مرتضی کاردر_روزنامه نگار
کامبوزیا پرتوی بیشتر عمر حرفهای خود را صرف نوشتن فیلمنامه کرد و از معدود کارگردانـ فیلمنامهنویسانی بود که در سینمای ایران بیشتر بهعنوان فیلمنامهنویس شناخته میشد. سوگ او میتواند بهانهای باشد برای تأمل در وضعیت فیلمنامهنویسی در سینمای ایران.
پژوهش جایی در پروژههای سینمای ایران ندارد و هزینه پژوهش در نظام تهیه فیلم در حقیقت تعریفناشده است یا در خوشبینانهترین حالت ذیل هزینه فیلمنامه تعریف میشود. هزینههای میلیاردی برای بازیگر و راضیکردن مدیربرنامه و واسطه و... صرف میشود، اما اگر هزینه پژوهش از 40میلیون تومان به 80میلیون تومان برسد یا اگر یک کارشناس به دو کارشناس تبدیل شود، فریاد تهیهکننده به آسمان بلند میشود. درنهایت فیلمنامهنویس میماند و چهار کتاب و منبع کتبی و شفاهی و یکی دو مشاور در حد چندجلسه. نتیجه میشود کثرت فیلمهای ملودرام آپارتمانی و قلّت فیلمهایی که تجربههایی متفاوت در سینمای ایران باشند.
فیلمنامهنویسی گروهی در سینمای ایران تقریباً بیمعنی است. وقتی به پروژههای بزرگ میرسیم هم درنهایت کارگردان به اضافه یک یا دونفر گروه فیلمنامهنویسان را شکل میدهند و حتی تصور اینکه هنگام پژوهش و نگارش فیلمنامه گروهی چندنفره از کارگردان و فیلمنامهنویس و کارشناس و مشاور و ویراستار و... دور هم بنشینند و فیلمنامه بنویسند، غریب به نظر میرسد.
«محمد رسولالله» بزرگترین و گرانترین فیلم تاریخ سینمای ایران بوده است. پروژهای طولانی که پس از صرف هزینههای بسیار و بهرهبردن از امکانات و عوامل بینالمللی به نتیجه رسید. آهنگساز و فیلمبردار و تدوینگر فیلم از خارج وارد شدند اما همین پروژه میلیاردی وقتی به پژوهش میرسد، به حداقلها اکتفا میکند. نام یکی دو کارشناس تاریخ اسلام و شماری از منابع تاریخی در انتهای فیلم آمده و مجید مجیدی به همراه زندهیاد کامبوزیا پرتوی و حمید امجد فیلمنامه را نوشتهاند.
بررسی فیلم از جنبههای تاریخی نشان میدهد که یا کارشناسان تاریخی در کنار پروژه نبودهاند یا حضورشان از یکی دوجلسه بیشتر نشده است. فیلمنامهنویسان نه منبعشناسی میدانستهاند، نه صحت و سقم روایتهای تاریخی را. شاید مسئله بیشتر از اینکه به فیلمنامهنویسان برگردد، به فقدان ارزش و جایگاه پژوهش در نظام تولید فیلم برمیگردد. تهیهکنندگان فیلم گمان کردهاند اگر از یکی دوکارشناس در حد چندجلسه بهره بگیرند و فیلمنامهنویسان چهار پنج کتاب بخوانند، ماجرا تمام شده است؛ در حالی که فیلمی که داعیه جهانی دارد، باید مجموعهای از بهترین کارشناسان را در تاریخ اسلام به خدمت بگیرد و گروهی از بهترین فیلمنامهنویسان که درک و تجربه نگارش فیلمنامههای تاریخی دارند، به کمک فیلم بیایند. البته که مسئله فقط منبعشناسی نیست و شرح صحنهها و گفتوگوها نیز ضعفهای بسیار دارد.
نتیجه صرف میلیونها دلار هزینه در بخشهای دیگر فیلم و عدم توجه به پژوهش در تاریخ و به کار بستن همه بضاعت سینمای ایران در فیلمنامهنویسی، فیلمی شده که حتی تماشاگران سینمای ایران تماشای چندین و چندباره «محمد رسولالله» مصطفی عقاد را به فیلم مجید مجیدی ترجیح میدهند.
صندلی یک نفره
به بهانه درگذشت کامبوزیا پرتوی
در همینه زمینه :