• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
چهار شنبه 22 فروردین 1397
کد مطلب : 11857
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/y9wn
+
-

سکانس‌های ماندگار

رقص مرگ

بانی و کلاید آرتور پن 1967

سینما
رقص مرگ

سعید مروتی|روزنامه‌نگار:

«به‌خاطر می‌آورم اولین باری که نام بانی و کلاید به گوشم رسید بچه بودم. آن عکس‌های مشهور از کلاید که مسلسل به‌دست روی سپر ماشین نشسته و بانی با سیگار برگ برلب. این عکس‌ها در تمام روزنامه‌ها چاپ می‌شد و انگار بخش واضحی از دوران بچگی مرا به خود اختصاص داده. بانی و کلاید دارای زرق و برق و جلوه تاریخی بودند. آنها می خواستند به تاریخ بپیوندند. فکر می‌کنم تمام عوامل فیلم هم تمایلی این چنینی داشتند؛ پیوستن به تاریخ.» (آرتورپن)
با گذشت نیم قرن از زمان ساخت «بانی و کلاید» می‌توان گفت که حرف آرتورپن کاملا تحقق یافته است و سازندگان بانی و کلاید به تاریخ پیوسته‌اند. ماجراجویی زوج گنگستر معروف آمریکا در دهه 30میلادی 2بار قبل از فیلم آرتورپن به تصویر کشیده شده بود و چند سال پیش هم مینی‌سریالی در این باره ساخته شد ولی هیچ‌کدام شهرت و اعتبار فیلمی که در سال 1967 ساخته شد و فی‌داناوی و وارن بیتی در آن نقش‌های بانی و کلاید را بازی کردند به‌دست نیاوردند. فیلمی که از آن به عنوان اثری تقدیس‌کننده خشونت‌ یاد می‌‌شد و به‌عنوان پدیده‌ای اجتماعی مورد نقد و بررسی قرار می‌گرفت. کلاید بر او و بانی پارکر در اوج بحران اقتصادی آمریکا با سرقت از بانک‌ها و فروشگاه‌ها به شهرت رسیدند. روزنامه‌ها به این زوج گنگستر توجه نشان دادند و عاقبت هم پلیس آنها را گلوله‌باران کرد.

آرتور پن متهم شد که واقعیت این زوج تبهکار را به تصویر نکشیده و با تحریف تاریخ از آنها چهره‌ای جذاب و دوست‌داشتنی ارائه کرده؛ به تعبیری او به خلافکارها وجهه‌ای اسطوره‌ای بخشیده و به شکلی تناقض‌برانگیز همین تحریف واقعیت به ماندگاری فیلم منجر شده است. بانی و کلاید مشهورترین فیلم سازنده‌اش است که در دهه 60 میلادی با «معجزه‌گر»، «میکی وان»، «تعقیب» و «بزرگمرد کوچک» استعداد درخشانش را به نمایش گذاشت و در سال‌های بعد، از سیرتحولات جا ماند و به‌ندرت توانست فیلم قابل‌قبولی بسازد.

سکانس برگزیده: بانی و کلاید ضدقهرمان‌های دوست‌داشتنی آرتور پن، گریزی از سرنوشت محتومشان ندارند. می‌دانیم که آنها در نهایت کشته می‌شوند. آرتور پن برای خداحافظی با کاراکترهای برگزیده‌اش سراغ خشونتی رفت که با معیارهای امروز هم‌رادیکال به‌نظر می‌رسد. در طول فیلم، آرتورپن میان پرداخت سرخوشانه و نمایش خشونت حرکت کرده و این قاعده را در انتهای اثر هم رعایت می‌کند. لحظاتی قبل از رسیدن بانی و کلاید به قتلگاه‌شان آنها را در داخل ماشین می‌بینیم که باهم و سرخوشانه گلابی‌ای را گاز می‌زنند و در جاده در حال حرکتند که مالکوم (داب تیلر) را می‌بینند. مالکوم در حال عوض کردن چرخ کامیونش است. بانی و کلاید برای کمک به او می‌ایستند. کلاید از اتومبیل پیاده می‌شود. مالکوم در زیر کامیون مخفی می‌شود. پرواز تعداد زیادی پرنده، مقدمه‌ای است بر خشونت تمام‌عیاری که لحظاتی بعد خواهیم دید. بانی و کلاید را در نماهای درشت می‌بینیم که به‌یکدیگر لبخند می‌زنند و بعد شلیک گلوله آغاز می‌شود. آنچه در ادامه می‌بینیم رقص مرگ در زیر باران گلوله است؛ سکانسی که منتقدی آمریکایی آن را به‌شدت بی‌رحمانه و در عین حال بسیار شاعرانه توصیف کرده است. طبق گزارش روزنامه‌ها پلیس به بانی و کلاید 87 گلوله شلیک کرده بود و آرتور پن هم با گلوله‌بارانی که به‌راه می‌اندازد کوشیده تا دست‌کم در اینجا به واقعیت وفادار باشد. شیوه پرداخت این سکانس و این نوع به تصویرکشیدن مرگ وجهه‌ اسطوره‌ای بانی و کلاید را تقویت می‌بخشد؛ سکانسی که بعدها منبع الهام فیلمسازان بسیاری شد. از حمام خونی که سام پکین‌پا در انتهای «این گروه خشن» (1969) به‌راه انداخت تا فصل کشته شدن سانی کورلئونه (جیمز کان) در «پدر خوانده» (1972) می‌شود تاثیر سکانس پایانی بانی و کلاید را مشاهده کرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :