• جمعه 6 مهر 1403
  • الْجُمْعَة 23 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 27
چهار شنبه 12 آذر 1399
کد مطلب : 117517
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/DkZjy
+
-

وقتی ویدئو زیرکنترل رفت

آغاز اجرای قانون ممنوعیت ویدئو

اجتماعی
وقتی ویدئو زیرکنترل رفت


  ترمه هوشیار 

 پتوی پلنگی سبزرنگ که لایش وسیله‌ای سنگین و کمی بزرگ پنهان شده بود را در صندوق عقب ماشین لابه‌لای کلی خرت و پرت می‌گذاشتند. دم در خانه هم کسی دوروبر را می‌پایید تا مبادا رهگذران و همسایه‌ها متوجه جابه‌جایی آن محموله ممنوعه شوند؛ محموله‌ای به اسم «ویدئو». شاید این تصویر و خاطراتی از این دست در یاد برخی از کسانی که تجربه زیست در دهه 60 را داشتند، مانده باشد؛ خاطراتی که با ممنوعیت استفاده از این وسیله تقریبا تازه‌وارد رقم خورده. دوم شهریور1360 خبری کوتاه در روزنامه‌ها منتشر شد که خبر از ممنوعیت ویدئو می‌داد. سیستم نمایش خانگی یا ویدئو قابلیت ضبط فیلم‌ها روی نوارهای مغناطیسی را داشت و برای نخستین‌بار در 9سپتامبر1976میلادی (18شهریور 1355) وارد بازار شد. نمایش فیلم تا قبل از ظهور ویدئو، فقط روی نوارهای سلولوئیدی در اندازه‌های مختلف 8تا 35میلی‌متری امکان‌پذیر بود که صدا را روی باند دیگری ضبط می‌کرد اما ویدئو بسیار آسان‌تر از دستگاه‌های آپارات بود و می‌شد تصاویر و صداهای ضبط شده روی کاست‌های آن را در تلویزیون دید و شنید. این سیستم بی‌تردید انقلابی در دنیای تصویر متحرک ایجاد کرد که هم می‌توانست به کمک دوربین‌های ویدئویی، به حفظ و ضبط رویدادهای دوستانه و خانوادگی بدون نیاز به ابزار حرفه‌ای و پخش آن در دستگاه‌های خانگی کمک کند و هم این قابلیت را داشت که آثار و فیلم‌های سینمایی را پس از اکران در سینما همچنان در دسترس علاقه‌مندان بگذارد. تا پیش از انقلاب، معدود دستگاه‌های ویدئوی خانگی که به ایران رسید در اختیار درباریان و ثروتمندان آن روزگار بود که چندان قابلیتی هم نداشت چون نوارهای آن کمیاب بود اما پس از انقلاب تعداد بیشتری از این دستگاه‌ها به ایران رسید و با قابلیت تکثیر آنها، شغل و مغازه‌های کرایه فیلم ایجاد شدند. ویدئوهای خانگی آن زمان در سیستم‌ بتاماکس بود و اغلب قریب به اتفاق 450هزار دستگاه ویدئویی که حدفاصل تیر 58تا شهریور 59 وارد کشور شد از نوع « سونی - تی سون» بود؛ دستگاه‌هایی فلزی و سنگین با دکمه‌ها و شاسی‌های متعدد که جای کاست با کلی سروصدا از روی دستگاه باز می‌شد. این دستگاه‌ها که حتی تیونر داشتند و می‌شد علاوه بر نمایش، تصاویر پخش شده از تلویزیون را هم ضبط کرد، آن زمان قیمت زیادی داشتند؛ بین 5تا 7هزار تومان؛ معادل 2یا 3ماه حقوق بیشتر کارمندان و کارگران آن زمان. حتی با این پول می‌شد ماشینی کوچک و دست دوم خرید. به همین دلیل، مغازه‌های کرایه فیلم، خود ویدئو را هم با گرفتن وثیقه‌های سنگین کرایه می‌دادند. عمده محصولاتی که تا پیش از ممنوعیت ویدئو در ایران در این مغازه‌ها وجود داشت، فیلم‌های ایرانی و خارجی بود که سال‌های قبل در سینما اکران شده و توسط شرکت‌هایی از روی نسخه 35میلی‌متری با استفاده از دستگاه‌هایی پیشرفته که تعدادشان اندک بود، روی نوارهای ویدئویی می‌آمد و بعد از روی همان نوار، کپی‌های متعددی گرفته می‌شد که این کار باعث افت کیفیت صدا و تصویر می‌شد. استفاده مکرر از نوارها و نگهداری نادرست کاست‌هایی که هر روز دست به‌دست می‌شد دیگر چیزی از فیلم باقی نمی‌گذاشت. با این حال جامعه انقلابی و مسلمان آن زمان که بسیاری از آثار سینمایی پیش از انقلاب را طاغوتی و عمده آثار خارجی را نشانه بی‌بندوباری غرب می‌پنداشت و حتی پیش از انقلاب، خیلی از خانواده‌های مومن و معتقد تلویزیون را به خانه‌هایشان راه نداده بودند، ویدئو و فیلم‌های رنگ و وارنگی که خارج از سیستم رسمی در خانه‌ها به نمایش درمی‌آمد را برنتافتند. در اواخر مرداد1360، زمزمه‌هایی مبنی بر اشاعه فحشا توسط ویدئو مطرح شد. نمایندگان مجلس و انقلابیون، ویدئو را وسیله‌ای شیطانی می‌دانستند که زمینه دیدن فیلم‌های مستهجن را فراهم می‌کرد. در همان دهه و حتی در دهه70 که نسل جدیدی از ویدئوهای خانگی با سیستم « وی‌اچ‌اس» و معروف به نوار بزرگ بیش از پیش گسترش یافت، جمله‌ای بر در و دیوار شهر به‌وفور دیده می‌شد؛ «ویدئو مخرب‌تر است یا بمب اتم؟». در چنین فضایی ویدئو ممنوع شد و قوه قضاییه اعلام کرد که داشتن آن جرم محسوب می‌شود؛ بنا به تصمیم کمیته‌ای در وزارت ارشاد که افرادی چون فخرالدین‌انوار و سیدمحمد بهشتی در آن بودند، فروشگاه‌های فروش و کرایه نوارهای ویدئویی هم موظف شدند ویدئوهایشان را تحویل کمیته بدهند. کمی بعدتر محمدتقی سجادی نماینده دادستانی در منکرات اعلام کرد، از آنجا که ویدئو ممنوع شده است فروشگاه‌هایی که اقدام به فروش ویدئو یا کرایه نوار می‌کنند نیز باید تعطیل شوند. همزمان با تعطیلی 200فروشگاه در سراسر کشور، آنهایی که در خانه ویدئو داشتند هم آن را به مخفی‌ترین نقاط خانه بردند. برخی خانواده‌های طبقه متوسط شهری در دورهمی‌ها، ویدئو را از پستو درمی‌آوردند و به تماشای فیلم‌هایی که قاچاقی و به‌سختی جور می‌شد می‌نشستند. ردپایی از وضعیت تماشای فیلم در آن زمان در فیلم سینمایی «نهنگ عنبر» ساخته سال 1393 سامان مقدم دیده می‌شود. سال‌ها بعد محمدمهدی حیدریان یکی از مسئولان وقت سینمایی با دفاع از ممنوعیت ویدئو در آن دوره، دلیل آن را نبودکنترل بر پخش فیلم‌ها دانست ولی زمانه چرخید و وزارتخانه‌ای که یک دهه قبل ویدئو را ممنوع کرده بود، در سال1372 مؤسسه رسانه‌های تصویری را برای فروش آثار سینمای ایران در قالب ویدئو راه‌اندازی کرد. ماهواره‌ها هم از راه رسیدند و دیگر شرایط برای کنترل سخت‌تر شد. همین‌ها کار را به جایی رساند تا نمایندگان مجلس تصمیم به آزادسازی ویدئو گرفتند. 29شهریور 1373 درحالی‌که مصطفی میرسلیم، وزیر ارشاد وقت با این طرح مخالف بود و از آزادسازی ویدئو به‌عنوان اشغال فرهنگی نام می‌برد، با رأی نمایندگان مجلس ویدئو آزاد اعلام شد. ویدئو خیلی زود جایش را به رقبایی کم‌حجم‌تر داد؛ سی‌دی‌ها از راه رسیدند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :