعضی از شهرهای این استان‎‌‎ها خسارت و خرابی هم به بار آورد. 200هزار خانه در گیلان و زنجان خراب شده بودند. از شهرهای منجیل، رودبار و لوشان چیزی جز خرابه‎‌‎ها و تلی از خاک نمانده بود. 700روستا کاملا خراب شده بودند و 300روستا هم آسیب دیده بودند. در پایه‎‌‎های سد سفیدرود ترک‎‌‎های متعددی به‎‌‎وجود آمده بود. در بسیاری از جاده‎‌‎های منتهی به منطقه و روستاها، کوه ریزش کرده بود و بیشتر جاده‎‌‎ها بسته شده بودند. آنها‌‎یی که جان سالم به در برده بودند، با دست خالی عزیزانشان را از زیر آوار بیرون می‎‌‎کشیدند. در ساعت‎‌‎ها و روزهای بعد زلزله، بارها پس‎‌‎لرزه‎‌‎های متعدد رودبار و منجیل را لرزاند که بزرگای بزرگ‎‌‎ترین آنها 6ریشتر بود. این پس‎‌‎لرزه‎‌‎ها آخرین دیوارهای برجامانده را هم خراب می‎‌‎کردند. آب و برق رودبار و منجیل قطع شده بود. منابع آب شهر‎‌‎های بندر انزلی، رشت و آستانه اشرفیه خراب شده بودند. از صبح پنجشنبه، امدادرسانی نیروهای امدادی شروع شد. بسته شدن راه‎‌‎ها سبب شده بود امدادرسانی خیلی سخت شود، برای همین نیروهای سپاه و ارتش هم به کمک هلال‎‌‎احمر آمدند. هلی‎‌‎کوپترهای هوانیروز مجروحان را از منطقه به بیمارستان‎‌‎های تهران منتقل می‎‌‎کردند. از همه ایران، سیل کمک‎‌‎های مردمی به سمت منطقه جاری بود. هواپیماهای سی-130 کمک‎‌‎های مردمی را به رشت می‎‌‎رساندند. هنوز راه دسترسی به بسیاری از روستاها بسته بود و نمی‎‌‎شد به آنها کمک رساند. هلی‎‌‎کوپترها برای این روستاها، بسته‎‌‎های غذا و آب و چادر می‎‌‎بردند و از آسمان در روستایشان می‎‌‎انداختند. بدن‎‌‎های بی‎‌‎جانی که از زیر آوار بیرون کشیده شده بودند، کم‎‌‎کم داشتند بو می‎‌‎گرفتند. وقت حفر کردن قبرهای تکی نبود. گودال‎‌‎های بزرگ در قبرستان می‎‌‎کندند و اجساد مربوط به هر خانواده را به سرعت کنار هم دفن می‎‌‎کردند. هر کسی که زنده مانده بود، حداقل چندده‎‌‎نفر از فامیل دور و نزدیکش را از دست داده بود. بچه‎‌‎های بسیاری بی‎‌‎سرپرست شده بودند. بیش از 35هزار نفر زیر آوار از دنیا رفته بودند، حدود 60هزار نفر زخمی شده بودند و نیم‎‌‎میلیون نفر خانه و کاشانه‎‌‎شان را از دست داده بودند.
در روزهای بعد، بسیاری از بازماندگان از منطقه به رشت و تهران و قزوین مهاجرت کردند. آنها که مانده بودند، چند ماهی در چادر زندگی کردند تا اینکه با سرد شدن هوا، دولت به خانواده‎‌‎های باقیمانده کانکس‎‌‎هایی برای زندگی داد. بازسازی رودبار و منجیل و لوشان چند سال طول کشید، اما بسیاری از بازمانده‎‌‎ها، هرگز به وطن خود بازنگشتند.
زلزله رودبار و منجیل زندگی بسیاری از مردم ایران را در اواخر دهه1360 تلخ کرد، اما سبب شد روندهای امدادرسانی در حوادث غیرمترقبه تا حد زیادی در دهه‎‌‎های بعد اصلاح شوند. تا قبل از این زلزله، ستاد امدادرسانی مستقر در نهاد ریاست‎‌‎جمهوری فرماندهی امدادرسانی در حوادث این‎‌‎چنینی را برعهده داشت، اما پس از آن، ستاد مدیریت بحران وزارت کشور و کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی شکل گرفت. علاوه بر این، این زلزله سرآغاز تحولات بسیاری در نحوه ساختمان‎‌‎سازی و مقاوم‎‌‎سازی ابنیه در برابر زلزله بود و از آن پس مقررات ویژه‎‌‎ای برای ساختمان‎‌‎سازی مقاوم تدوین شد. در سازمان نظام مهندسی آیین‎‌‎نامه‎‌‎های ساخت‎‌‎وساز مقاوم در کشور مانند آیین‎‌‎نامه 2800تصویب شدند و مقاوم‎‌‎سازی ابنیه در برابر زلزله در دستور کار مدیریت شهری قرار گرفت.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید