چرا کارت هوشمندملی شکست خورد؟
دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات در گفتوگو با همشهری با توجه بهگزارش شکست پروژه کارت هوشمند ملی از چالشهای عجیب یک مسیر ۸ساله میگوید
عمادالدین قاسمی پناه- خبرنگار
هر کدام از ما بارها از کارت «هوشمند» ملیمان در سازمانها و مراکز مختلف کپی گرفتهایم و احتمالا بارها به این ماجرا خندیدهایم. درحالیکه هنوز 10میلیون نفر از کسانی که برای دریافت کارت ملی هوشمند ثبتنام کردهاند، هنوز موفق به دریافت کارت خود نشدهاند، گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که «پروژه کارت ملی هوشمند، هم به لحاظ زمانی و هم به لحاظ کارکردی در دستیابی به اهداف اولیه تعریفشده، ناکام بوده است.» این پروژه که در سال91 کلید خورده بود طبق زمانبندی باید در سال94 بهپایان میرسید، اما اکنون پس از گذشت 5سال از زمان تعیین شده، هنوز خاتمه نیافته است. همچنین بنا بود که کارت هوشمند ملی دارای 3قابلیت اصلی شامل شناسایی، تصدیق هویت و امضای دیجیتال باشد که اکنون فقط قابلیت «شناسایی» آن مورد استفاده قرار میگیرد.
تحقق نیافتن شرایط
در متن قانون 5ساله پنجم توسعه بهصراحت آمده است که تکمیل پایگاه اطلاعات هویتی با حوادث اربعه (تولد، مرگ، ازدواج و طلاق) شرط لازم برای تولید کارت هوشمند ملی است. این درحالی است که دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات نخستین چالش در مسیر پروژه کارت هوشمند ملی را «تکمیل نشدن پایگاه اطلاعات هویتی» میداند.
رضا باقریاصل با اشاره به برگزاری جلسه نقد و بررسی پروژه کارت هوشمند ملی در شورای اجرایی فناوری اطلاعات در گفتوگو با همشهری میگوید: «شیوه اجرا و نوع کارتی که قرار بود در اختیار مردم قرار بگیرد مورد نقد ما بود.»
اگرچه از 62.5میلیون نفر افراد واجد شرایط دریافت کارت ملی، 58میلیون نفر ثبتنام کرده و 48میلیون نفر کارت خود را تحویل گرفتهاند. با این حال، او معتقد است که «چون همه مردم کارت خود را دریافت نکردهاند، شرایط بهگونهای نخواهد بود که بتوانیم از همه قابلیتهای کارت هوشمند که بهصورت آفلاین کار میکند و برخی از سرویسها را به راحتی در اختیار مردم قرار میدهد، بهره ببریم. زیرا در نهایت خدمتدهنده یا پیشخوان خدمت مجبور است از سیستم برخط برای کسانی که کارت ندارند، استفاده کند.» باقریاصل ادامه میدهد: «به این ترتیب آن بخش از هزینههای جاری که قرار بود از طریق کارت هوشمند ملی مدیریت شود، مورد تردید و سؤال باقی میماند.»
یکی دیگر از کارکردهای مهم دیگر که باید روی کارت هوشمند ملی قرار میگرفت، کاربرد «امضای دیجیتال» است. درواقع، امضای دیجیتال در فضای سایبری این امکان را به صاحب کارت میدهد که نامهها و اسناد ارسالی خود به دیگران را امضا کند. با این حال دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات با اشاره به ضرورت برخی مجوزها برای استفاده از این نوع امضا میگوید: «از آنجا که مجوزهای لازم از سوی شورای سیاستگذاری «مرکز صدور گواهی الکترونیکی ریشه» صادر نشده، هنوز نمیتوانیم از این امضا بهعنوان یک قابلیت رسمی بهرهمند شویم.»
سکته کارت ملی
بدنه کارتهای هوشمند ملی از جنس پلیکربنات و شبیه کارتهای تلفن رایج است که در اندازه 5.5 در 8.5سانتیمتر تولید میشود. روی این کارت یک چیپ و ریزپردازندههایی برای ذخیرهسازی دادهها و پردازش آنها قرار داده شده است که بهعنوان مغز کارت عمل میکند. همچنین در داخل این چیپ اطلاعات بیومتریک و شخصی هر فرد مانند اثر انگشت و امضای دیجیتال و سایر اطلاعات فرد ذخیره شده است. درواقع کارت هوشمند ملی کارتی دارای حافظه است که امکان شناسایی، تصدیق هویت و امضای دیجیتال را در فضای مجازی فراهم میآورد. این کارت در ابتدا بهعنوان یک کالای وارداتی از کشورهای دیگر خریداری میشد تا اینکه تصمیم به تولید آن در کشور گرفته شد. اما با توجه به توقف صدور کارت برای 10میلیون نفری که ثبتنام کرده و هنوز کارت خود را دریافت نکردهاند، بهنظر میرسد که تولید آن متوقف شده است. دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات بر این باور است که مهمترین مسئله در مورد تحویل نشدن کارت هوشمند ملی به مردم «عدمتامین اعتبار به موقع بوده است.» باقریاصل همچنین به این نکته اشاره میکند که «در موضوع توانایی داخلی، چالش کارتهای بیکیفیت وجود داشته است و کارتها هم در زمانبندی مورد نظر از سوی تولیدکننده داخلی تولید نشده است.»
کورسوی خط پایان
دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات معتقد است که پروژه کارت ملی هوشمند برای اینکه به خط پایان برسد، نیازمند چند گام اساسی است: در گام اول «کسی نباید در صف گرفتن کارت هوشمند منتظر بماند. منظور از این صف 10میلیون نفری نیست که هنوز کارت هوشمند ملی خود را دریافت نکردهاند بلکه منظور کسانی است که کارتشان مخدوش، شکسته، مفقود یا اعتبار آن منقضی شده است. دوم اینکه مسائل حقوقی قابلیتهای کارت هوشمند، مانند امضای دیجیتال باید حل شود و سوم تامین کارتخوانهایی است که بتوانیم از قابلیتهای کارت با آن سطح اطمینانی که سازمانها برای ارائه خدمات لازم دارند، استفاده کنیم.»
باقریاصل همچنین بر این نکته تأکید میکند که «پایگاه اطلاعات هویتی اکنون آماده است و میتوان به آن تکیه کرد. اما زمانی این پایگاه معنا و مفهوم پیدا میکند که بتوانیم اطلاعات سببی و نسبی را با آن همراه کنیم. همچنین در کنار آن باید بتوانیم بهصورت سرویسهای برخط و بدون نیاز به کارت، هویت شخص را تصدیق و احراز کنیم.» او از اصطلاح «رسانه کارت» در جملاتش بهره میگیرد و به راههای جایگزین «رسانه کارت» اشاره و اظهار امیدواری میکند که «بتوانیم از روشهایی مانند موبایل بهعنوان رسانهای برای احراز هویت دیجیتال که در دنیا هم مطرح شده است، استفاده کنیم.»
چه باید کرد؟
دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات معتقد است که «سازمان ثبت احوال باید 2کار را با سرعت بیشتری انجام دهد. اول باید کارتهای باقیمانده را بهدست مردم برساند و دوم، فرایند استفاده از کارت هوشمند را تسهیل کند. در واقع ثبت احوال باید آن قالب نرمافزاری را که قابلیت خواندن یک کارت را برای یک ابزار سختافزاری فراهم میکند، در اختیار شرکتهای داخلی قرار دهد تا در یک فضای رقابتی بتوانند تجهیزات لازم را تولید کنند. بهعنوان مثال، گیتهایی در ورودی فرودگاهها و ادارات میتوان تعبیه کرد که کارت را نزدیک آن ابزار هوشمند کنیم تا کارت را بخواند و اجازه ورود دهد. ضرورت توسعه این قابلیت بسیار محسوس است.» باقریاصل به همه دستگاههای اجرایی توصیه میکند که از سرویسهای مبتنی بر هویت دیجیتال و اصطلاحا سیستمهای بدون تماس (contactless) استفاده کنند. به این ترتیب نیازی به حضور اشخاص در پیشخوانها و ادارات دولتی، بهویژه در دوران شیوع کرونا که آسیب زیادی به سلامت و اقتصاد کشور زده، نیست.
او از در دسترس بودن این سرویسها خبر میدهد و میگوید: «هر سازمانی که درخواست خود را به مرکز ملی تبادل اطلاعات ارسال کند، امکان استفاده از این سرویسهای برخط برای آن وجود دارد. در کسب و کارها هم چند راهحل در اپراتورها در حال شکلگیری است و امیدوارم تا پایان سال بتوانیم در بحث هویت دیجیتال وارد سرویسهای واقعیتری بشویم.»