رسول بهروش_روزنامه نگار
در آستانه فینال لیگ قهرمانان آسیا، گزارشگر شبکه ورزش راهی محل تمرین استقلالیها شده و با زور و زحمت از بازیکنان و مربیان این تیم به سود پرسپولیس «آرزوی موفقیت» گرفته است. این یعنی او، آدمها را طوری در رودربایستی و معذورات اخلاقی قرار میدهد که جملهای برخلاف میل باطنیشان به زبان بیاورند. به زبان عامیانه یعنی «دروغ» بگویند؛ مثلا سیاوش یزدانی جلوی همین دوربین آرزو کرده پرسپولیس قهرمان آسیا شود؛ یعنی شما فکر میکنید بازیکنی که در 2سال گذشته بیشترین کریها را با هواداران پرسپولیس داشته، واقعا این حرف را از ته دلش زده؟ یزدانی زمان حضورش در سپاهان برای پرسپولیسیها خط و نشان کشید که اگر در اصفهان به ورزشگاه بروند، خونشان پای خودشان است؛ بعد چطور دوربین تلویزیون دولتی ایران از او چهرهای چنین معصوم و علاقهمند به رقیب میسازد؟ اصلا این همه اصرار به اینکه آدمها نقش بازی کنند و دست به تظاهر بزنند، از کجا میآید؟
هیچ کجای دنیا تیمهای ملی و باشگاهی را یکی نمیگیرند. همانقدر که هواداران پرسپولیس از شکست 6بر یک استقلال برابر العین امارات مشعوف شدند، استقلالیها هم حق دارند منتظر ناکامی آسیایی پرسپولیس باشند. رسم بقیه دنیا هم همین است. شب شکست 8بر 2بارسلونا برابر بایرن، قطعا شهر مادرید شادمانتر از مونیخ بود. حالا اگر این وسط کسی دلش بخواهد در میادین بینالمللی برای تیم رقیب آرزوی موفقیت کند، این به میل خودش بستگی دارد و نظرش هم کاملا محترم است، اما قاطبه فوتبالدوستان جهان نگرشی متفاوت دارند. در همین مراحل قبلی دیدید که بعد از حذف النصر عربستان برابر پرسپولیس، هواداران الهلال چطور خوشحالی میکردند. جالبترین و خندهدارترین طرحها هم بعد از آن بازی، از سوی الهلالیها با هدف تمسخر النصر و مخصوصا مدیر گریان این باشگاه خلق شد. الان هم آرزوی موفقیت استقلالیها برای پرسپولیس، نه جدی گرفته میشود و نه به سرخپوشان روحیه میدهد.
با این همه انگار سیاستگذاران صداوسیمای ایران بهطور کلی در یک جهان دیگر زندگی میکنند و قصد هم ندارند پایشان را روی زمین بگذارند. آنچه در این سالها بهوفور از این رسانه دیدهایم، تبلیغ همین دست تظاهرها و ریاکاریها بوده است. در فضای مجازی هزار کلیپ وجود دارد که پشت صحنه مصاحبههای مردمی را نشان میدهد؛ همان که عوامل پشت دوربین یک تکه کاغذ جلوی مصاحبهشونده گرفتهاند و طرف دارد آن را روخوانی میکند. این دیکتهها چقدر مؤثر بوده؟ این همه نطق خشک دستوری در مورد اینکه «باید آدمهای خوبی باشیم» در مصاحبهها و سریالها و میزگردهای تلویزیونی چقدر ثمربخش بوده و تا چه اندازه با واقعیات جامعه ایرانی همسوست؟ تلویزیون ایران فرسنگها از فضای اجتماعی کشور دور افتاده، اما کاش آقایان به فوتبال رحم کنند و آن را از این قبیل مناسبات کاذب و کلیشهای معاف بدارند. بگذارید لااقل اینجا مردم راستگو باشند و احساسات واقعی و درونی خودشان را نشان بدهند. خیلی از این آدمها ممکن است در میدان آسیایی منتظر شکست حریف سنتی باشند، اما وقتی ضایعه درگذشت ناصر حجازی یا هادی نوروزی رخ میدهد، تمامقد کنار هواداران رقیب میایستند و ادای احترام میکنند. همهچیز را با هم قاطی نکنید.
تلویزیون و باز هم ترویج ریاکاری
در همینه زمینه :
سیاست خارجی