• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 26 آذر 1399
کد مطلب : 118946
+
-

داریوش مهرجویی و خسرو شکیبایی

آشفته‌ حالان بیدار دل

آشفته‌ حالان بیدار دل

شهاب مهدوی_روزنامه نگار

درخشش نخستین همکاری مشترک چنان تابناک بود که همه می‌دانستند این دو باز‌هم با یکدیگر کار خواهند کرد. بازهم داریوش مهرجویی روی صندلی کارگردانی خواهد نشست و خسرو شکیبایی را مقابل دوربین هدایت خواهد کرد. داستانی که سال ۶۸ با «هامون» شروع شد یک‌دهه ادامه پیدا کرد تا شاهد درخشش یکی از بهترین زوج‌های کارگردان-بازیگر سینمای پس از انقلاب شویم. از دل رابطه رفیقانه مهرجویی و شکیبایی، چند فیلم ماندگار بیرون آمد. از نقش‌های بسیار کوتاه مثل حضور در فیلم «بانو» گرفته تا پذیرش 2نقش در فیلم «پری» که مجال‌هایی برای تداوم حضور شکیبایی در فیلم‌های زن‌محور مهرجویی ایجاد می‌کرد. در سال‌های بعد این دو با «دختردایی گمشده» تجربی‌ترین اثر مشترکشان را ثبت کردند. در آخرین فیلم‌ها به‌نظر می‌رسد شکیبایی کاملا جای خالق اثر نشسته است و در نقش فیلمساز، گویی داریوش مهرجویی را در برابر دوربین بازآفرینی می‌کند. از آشفته‌حالان بیدار دل، 6 همکاری مشترک به‌یادگار مانده که همان اولی(هامون) برای ماندگاری کفایت می‌کند.
  داریوش مهرجویی که در دوران پیش از انقلاب با زوج علی نصیریان و عزت‌الله انتظامی، یکی از بادوام‌ترین گروه‌های سینمایی را تشکیل داده بود، در دوره فیلمسازی خود دیگر هرگز با نصیریان همکاری نکرد.
او همچنان انتظامی را البته در تیمش حفظ کرد و بعد از 2فیلم پرکاراکتر «اجاره‌نشین‌ها» و «شیرک» که تقریبا کاراکتر اصلی و نقش اول نداشتند، دوباره به سینمای شخصیت‌محور خود بازگشت و آن‌هم با چه فیلمی؛ هامون.
 مهرجویی که از ابتدا همکاری با تئاتری‌ها را ترجیح می‌داد، این‌بار نیز حمید هامونش را روی صحنه تئاتر پیدا کرد. مهرجویی به تماشای تئاتری رفته بود با بازی خسرو شکیبایی که تا آن زمان مهم‌ترین بازی‌اش را در فیلم نادیده «خط قرمز» ارائه داده بود و البته هرچند در «ترن» و «شکار» بازی خوبی داشت، اما دوبلاژ، بخشی از هنر او را پنهان نگه داشته بود. شکیبایی در «رابطه» خودی نشان داد، اما وقتی مهرجویی به تماشای تئاتری با بازی او رفته بود، در انتهای اجرا نزد مهرجویی آمد و بعد از خوش‌وبش در گوش کارگردان خبره گفت: «آقا ما رو فراموش کردی...».
مهرجویی البته خوب زمانی به یاد شکیبایی افتاد. هامون از آن فیلم‌هایی بود که هر بازیگری آرزو می‌کرد نقش اصلی‌اش را بازی کند. شخصیت سودازده و درگیر عشق و عرفان و سنت و مدرنیسم حمید هامون مجال بی‌نظیری بود برای بازیگری مستعد و توانا چون خسرو شکیبایی که خودش را به رخ سینمای ایران بکشد و یکی از ماندگارترین شخصیت‌های تاریخ این سینما را خلق کند.
 همکاری این دو همچنان ادامه یافت. در بانو نقش کوچکی به او سپرده شد که شاید از هر بازیگری برمی‌آمد، اما کنار هم قرار گرفتن او و بیتا فرهی به‌نوعی یادآور هامون بود و خوشایند.
در پری، شکیبایی در 2نقش فرعی «اسد» و «صفا» ظاهر شد که هر دو نیز به فراخور حال‌وهوای فیلم رگه‌های بارزی از کاراکتر حمید «هامون» را با خود حمل می‌کردند. در «سارا»، شکیبایی نقش شخصیت گشتاسب را بازی کرد که در حقیقت بدمن ماجرا بود و البته همچنان خل‌بازی‌های هامونی در رفتار و کردارش پیدا بود.
 شکیبایی دوباره در «میکس» به نقش اول فیلم مهرجویی تبدیل شد و اتفاقا این‌بار هم هر چند از آن گرفت‌وگیرهای عرفانی خبری نبود، اما چنان فضای کابوس‌وار و مالیخولیایی غریبی بر داستان حاکم بود که شکیبایی ناچار بود همان اور اکت‌ها و عصبیت هامونی را دوباره زنده کند. اگر فضای سوررئال دختردایی گمشده را نادیده بگیریم که البته بازی شکیبایی در آن چندان هم چشمگیر نیست، شاید بتوانیم بگوییم که خسرو شکیبایی بیش از اینکه بازیگر فیلم‌های مهرجویی باشد، برسازنده تِم مالیخولیایی چندهای فیلم او بوده، یعنی همواره اهمیتی فراتر از یک بازیگر صرف در سینمای آن دوره مهرجویی داشته. شاید به همین دلیل هم بوده که مدام شخصیت‌هایی مشابه هامون با بازی او به فیلم‌های مهرجویی تزریق می‌شده.
تصویری از سرگردانی طبقه الیت فرهنگی که بین زمین و آسمان معلق مانده و تمام کنش‌های منطقی‌اش را از کف داده است. مهرجویی نام خود را به‌عنوان کاشف واقعی خسرو شکیبایی ثبت کرد. همکاری این دو بعد از میکس قطع شد. شکیبایی با ایفای نقش در فیلم‌هایی چون «یک‌بار برای همیشه»، «کاغذ بی‌خط»، «سالاد فصل» و «سرزمین خورشید» و البته سریال «روزی روزگاری» خود را از سایه سنگین هامون خلاص کرد و نشان داد ایفای نقش‌های هامونی‌اش بیش از اینکه محصول بضاعت و عرضه او باشد، ناشی از جنس تقاضایی بود که کارگردانان از او داشتند.
شکیبایی در کنار مهرجویی و هامون یک شمایل ماندگار شد و جایگاهی فراتر از یک بازیگر یافت. حالا مثلث مهرجویی، شکیبایی و هامون در کنار هم سازنده یک مفهوم یا یک بخش مهم از فرهنگ طبقه متوسط هستند. مهرجویی مدت‌هاست آن دل و دماغ و ذوق سابق را در فیلمسازی خود ارائه نداده و مدام از حال‌وهوای هامون دور و دورتر می‌شود. عمر خسرو شکیبایی هم آن‌قدری کفاف نداد که ببینیم در این روزگار نیز باز در کنار کاشف خود قرار می‌گیرد و برایش نقش‌آفرینی می‌کند یا نه.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید