بدرقه با گلوله برف
پرویز دهداری، در پی اعتراض شدید هواداران در ورزشگاه آزادی در دیماه 67 از تیم ملی رفت
جواد نصرتی
تیم ملی، هرگز سرمربیای نداشته که به اندازه پرویز دهداری متفاوت باشد؛ ستاره سابق شاهین، منش و روشهایی مخصوص بهخودش را داشت و در نهایت هم قربانی همانها شد. دهداری که هویتش بهعنوان بازیکن را از مکتب فوتبال شاهین گرفته بود، بعدها خود سمبل فوتبال مکتبی در دهه 60شد. اتیکتهای اخلاقی، باورهایی خلاف جریان اصلی و تصمیمهای شجاعانه در راستای اعتقاداتش، دهداری را در مقابل نسلی از بازیکنان گذاشت که فکر میکردند با استعفایشان برای همیشه از دست او خلاص میشوند. اما این دهداری بود که ماند و تیمی نو ساخت. او بعد از استعفای بازیکنان بزرگی مانند محمد پنجعلی و حمید درخشان و دیگران، نسلی نو از بازیکنان را برای بازیهای جام ملتهای سال 67 به تیم ملی دعوت کرد که برخی از آنها، ازجمله احمدرضا عابدزاده، به ستارگان تاریخ فوتبال ایران تبدیل شدند. این تیم جوان، در جام ملتهای آسیا بعد از کرهجنوبی از گروهش صعود کرد و در نیمهنهایی، مغلوب عربستان شد که در نهایت از عنوان قهرمانیاش دفاع کرد. ایران در ردهبندی با درخشش عابدزاده در پنالتیها چین را شکست داد و به مقام سوم رسید. در دیماه همان سال اما دهداری، مغلوب موج سهمگین مخالفانش شد. هواداران، در انتهای تساوی 2-2 ایران و ژاپن، با گلوله برف دهداری را بدرقه کردند. دهداری بعد از آن روز، از تیم ملی جدا شد و دیگر هرگز به فوتبال برنگشت. اما تاریخ، نام او را زنده نگه داشته است و بسیاری هرساله در سالروز مرگ او مینویسند که فوتبال ایران، به یک دهداری نیاز دارد.