با ما بودی، بی‌ما رفتی

 28اردیبهشت قبایش را خودش انداخت روی دوش‌اش، سراشیبی جماران را که پایین می‎‌‎رفت به سمت بیمارستان، گفت: «من دیگر از این سرازیری بالا نمی‎‌‎آیم». گفتند ان‌شاء‎‌‎الله خوب می‎‌‎شوید و برمی‎‌‎گردید. خندید و گفت: «قصه، قصه دیگری است».
 7خرداد سلول‎‌‎های سرطانی همه جای بدنش پخش بودند. درد قلب شدیدی داشت. دکتر عارفی داشت نوار قلب می‎‌‎گرفت. به دکتر گفت: «آقای دکتر، هر چیزی پایانی دارد. اینها نشانه‎‌‎های پایان نیست؟» ساعت 3عصر 13خرداد قلبش ایستاد و چندلحظه از دنیا رفت. پزشکان امام را برگرداندند. بخش خبری ساعت21 عاجزانه از مردم تقاضای دعا برای شفای امام کرد. دیگر همه جای دنیا برایش دعا می‌کردند. روزه‎‌‎ها نذر شد و ختم‎‌‎های «امن یجیب» ‎‌‎ گرفتند. اما ساعت22 خط ممتد دستگاه مونیتور قلب امام صاف شد. این‌بار امام برنگشت. دکتر عارفی که بر سرش زد، بغض حاج احمدآقا ترکید. ساعت22:40 همه قبول کردند که روح خدا به خدا پیوست. ساعت 2نیمه‎‌‎شب پیکرش را در حیات منزلش غسل دادند و کفن کردند: آقای توسلی، حاج عیسای خادم و حاج حسین عرفاتی آشپز.
7صبح 14خرداد قرعه تلخ‎‌‎ترین خبر قرن به نام محمدرضا حیاتی افتاد: «بسم ‎‌‎الله الرحمن الرحیم. انا لله و انا الیه راجعون...»
تهران که هیچ، پلیس انگلستان بلافاصله حالت آماده‎‌‎باش به‎‌‎خود گرفت. عزاداری مسلمانان و غیرمسلمانان در لندن، منچستر، بیرمنگام، گلاسکو و برادفورد بزرگ‎‌‎ترین تظاهرات تاریخ بریتانیا شد. در بسیاری از کشورهای اسلامی عزای عمومی اعلام شد؛ شیعه و سنی در عزای روح‎‌‎الله متحد شدند. همه پرچم‎‌‎های سازمان ملل در نیویورک نیمه‎‌‎افراشته شد.
6صبح 15خرداد پیکرش را در یخچال شیشه‎‌‎ای در مصلی گذاشتند تا ملت با او وداع کنند. شام غریبان سوزناکی برگزار شد که شمع‎‌‎ها باید گواهی دهند بر آنها چه گذشت.
صبح، نماز را که خواندند، پیکر را در کانتینر از مسیر بزرگراه مدرس، کریم‎‌‎خان زند، حافظ، وحدت اسلامی و شهیدرجایی به بهشت‎‌‎زهرا بردند. 9:15 در خیابان وحدت اسلامی هجوم مردم تابوت را شکست و در کشاکش مردم و مأموران سپاه، کفن آسیب دید. ناطق نوری با بی‎‌‎سیم بالگرد خواست و بالگرد سپاه پیکر را به منظریه برد.
9:30پیکر امام با برد یمانی اهدایی آیت‎‌‎الله خامنه‎‌‎ای مجددا کفن و در تابوت فلزی گذاشته‎‌‎ شد. بالگرد، پیکر را مستقیم برد بهشت‎‌‎زهرا و در محوطه‎‌‎ای محصور بین 2ردیف کانتینر نشست. بالگرد که نشست، مردم از کانتینرها بالا آمدند. پیکر روی سیل جمعیت روان شد. نمی‎‌‎شد امام را به خاک سپرد. پیکر را برگرداندند توی بالگرد. مردم هم بالگرد را گرفتند که نپرد، اما بالاخره پرید. پیکر را برگرداندند جماران. بعدازظهر 6بالگرد رفتند سمت بهشت زهرا به 6جهت. مردم متفرق شدند و کمی اوضاع دور قبر سامان گرفت. بالگرد اصلی نشست و سریع پیکر را به خاک سپردند و روی خاک چند کانتینر گذاشتند؛ ساعت 16:30 بود.