• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
شنبه 15 آذر 1399
کد مطلب : 117779
+
-

کوشنر در خلیج‌فارس چه می‌کند؟

نگاه
کوشنر در خلیج‌فارس چه می‌کند؟

اسامه ابورشید_تحلیلگر فلسطینی

گویی بار دیگر به نقطه آغاز بازگشته‌ایم؛ جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد دونالد ترامپ (رئیس‌جمهوری که دوره‌اش رو به پایان است) در امور خاورمیانه روز چهارشنبه برای ملاقات با شیخ تمیم بن‌حمد، امیر قطر وارد دوحه شد. او قرار است در چارچوب این سفر پس از دوحه برای دیدار با محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی عازم شهر نئوم شود. براساس اعلام رسمی، کوشنر به‌دنبال حل بحران خلیج‌فارس است؛ بحرانی که از سال‌2017 با محاصره و تحریم قطر از سوی عربستان، امارات، بحرین و مصر آغاز شد. این کشورها قطر را به ایجاد بی‌ثباتی در منطقه، حمایت از تروریسم و همدستی با ایران متهم می‌کنند؛ اتهاماتی که همواره از سوی قطر رد شده است.
اما در این میان 3تناقض عمده به چشم می‌خورد؛ اول آنکه شخص کوشنر، پیشگام حمایت از برنامه محاصره قطر در آمریکا بود، تا جایی که گفته می‌شود پیش از آغاز محاصره، هماهنگی‌هایی میان او با رهبران عربستان و امارات در جریان بوده است. نقش کوشنر در این برنامه، نارضایتی نهادهای مختلفی در آمریکا، ازجمله وزارت خارجه، پنتاگون، سازمان اطلاعات و حتی کنگره را به‌دنبال داشت. تناقض دوم آن است که محاصره همه‌جانبه قطر تنها چند‌ماه پس از روی کار آمدن دولت ترامپ آغاز شد؛ دولتی که حالا اصرار دارد در آخرین هفته‌های باقی‌مانده از عمر خود به این بحران پایان دهد. تناقض سوم نیز به ایران بر‌می‌گردد؛ یکی از مهم‌ترین بهانه‌های تحریم قطر، ارتباط این کشور با ایران عنوان شده بود. 4کشور عربی نیز یکی از مهم‌ترین شروط خود برای پایان محاصره و تحریم را، قطع روابط دوحه و تهران اعلام کرده بودند. اما اجرای این برنامه قطر را ناچار به استفاده از حریم هوایی ایران کرده و عملا منبع درآمد جدیدی را در اختیار تهران قرار داد، آن هم درحالی‌که ترامپ به‌دنبال تشدید فشارهای اقتصادی بر ایران بود.
این تناقض‌ها و آشفتگی‌ها نشان می‌دهد که اهداف اعلامی سفر کوشنر چندان معتبر نیست و نمی‌توان با تکیه بر آن، آنچه اکنون در خلیج‌فارس می‌گذرد را تفسیر کرد. در این چارچوب به‌نظر می‌رسد 3دلیل اصلی ورای آخرین تحرکات ترامپ در خاورمیانه نهفته است؛ افزایش فشار بر ایران، سخت‌کردن مسیر بایدن برای بازگشت به توافق هسته‌ای و ارائه خدمات بیشتر به اسرائیل.
دولت ترامپ نارضایتی خود از تدوام محاصره هوایی قطر توسط همسایگانش را پنهان نکرده و بارها از سعودی و امارات خواسته است مجوز پرواز هواپیماهای تجاری قطر در حریم هوایی خود را صادر کنند. دوحه هم‌اکنون سالانه مبلغی نزیک به 100میلیون دلار برای «پروازهای عبوری» به ایران می‌پردازد؛ امری که بدون‌شک با سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه تهران همخوانی ندارد. در اینجا به عامل دوم، یعنی برنامه بایدن برای ایران می‌رسیم. روشن است که رئیس‌جمهور آینده آمریکا خواهان بازگشت به توافق هسته‌ای سال2015 است. بایدن در آن زمان معاون باراک اوباما بوده و نقش مهمی در دستیابی به این توافق داشته است. به گفته او، اگر ایران تعهدات هسته‌ای خود را از سر بگیرد، دولت آمریکا تمام تحریم‌های وضع‌شده توسط ترامپ را لغو کرده و به موقعیت پیش از خروج از برجام توسط ترامپ بازمی‌گردد.
نه‌تنها ترامپ، بلکه اسرائیل، عربستان و امارات نیز با چنین سیاستی موافق نیستند. از سوی دیگر، برای ما روشن است که چگونه این بازیگران از هر ابزاری برای ضربه‌زدن به سیاست بایدن و یا حتی تخریب آن استفاده می‌کنند. ازجمله این موارد، رایزنی ترامپ با مشاوران ارشد خود درباره بمباران بزرگ‌ترین تاسیسات هسته‌ای ایران بود؛ طرحی که با مخالفت قاطع تمام مشاوران او به‌دلیل احتمال درگیری نظامی گسترده در منطقه منتفی شد. این اطلاعات 2 هفته قبل در رسانه‌های آمریکایی منتشر شد. هفته گذشته نیز محسن فخری‌زاده، دانشمند بزرگ هسته‌ای ایران در مسیر بازگشت به تهران در خودروی شخصی خود مورد حمله قرار گرفت و ترور شد، آن هم درحالی‌که تمام منابع اطلاعاتی در آمریکا از نقش اسرائیل در این عملیات سخن می‌گویند. جالب آنکه تنها 5روز پیش از وقوع این ترور، مایک پمپئو، بنیامین نتانیاهو و محمد بن‌سلمان در شهر نئوم ملاقاتی بی‌سابقه داشتند. پمپئو پس از این سفر بار‌ دیگر عازم دوحه شده و از ضرورت خاتمه‌دادن به بحران میان کشورهای عربی برای اجماع علیه ایران سخن گفت.
تمام اینها در حالی است که منابع متعددی در آمریکا از برنامه ترامپ برای اعمال تحریم‌های شدید اقتصادی علیه ایران، طی هفته‌های آینده با هدف «تثبیت سیاست فشار حداکثری» خبر می‌دهند. بنابراین روشن است که هدف عمده ترامپ از آخرین تحرکات منطقه‌‌ای، مانع‌تراشی بر سر راه بایدن و پیچیده‌تر‌کردن توافق احتمالی میان ایران و آمریکا در دولت بعدی است. بدون‌شک سفر اخیر کوشنر به خلیج‌فارس و تلاش‌ها برای حل بحران قطر نیز باید از این منظر تفسیر و فهمیده شود.
همانطور که گفته شد، سومین و آخرین عامل، ارائه خدمات بیشتر از سوی ترامپ برای اسرائیل است. رسانه‌های متعددی در آمریکا و همچنین منطقه خاورمیانه از افزایش فشارهای دولت ترامپ بر کشورهای عربستان و قطر برای عادی‌سازی‌ علنی روابط خود با رژیم صهیونیستی و در واقع تکرار الگوی امارات خبر داده‌اند. این فشارها طی هفته‌های اخیر و پس از قطعی‌شدن پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به شکل ملموسی تشدید شده است. بنابراین سفر کوشنر می‌تواند به‌عنوان آخرین تلاش‌های ترامپ برای جلب رضایت اسرائیل و لابی یهودی نیز تفسیر شود.
منبع: روزنامه العربی الجدید

این خبر را به اشتراک بگذارید