بپا تو تله نیفتی
چطور پدر و مادر خوبی باشیم؟ چطور نگذاریم فرزندمان اسیر تلههای زندگی شود؟
زهرا صالحیزاده/ خبرنگار
یکی از مباحث همیشگی خودشناسی، بررسی الگوهای منفی است که هر کدام از ما ممکن است در زندگی از آن پیروی کنیم. این الگوها که همه ریشه در کودکی ما دارند، «تلههای زندگی» نامیده میشوند. معمولا تلههای زندگی به 11بخش تقسیمبندی میشوند؛ تلههایی به نامهای رهاشدگی، بیاعتمادی و بدرفتاری، محرومیت هیجانی، طرد اجتماعی، وابستگی، آسیبپذیری، نقص /شرم، شکست، اطاعت، معیارهای سختگیرانه و استحقاق که هر کدام از ما ممکن است درگیر یک یا چند تای آنها باشیم؛ تلههایی که خودمان بهوجودش نیاوردهایم، اما خودمان میتوانیم آنها را از میان بر داریم. بنابراین میخواهیم باز هم تأکید کنیم که بدانید ممکن است همه افراد جامعه در زندگیشان در یک یا چند تله گیر بیفتند ولی آیا باید همیشه نگران این تلهها بود یا اگر درگیرش شدیم باید خودمان را ببازیم و ناراحت باشیم؟ اصلا گیرکردن در تلههای زندگی مربوط به کدام دوران زندگی ماست؟ ما مقصریم یا دیگران؟ اصلا در کودکی کسی وظیفه داشته درباره این تلهها با ما حرف بزند؟ ما در این صفحه به درمان این تلهها کاری نداریم، بلکه میخواهیم سراغ شعار پیشگیری بهتر از درمان است برویم و به شما کمک کنیم تا فرزندانی رها تربیت کنید؛ بچههایی که درگیر هیچ تلهای نیستند. این 10توصیه تقدیم به شمایی که میخواهید مادر یا پدر خوبی باشید و فرزندتان را از 11تله زندگی در امان نگه دارید.'
کودکتان را بهمدت طولانی تنها نگذارید. اگر همیشه او را پیش خودتان نگه میدارید، یکدفعه او را به مهدکودک یا پرستار نسپارید یا اگر فرزند دیگری به دنیا آوردهاید، یکباره کودک اول را از محبتتان بینصیب نکنید. بهطور کلی سعی کنید آرامش، محبت و حس امنیت در ذهن کودکان وجود داشته باشد. ضمن اینکه به او محبت افراطی نکنید و بگذارید او خودش هم در حل مشکلاتش درگیر باشد.
کودکتان را تنبیه بدنی نکنید. مراقب باشید کس دیگری هم او را اذیت نکند و یا به او دست نزند. کودکتان را تحقیر نکنید. به او حرفهای ناروا نسبت ندهید. جلوی او با همدیگر دعوا نکنید. حرفی که به شما میزند و میگوید به کسی نگویید را واقعا به کسی نگویید یا حداقل نگذارید او بفهمد حرف شیرینش برای کسی نقل شده. بگذارید او به شما اطمینان کند.
قوی باشید و بگذارید بچه بهشما پناه بیاورد. برای کودکتان وقت بگذارید. نیازهای او را بشناسید. با او ارتباط برقرار کنید. او را بغل کنید، ببوسید و بهخودتان بچسبانید. بگذارید بچه احساس دوست داشتهشدن بکند.
اگر در جایی زندگی میکنید که خودتان یا فرزندتان با بقیه فرق دارید، محل زندگیتان را عوض کنید. مثلا اگر در کشوری زندگی میکنید که همه بورند ولی بچه شما سبزه تند است، ممکن است بچهها او را اذیت یا طرد کنند. بنابراین بهتر است لااقل در محلهای زندگی کنید یا با خانوادههایی رفتوآمد کنید که آنها هم شبیه شما باشند و بچه شما در شکل ظاهری و... احساس تنهایی نکند. اگر بچهتان لکنت دارد، وزنش زیاد است، در نوجوانی زیاد جوش میزند، حالت بلوغ چهرهاش را تغییر داده یا از لحاظ جسمی دچار مشکل است هرگز با او درباره این مسائل شوخی نکنید و نگذارید دیگران او را مسخره کنند. احساس حقارت هرگز نباید به جان فرزند شما بیفتد.
بگذارید بچهتان با سناش بزرگ شود. از روی محبت زیاد به جای او تصمیم نگیرید یا کارهایش را برایش انجام ندهید. در یک سنی بچه باید غذایش را خودش بخورد. بند کفشاش را خودش ببندد و... شما نباید در این سن کارهایش را برایش انجام دهید. باید مسئولیت به او بدهید و بگذارید در جاهایی مستقل بار بیاید.
کودکتان را بیش از حد از دنیای بیرون از خانه نترسانید. بگذارید از تصادف، از بیماری و... مثل بقیه بترسد و نه بیشتر. نگذارید در مقابل خطرهای احتمالی احساس ضعف بکند. ترسهای خودتان را به او منتقل نکنید. اگر خانواده با مشکل مالی مواجه است نگذاریدکودکتان خیلی از موضوع سر در بیاورد. بگذارید کودکیاش را بکند.
به کودکتان روحیه بدهید و به او بگویید لایق بهترینهاست. مشکلات و اشتباهاتی که پیش میآید را گردن بچه نیندازید. خرابکاریهایی که میکند را بیش از اندازه بزرگ نکنید. نگذارید بهخاطر کارهایی که به اقتضای سنش انجام میدهد، احساس شرم دائمی همراهش باشد. با دیگران مقایسهاش نکنید.
به موفقیتهای بچهتان توجه کنید. بگذارید بفهمد برایتان مهم است. اگر نمرات مدرسهاش ضعیف است او را خنگ و احمق صدا نزنید. برایش معلم بگیرید یا به او کمک کنید تا نمراتش را بالا ببرد. با خانوادههایی رفتوآمد کنید که از نظر اقتصادی و تحصیلات و... به شما شبیه باشند. نگذارید بچهتان در مقابل همسن و سالهایش احساس شکست داشته باشد.
یلخی و بیتفاوت بچه بزرگ نکنید. بگذارید در خانه قانون حکمفرما باشد. بچه را به امان خدا رها نکنید. در تربیتش نظم داشته باشید. نگذارید هر حرفی میخواهد بزند. اشتباهاتش را نپوشانید. هر چه میخواهد برایش نخرید. بگذارید تحمل ناکامی را هم داشته باشد. جوری با او رفتار نکنید که فکر کند از دماغ فیل افتاده. به او طبیعی محبت کنید و افراط را کنار بگذارید.
از فرزندتان انتظارات بیش از حد نداشته باشید. آرزوهای خودتان را گردن او نیندازید. از او نخواهید در همهچیز بهترین باشد. در انتخاب رشته تحصیلی، رشته دانشگاه و... برای او تعیین تکلیف نکنید. محبتتان به او منوط به انجام چیزهایی که میخواهید، نباشد. اگر بچه مثلا در رشتهای که شما میخواستید قبول نشد او را به باد انتقاد نگیرید. به بچه تحت هرشرایطی محبت کنید و به او بگویید که تحت هرشرایطی دوستش دارید.