صداوسیما؛ سوراخ سوزن و درِ دروازه
فهیمه طباطبایی- خبرنگار
همین چند روز پیش بود که اعلام شد صداوسیما 2بازیگر نوجوان سریال طنز «پایتخت» را احتمالا بهدلیل عکسهایی که از آنها در فضای مجازی منتشر شده، از سری جدید این سریال حذف کرده است. چند روز قبلتر از آن هم، ویدئوی عجیبی از مدیر شبکه3 سیما در اینترنت منتشر شد که در آن میگفت: عادل فردوسیپور – محبوبترین مجری و برنامهساز ورزشی تلویزیون- را بهدلیل اینکه خارج از مدار حرکت میکرده، کنار گذاشته است. پیش از این هم از این دست محدودیتها و ممنوعالتصویریها در تلویزیون کم اتفاق نیفتاده بود؛ محدودیتهایی که از خطوط قرمز سفت و سخت و وجود سازوکار نظارتی سختگیرانه در این رسانه حکایت دارد، اما در اصل، تناقض در تصمیمگیری و سیاستگذاری در این سازمان را در معرض دید همگان قرار داده است. این تناقض از آنجا نشأت میگیرد که سیستم نظارت و ممیزی تلویزیون -که مثلا گاهی تصویر شادی پس از گل یک فوتبالیست را هم برنمیتابد- در برخی موارد دیگر چنان ناکارآمد و سست است که گویی نظارت کیفی مؤثری بر محتوای تولیدی این رسانه اعمال نمیشود.عجیب اینکه سهلانگاریها از قضا در موارد و موضوعاتی دیده میشود که در آنها نیاز جدیتری به نظارت و مداخله وجود دارد؛ بهعنوان نمونه در روزهای گذشته کلیپ ویدئویی کوتاهی از یک مسابقه آشپزی تلویزیون وایرال شد که در آن مجری برنامه از شرکتکننده میپرسید؛ آیا از اینکه پدرش راننده تاکسی است، خجالت میکشد یا خیر. در بیربط بودن این سؤال و میزان مشمئزکننده بودن آن، حرف بسیار است که الان موضوع بحث نگارنده نیست، اما آیا افکار عمومی حق ندارد از مدیران رسانه ملی این سؤال را بپرسد که سیستم سختگیرانهای که گاهی از فرط افراط در ممیزی، سبب عصبانیت مردم و نارضایتی گسترده عمومی میشود، چطور در برخی موارد دیگر اینچنین با گشادهدستی، تساهل و تسامح برخورد میکند؟ این البته بهمعنای به رسمیت شناختن نظارت و ممیزی در مواردی که اعمال میشود، نیست؛ آن هم خود بحث مفصلی است که پرداختن به آن مجال مستقل دیگری میطلبد. بحث این است که مواردی همچون تحقیر، توهین و نژادپرستی خط قرمز مسلم اخلاق حرفهای در همه رسانههای دنیاست و هر رسانهای اگر فرصت بروز به چنین محتوایی بدهد، قطعا با واکنش عمومی شدید مواجه میشود. این در حالی است که متأسفانه تلویزیون ایران، نه یکبار و دوبار بلکه چندبار اجازه میدهد فردی در کسوت مجری یا کارشناس یک برنامه آشپزی، اینچنین اصول حرفهای و اخلاقی رسانه را به بازی بگیرد و سبب عصبانیت و واکنش مردم شود.القای خجالتآور بودن یک شغل یا تحقیر یک فرد به واسطه شغل والدین او، محصول نظام ارزشی معیوبی است که مقابله با آن باید مهمترین رسالت تلویزیون جمهوری اسلامی باشد. از مدیران و تصمیمگیران صداوسیما، انتظار میرود، به جای اینکه هر روز با رویههای غلط و سیاستگذاریهای سلیقهای، حلقه برنامهسازان این رسانه را تنگتر و جمع مخاطبان آن را کوچکتر کنند، سازوکاری بیندیشند که این افکار پوسیده و غیرقابلقبول فرصت بروز و ظهور از قاب این رسانه را پیدا نکند.