چراغدار نقشهای کهن
آرام و شمرده حرف میزند. وقتی سؤالی را مطرح میکنیم با کمی مکث و تامل، بهترین پاسخ ممکن را در کوتاهترین زمان، تحویلمان میدهد. وقتی درباره تخصصی که دارد پای حرفهایش مینشینیم خیلی زود متوجه میشویم هنرهایی را که دارد در دورافتادهترین روستاها پی گرفته و هنرهای بومی را از دست گمنامترین هنرمندهای این مرزوبوم آموخته و حالا آنها را با خوشرویی و وسواسی دقیق به هنرجویانش آموزش میدهد. نام شهین پزشکی، دارنده نشان درجه یک هنری با دوختهای سنتی ایرانی مترادف شده و بیتردید احیای این رشته هنری وامدار تلاشهای بیتوقف اوست. با او که اینروزها مشغول تدریس هنرهایش در موزه و کتابخانه ملک است گفتوگویی انجام دادهایم که حاصل آن پیش روی شماست.
شهین پزشکی ـ هنرمند، پژوهشگر و استاد دانشگاه ـ در سال1337 در شهر مشهد به دنیا آمد. او دارنده نشان درجه یک هنری در زمینه هنر تزئین منسوجات است و اکنون یکی از مشهورترین هنرمندان و پژوهشگران دوختهای سنتی ایران بهحساب میآید. تسلط بر هنرهای سرمهدوزی، ابریشمدوزی، سوزندوزی، پتهدوزی، تکهدوزی، گلابتوندوزی، شبکهدوزی و آینهدوزی در کارنامه او دیده میشود. او نمایشگاههای متعددی در داخل و خارج از کشور برگزار کرده و صاحب کتابهای پژوهشی متعددی در زمینه معرفی و آموزش دوختهای سنتی ایرانی است. شهین پزشکی نخستین پژوهشگر هنرمندی است که موفق شد بعد از چند دوره دفاع، رشته دوختهای سنتی را وارد دروس دانشگاهی کند تا از این رشتههای فاخر هنری حراست بیشتری صورت گیرد.
در کارنامه هنری شما سابقه تدریس، تالیف، پژوهش و برگزاری نمایشگاههای متعدد دیده میشود. توجه به هنر دوختهای سنتی ایرانی چطور برای شما تا این اندازه جدی شد؟
خوشبختانه این موهبت را داشتم که در خانودهای رشد کنم که در آن، همه دوستدار هنر بودند. مادرم یکی از حاذقترین گلدوزان معاصر بودند. علاقه به این هنر از کودکی در من شکل گرفته بود؛ به همین دلیل زمانی که وارد دبیرستان شدم به کلوپهایی که آنزمان هنرهای مختلف در آنها آموزش داده میشد رفتم و در دورههای خیاطی و گلدوزی شرکت کردم و به این شکل خیلی زود با نخهای رنگی و پارچههای مختلف اخت شدم.
خیلی از هنرمندان بعد از اینکه در هنری به مدارج عالی میرسند آن را تنها بهعنوان مهارتی برای خود میدانند. چه نیازی در شما باعث شد که تصمیم بگیرید آموختههایتان را به دیگران منتقل کنید؟
ببینید! بدون تعارف این هنرها نیاز به توجه دارند. واقعیت این است که آموزش این هنرها نوعی نگهداری و حراست از آنهاست. زمانی که دوختهای تزئینی را روی لباسهای خودم و فرزندانم انجام میدادم بینهایت مورد توجه اطرافیان قرار میگرفت. جایی نبود که ما برویم و تعریف این لباسها را نشنویم. این نشان میداد که جامعه به این هنر، علاقهمند اما از آن محروم است. همان روزها بود که اطرافیان به من میگفتند چرا این هنری که داری را به دیگران انتقال نمیدهی؟ این شد که همکاریام را با سازمان فنی و حرفهای آغاز کردم. بعد از مدتی احساس کردم در آموزش به تکرار افتادهام و تلنگری به خودم زدم که تحقیق و پژوهش را آغاز کنم و این شد که سراغ هنر بومی رفتم.
دستاوردهای سفرها و پژوهشهایتان به چه صورت در اختیار هنرجویان قرار گرفت؟
در زمینه هنرهای دوخت روی پارچه، دستمایههایی بسیار غنی در روستاهایمان داریم. وقتی مجموع این پژوهشها و دستاوردهای سفر را در کنار هم قرار دادم به این نتیجه رسیدم که باید با استانداردسازی، این هنرها را در اختیار جوانهایمان قرار دهیم؛ در غیر این صورت بعد از مدتی از هنرهایی مانند سرمهدوزی، گلابتوندوزی، شبکهدوزی، ابریشمدوزی و تکهدوزی خبری نخواهد بود.
این استانداردسازی برای آموزش بر چه پایه و اساسی تدوین شد؟
اساسیترین نکته برای ما این بود که این هنرها طوری ساده آموزش داده شوند که هنرجو با استفاده از کتاب هم بتواند گام به گام، آموزشهای لازم را ببیند و اجرا کند. این شد که برای نخستین بار الفبای دوختهای سنتی را در قالب چندکتاب، تدوین و تالیف و منتشر کردم و به این شکل حالا روند آموزش هر یک از این هنرها یک الگوی آموزشی پیدا کرده است.
خانم پزشکی در گفتههایتان، به روستاها و شهرستانها اشارات مکرر کردید؛ آیا این هنر در تهران قدیم هم پیشینهای داشته و مردمان دورههای پیش از ما برای تزئین منسوجات، از این هنرها استفاده میکردهاند؟
سؤال بسیار خوبی کردید. خیلیها بر این گمان هستند که تاریخ تهران از زمان قاجار شکل گرفته، در حالی که این شهر، پیشینهای چندهزارساله دارد و اتفاقا این هنرها مورد توجه اهالی خوشذوق آن بوده و هست. در بررسی پیشینه هنر دوخت سنتی در این دیار، باید به 3منطقه «شمیران» (به معنی بالای رود)، «ته ران» (به معنی ته رود) و همچنین «شهر ری» توجه کرد. در تهران قدیم زرتشتیدوزی، سوزندوزی ارامنه، چشمهدوزی، ابریشمدوزی و هنر فاخر سیاهدوزی رواج داشته که همه اینها نشاندهنده این واقعیت است که مردمان دورههای مختلف در این شهر به این هنرها توجه داشتهاند.
دلیل اینکه اینروزها اهالی تهران کمتر سراغ خرید لباسهایی که روی آنها چنین هنرهای فاخری نقش بسته میروند، چیست؟
برای احیا و ارتقای سلیقه جمعی نیاز به اطلاعرسانی و آموزش داریم. یقین دارم که اگر افراد با ظرافتها و زیباییهای این هنرها از نزدیک آشنا شوند حتی سراغ آموختن آن میروند. این وظیفه آموزشوپرورش ماست که کودکان ما را با انواع هنرهای ملی و سنتی و بومی آشنا کند تا این ارزشها و هویت بهسادگی از دست نرود. از طرفی برخی واقعا به خرید این نوع لباسها علاقهمند هستند اما بودجهشان این اجازه را به آنها نمیدهد. اینجا میخواهم به یک نکته مهم اشاره کنم و آن این است که بیشتر هنرمندان اصیل این رشتهها مهجور هستند و کمتر کسی ارزش واقعی کار آنها را درک میکند.
فکر میکنید برای بیرونآوردن آنها از انزوایی که دارند چه سازوکارهایی باید طراحی شود؟ به نظر میرسد بیشتر این هنرمندان در خانههایشان و به شکل انفرادی به این هنر مشغول هستند.
بله، همینطور است. آنها در طول سال سفارشهای کمی دارند و چون بیمه نیستند و کمتر حمایت میشوند میخواهند بار مشکلاتشان را با بهایی که برای کارشان در نظر میگیرند کم کنند؛ به این شکل قیمت این کارها برای برخی مشتریان، گران به نظر میرسد و از خرید آنها پا پس میکشند. اینجا دولت باید مداخلهگر باشد و با آموزش جوانها کارآفرینی کند. عرضه و تقاضا در این زمینه باید با هم هماهنگ شود. این هنرمندان نیاز به بیمه و حقوق دارند. اگر این نیازها تأمین شود حتما اتفاقات بهتری در زمینه ارتقای هنر دوختهای سنتی رقم میخورد و این هنرمندان نیز میتوانند نتایج زحمتهایشان را بر جامه اهالی این شهر ببینند و چه اتفاقی بهتر از این میتواند برای این عزیزان هنرمند ما رخ دهد؟ امیدوارم شاهد روزی باشیم که دیگر نیازی به واردات پوشاک نداشته باشیم و ارزشها و هویتهای بومی و ملی ما با هنر دوختهای سنتی که انصافا زیبایی خیرهکنندهای دارد، بر جامههای اهالی این مرزوبوم نقش ببندد.
آموزش هنر دوختهای سنتی در موزه ملک
حدود 7سال است که دورههای آموزشی هنرهای مختلفی مانند نگارگری، سوزندوزی، گلابتوندوزی، گرهچینی و... در موزه و کتابخانه ملک پا گرفته است. پیشینه این کلاسها نشان داده که متولیان این موزه در انتخاب استادان، وسواس و دقتنظر ویژهای دارند و بهترینهای این رشتههای هنری را برای آموزش به هنرجویان انتخاب میکنند. مهدی یساولی ـ عضو شورای مدیران موزه و کتابخانه ملک ـ با اشاره به استقبال خوبی که از این دورهها شده است میگوید: «متولیان موزه ملک با توجه به اساسنامه وقفی که از واقف این مجموعه ارزشمند ـ حاجحسینآقا ملک ـ به جا مانده است، از برگزاری این دورهها بهدنبال منفعت و سودآوری مالی نیستند و به همین دلیل در انتخاب استادان و هنرجویان، دقت ویژهای انجام میشود تا افرادی در این محل دور هم جمع شوند که تلاش آنها در نهایت باعث ارتقا و نگهداری از مظاهر هنر و هویت ملی و مذهبی ما باشد. درواقع ما افتخار چراغداری این هنرها را داریم و تلاشمان در این راستاست که با آموزش و معرفی این هنرهای کهن به هنرجویان جوان، باعث احیای این رشتهها شویم».
یساولی از فعالیتهای شهین پزشکی در زمینه دوختهای سنتی ایرانی تقدیر میکند و ادامه میدهد: «ایشان یکی از دلسوزترین استادانی هستند که رابطه نزدیکی با هنرجویان برقرار میکنند و به این شکل و با دستودلبازی، آموختههای خود را در اختیار آنها قرار میدهند. بهطور قطع خواهان ادامه برگزاری دورههای آموزش هنر دوختهای سنتی ایرانی هستیم و از مشتاقان این هنرها دعوت میکنیم که در دورههای رایگان و نیمهرایگان موزه و کتابخانه ملی ملک شرکت کنند».