ویروس جدایی
محسن ایمانی، مشاور خانواده معتقد است که کرونا بستر را برای پررنگ شدن دلایل طلاق مهیا کرده است
نورا عباسی_روزنامه نگار
در ماههای ابتدایی شروع کرونا، مدام این دغدغه پیگیری میشد که باید منتظر طلاقهای کرونایی باشیم، حالا که چندماه از شیوع ویروس کرونا گذشته است، این سؤال مطرح میشود که تا چه حد میتوان ویروس کرونا را بهعنوان عامل طلاق زوجهای ایرانی معرفی کرد؟
نگرانی از افزایش مشکلات روانی در دوران کرونا توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و بسیاری بر لزوم آموزش و آگاهیبخشی برای مبارزه با مشکلاتی همچون احساس ناامنی، نگرانی، اضطراب و افسردگی تأکید دارند. مشکلات ایجاد شده به واسطه کووید-۱۹ موجب شده است تا برخی دست به رفتارهای خارج از کنترل بزنند و آمار خشونت خانگی نهتنها در ایران بلکه در بیشتر کشورهای جهان سیر صعودی پیدا کند تا جایی که مدیرکل بهزیستی استان البرز از ۱۰برابرشدن تعداد تماس مردم با اورژانس اجتماعی در فروردینماه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال قبل خبر داد و همچنین مدیرکل بهزیستی خراسان شمالی خبر داده که میزان تماس شهروندان استان با اورژانس اجتماعی بهزیستی ۷ برابر شده بود.
چنین آمارهایی این نکته را گوشزد میکنند که کرونا تا چه حد اختلافهای زن و شوهرهای ایرانی را افزایش و آنها را در مسیر طلاق قرار داده است. محسن ایمانی مشاور خانواده در پاسخ به این سؤال توضیح داد که نباید کرونا را به تنهایی بهعنوان عامل طلاق این روزهای زوجهای ایرانی معرفی کرد، در واقع باید بگوییم که شیوه برخورد با این ویروس و پیامدهای آن میتواند زمینه را برای طلاق زوجها مهیا کند.
براساس گفته او «اگر یکی از علتهای طلاق را بحث بیکاری بدانیم، میتوان کرونا را به واسطه افزایش بیکاری بهعنوان یکی از عوامل زمینهساز طلاق نام برد. بیکاری موجب افزایش اختلافها در خانوادهها میشود و از سوی دیگر باید قبول کرد که حضور طولانیمدت مردها در خانه، خود یک عامل تنشآفرین است، در شرایط عادی این امر بهعنوان یکی از مسائل اصلی خانوادهها شناخته میشد و اکنون نیز شاهد هستیم که بسیاری از آقایان به واسطه کرونا و بنابر دلایل مختلفی ازجمله بیکاری و قرنطینه، مجبور به خانهنشینی شدهاند. این اتفاق خودبهخود به تنشهای پیشین خانوادهها دامن زده و زمینه اختلافهای جدیدی را ایجاد کرده است».
براساس گفته علی ربیعی سخنگوی دولت، در شوک نخست کرونا، دستکم یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل دچار آسیب شد و یک میلیون و ۳۰۰ هزار شغل در معرض تهدید قرار گرفت و براساس آن یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر هم از کار بیکار شدند. در واقع باید این واقعیت را قبول کرد که بسیاری از افراد بهدلیل شرایط کرونا منابع درآمدی خود را از دست دادهاند یا این منابع درآمدی محدودتر از گذشته شده است، چنین اتفاقی به واسطه فشارهای روانی در کنار مشکلات حاضر در جامعه ممکن است منجر به افزایش تنشهای درونی و بیرونی شود.
ایمانی، بیکاری را سرمنشأ بسیاری از اختلافات خانوادگی میداند و در این رابطه میگوید: «براثر بیکاری مشکلات اقتصادی نیز ایجاد میشود. زمانی که هزینههای زندگی تأمین نشود، بسیاری از اختلافات با این منشأ شکل میگیرند. در واقع باید بدانیم که حضور زیاد و حتی کم مردها در خانه میتواند خانوادهها را با مشکل روبهرو کند، هماکنون نیز کرونا شرایط استثنایی ایجاد کرده است و حضور بیش از حد مردها در خانه معمولا به اصطکاک میان زوجها و البته دخالتهای نادرست در امور منزل ختم میشود. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که بسیاری از خانمها تمایل دارند در امور منزل یک استقلال و مدیریت داشته باشند، اگر حضور مردها در خانه طولانی شود، ممکن است به بحثهای همراه با خشونت ختم شود».
ناسازگاری زوجین و مسائل اقتصادی زمینه را برای بروز خشونتهای خانگی مهیا کردهاند چرا که فرصت در کنار همبودن همانطور که میتواند برای عدهای زمینه نزدیکی بیشتر را مهیا کند، برای برخی منجر به افزایش تنش و درگیری میشود؛ «بسیاری از خانوادهها بهخاطر سبک خاص زندگیشان و مشغلههای بسیار، فرصتی برای صحبت کردن و تعامل با یکدیگر نداشتند و اکنون که این فرصت به اجبار برای خانوادهها مهیا شده است، بسیاری از زوجها حرفی برای گفتن ندارند و بهدلیل آنکه آموزش کافی ندیدهاند، همین حضور بیشتر، منجر به بحثها و جدلهای بیسرانجام میشود. زوجها باید درک کنند که بر یکسری مسائل دست نگذارند چون دست گذاشتن روی برخی موضوعات باعث عصبانیت افراد میشود و در نتیجه عصبانیت و ناراحتی، نزاع و خشونت را به همراه دارد.»
حذف تعاملات اجتماعی و محصور شدن افراد در خانه مشکلات عدیده روحی و روانی را به همراه میآورد؛ نکتهای که ایمانی معتقد است بر روابط زوجها نیز اثرگذاری بالایی دارد؛ «یکنواخت شدن تعاملات اجتماعی و حذف رفتوآمد با خانوادهها و دوستان نیز شرایط زندگی را برای بسیاری از زوجها وخیمتر کرده است؛ چرا که که این تعاملات در بسیاری از مواقع بهعنوان سوپاپ اطمینان رفتار میکردند و موجب میشدند تا بخشی از دلخوریها و ناراحتیها حل و فصل شود، هماکنون نبود چنین تعاملاتی به واسطه کرونا بهعنوان یک عامل منفی در روابط زوجها شناخته میشوند.»
اختلافنظر زوجها بر سر رعایت اصول بهداشتی برای پیشگیری از شیوع کرونا موضوعی است که این روزها به محور اصلی اختلافها خانوادهها تبدیل شده است و آنطور که این مشاور خانواده میگوید برخی از افراد مراجعهکننده، به این بخش از اختلافهایشان در جلسه مشاوره اشاره میکنند. در واقع باید گفت ناتوانی زوجها در برقراری تعامل و گفت و شنود در شرایط عادی موجب شده است تا در دوران بحرانی کرونا، شرایط دشوارتر شود و به نوعی کرونا ضعفهای قبلی خانوادهها را بیش از پیش نمایان ساخته است.
افراد باید تلاش کنند که در شرایط فعلی با توجه به ظرفیتهایی که در اختیار دارند، بحران را مدیریت کنند. براساس گفته این مشاوره خانواده در این دوران لازم است که یکسری آموزشهایی برای خانوادهها درنظر گرفته شود تا افراد یاد بگیرند در شرایط بحران کرونا ـ که میتواند به واسطه بیکاری و وضعیت اقتصادی و قرنطینه، بدتر هم شود- چه رفتاری از خود نشان دهند و در تعامل با همسرشان چه مسیری را پیش بگیرند.
این اصطکاکهای حاضر در تعاملات زوجها که ذکرشان رفت، در شرایط کرونا زمینه را برای تمایل بیشتر زوجها به طلاق مهیا کردهاند؛ «چرا که هر یک از زوجها در دوران کرونا فشارهای خاصی از نظر روحی و اقتصادی تحمل میکنند و این فشارها موجب شده است تا آستانه تحمل افراد کاهش پیدا کند و احتمال درگیری میان زوجها و تمایل به طلاق افزایش پیدا کرده است.»
در این میان نباید از آموزش برای حل بحران غافل شد، آنطور که این مشاور خانواده توضیح میدهد: «برای حل این معضل نیازمند آموزش زوجها هستیم تا افراد بتوانند از این دوره بحرانی عبور کنند و زنان و مردان بدانند که چطور با دوران افزایش خانهنشینی بهدلیل قرنطینه کنار بیایند و شرایط سخت اقتصادی را تحمل کنند. ما نیاز داریم که این آموزش از طریق رسانهها مورد توجه قرار بگیرد تا از شدت و حدت آسیبهای خانوادگی ناشی از کرونا و شرایط اقتصادی نامطلوب کاسته شود».