ترانهبس
بسترسازی برای کار موسیقی غیرترانهای
حسین عصاران
از شواهد و روایات بازگوشده از وضعیت موسیقی در سالهای ابتدایی پس از انقلاب چنین برمیآید که متولیان نهادهای فرهنگی با آگاهشدن از ممکننبودن حذف کامل موسیقی (بهرغم وجود مطالباتی در این مورد از جانب برخی چهرههای تندرو)، تلاش کردهاند تا دستکم صورت کار را در حد امکان حفظ کنند؛ هر چند در این محافظهکاری فرهنگی، مهمترین مانع، همان فتواهای پیشین رهبر انقلاب در زمینه تحریم موسیقی بوده که بهخاطر صراحت موجود در آنها، هر اقدامی جهت ساماندهی رسمی، به تأمین نظر کلی و تأیید اصولی ایشان وابسته بوده است.
این در حالی است که در آن مقطع، کلیت فعالیتهای مربوط به موسیقی بلاتکلیف مانده بود؛ تا جایی که پس از تصرف «هنرستان تجسمی» در سال 1359، هنرجویان این هنرستان هم در کنار هنرجویان هنرستانهای «موسیقی ملی» و «عالی موسیقی»، در 2ساختمان متفاوت (به تفکیک دختر و پسر) درهم شده بودند.
به هر ترتیب از سال1360با پیگیری چهرهها و مدیران تازه و اخذ فتوایی در زمینه تفکیک موسیقی غنایی و غیرغنایی، مقدمات قانوننویسی برای موسیقی متناسب با پسندهای پس از انقلاب نیز آغاز شد.
یکی از مهمترین راهکارهای پیشرو، بسترسازی برای هدایت کارورزان موسیقی و بهویژه آهنگسازان، به سمت عرصههای کمحساسیتتری چون موسیقی کودک، سرود، موسیقی همراه با شعرخوانی و از همه مهمتر موسیقی فیلم بود؛ رویکردی که در زمینه موسیقی فیلم و با تأکید مدیران سینمایی بر ضرورت ساخت موسیقی اختصاصی برای فیلمهای در حال تولید، کارکردی مناسب و درخور توجه را رقم زد و به گسترش این عرصه و شکلگیری تجربیات ارزشمند در سالهای بعدی انجامید.
پیشنهاد: مطالعه مقاله «موسیقی سینمای ایران در مقابل سه گرایش»؛
نوشته کامبیز روشنروان، ماهنامه «ادبستان»، شماره ۲۵، دیماه ۱۳۷۰