بهروز رسایلی| استقلال در پنجمین مسابقه فصل جدیدش با نتیجه یک بر یک برابر نفت آبادان متوقف شد تا با یک بازی بیشتر از پرسپولیس، با این تیم همامتیاز شود. تازه این در شرایطی است که بخشی از هوش و حواس سرخپوشان معطوف به فینال لیگ قهرمانان آسیا بوده و با تمرکز کامل در مسابقات حاضر نبودهاند. مسلما این چیزی نیست که هواداران دوستش داشته باشند، اما استقلال این روزها اتفاقات ناامیدکننده دیگری هم دارد.
1ـ مهمترین مشکل استقلال در فصل گذشته ضعف ساختار دفاعی بود. آیا امروز این اشکال برطرف شده؟ البته که کادرفنی باید بیش از این حرفها برای رفع مشکلات فرصت داشته باشد، اما فعلا اتفاق دلگرمکنندهای در این مورد رخ نداده است. ماشینسازی که امسال فقط 2گل زده، مقابل استقلال چند موقعیت خوب خلق کرد و حتی به تیر دروازه هم زد. نفت آبادان نیز ظرف یک نیمه تمام عیوب دفاعی آبیها را برملا کرد. 2گل کاملا مشابه در فاصلهای کوتاه که یکی را پذیرفتند و دیگری را به اشتباه آفساید گرفتند. چند موقعیت صددرصد دیگر هم در کار بود که هر کدام به شکلی از دست رفت. این ساختار در ادامه فصل چقدر ممکن است پیشرفت کند و به آمادگی لازم برای رویارویی با تیمهای بزرگتر برسد؟
2ـ استقلال نهتنها نقطه ضعفش در دفاع را برطرف نکرده، بلکه نقطه قوتش در خط حمله را نیز از دست داده است. فصل گذشته زوج شیخ دیاباته و مهدی قائدی عملکردی درخشان داشتند و لرزه به اندام مدافعان حریف میانداختند. ارسلان مطهری هم بهعنوان نیروی پشتیبان معمولا عملکردی فراتر از انتظار داشت. حالا امسال یا شیخ نبوده یا کیفیت لازم را نداشته، اما افول قائدی و مخصوصا مطهری اصلا قابل انکار نیست. ارسلانی که در حضورهای کوتاهمدتش آنطور فرصتطلب ظاهر میشد، چرا بعد از 5بازی فیکس برای استقلال فقط باید یک گل زده باشد؟ بگذریم از اینکه گلهای استقلال هم عمدتا روی اشتباه مدافعان حریف یا هنر فردی بازیکنان به ثمر رسیده است.
3ـ یکی از اشکالاتی که فصل گذشته از عملکرد استقلال گرفته میشد، مربوط به عقبنشینی همراه با استرس آبیها بعد از گلزنی بود. به دفعات پیش آمد زمانی که استقلالیها از حریف پیش میافتادند، فورا به شکل دستپاچه در زمین خودی تجمع میکردند تا از این گل مراقبت کنند. امسال هم همین ایراد به شکل محسوس و گلدرشت وجود دارد. چه در بازی با فولاد و چه مقابل ماشینسازی و نفت آبادان شاهد همین داستان بودیم. بخشی از این مسئله جنبه فنی دارد و بخش دیگری از آن واقعا روحی و روانی است. کادرفنی باید اعتماد به نفس استقلالیها را احیا کند و اصل حفظ توپ در زمین حریف را جا بیندازد.
4ـ همه مشکلات فنی استقلال به کنار، اما مدل برخورد سرمربی این تیم با چند ناکامی اخیر واقعا فاجعهبار بود. بگذارید از فایل زننده بعد از باخت به فولاد بگذریم و آن را حاصل یک هیجان لحظهای بدانیم، اما واکنشهای ارادی و آگاهانه محمود فکری هم کاملا ناامیدکننده است. او در روزی که تیمش یک نیمه اول خیلی بد مقابل نفت آبادان داشت و در وقت دوم هم خوششانس بود که شکست نخورد، توپ را در زمین داوری انداخت و همان ادعای نخنمای مهندسی نتایج را به زبانی دیگر بیان کرد. فکری میگوید: «از سد تیم حریف عبور کردیم، اما از سد داور نه». هر دو بخش این جمله مشکل دارد. در نمایش استقلال نشانی از برتری مقابل نفت وجود نداشت و از سوی دیگر بعید است که این تیم از ناحیه داوری متضرر شده باشد. حتی عمده کارشناسان داوری عقیده دارند گل اول صنعت هم به اشتباه آفساید گرفته شد. 5هفته برای اینکه فکری به چنین نقطهای برسد و از این حرفها بزند خیلی زود بود، خیلی خیلی زود.
دلسردی زودرس
4 نکته ناامیدکننده در مورد استقلال
در همینه زمینه :