نقش پویشها در حفاظت از محیط زیست
دکتر فرهاد دبیری | مشاور ارشد رئیس سازمان حفاظت محیطزیست :
بیمناسبت نمیدانم که بحث پویش بیزباله را به حقوق محیطزیست پیوند بزنم یا در واقع موضوع را بدوا از منظر کلان و از سطح حقوق آغاز کنم. حقوق محیطزیست در یک تعریف کلی در عین حال که به مجموعه قواعدی اطلاق میشود که حاکم بر روابط انسان و محیطزیست و تنظیمکننده این روابط است، در تلقی دیگری تحت اصطلاحات و مفاهیم حقهای زیستمحیطی مانند حق بر محیطزیست، و حق بر هوای پاک و آب سالم به رسمیت شناخته میشود. در هر دو معنا و مفهوم فوق، انسان محور این تلقی و نگرش و غایت و مقصود اعمال حق و قانون است (البته در اینجا منظورم ورود به مقوله دیگری از تعریف محیطزیست بر مبنای 2دیدگاه انسانمحور و طبیعتمحور نیست). حال اگر مخاطب قانون، انسانها باشند و در نتیجه اگر بنا باشد قوانین و مقررات محیطزیست ـ ازجمله مقررات پسماند و زباله ـ در جامعه ما به درستی و صحت به اجرا درآید و گرهی از کار فروبسته ما بگشاید، باید همین مخاطبان و ذینفعان، آگاه و معتقد به اجرای آن باشند؛ بدون چنین باور و پذیرشی، اجرای کارآمد حقوق مربوط به قواعد زیستمحیطی ممکن نیست و حاکمیت و اقتداری که لازمه اعمال قانون است به دست نخواهد آمد.
مردم اگر آگاه باشند که چه حقی بر محیطزیست سالم و مطلوب دارند، بدون تردید اعمال این نوع حقوق هم ثمربخش خواهد بود و لزوما پویش پویندگان این عرصه و مسئولیت آنان در قبال حفظ و حمایت از محیطزیست بنا بر اصل پنجاهم قانون اساسی نیز از همینجا آغاز میشود.
اگر بنا باشد مردم نقش خود را در حفظ محیطزیست بهدرستی ایفا کنند و در این امر مشارکت داشته باشند باید بدانند که در چه امری و تا کجا سهیم هستند؛ مقولهای که در کنوانسیون معروف «آرهوس» بر آن تاکید شده است. بر این اساس پویش محیطزیست و صور گوناگون آن از جمله زبالهها که گریبانگیر کشور ما شده است بر 2محور آگاهی، دسترسی و برخورداری از اطلاعات زیستمحیطی و امکان مشارکت در فعالیتهای زیستمحیطی استوار است و این مهم باید در پناه و حمایت قانون و حقوق محیطزیست فراهم شود. بحث تخصصی درباره حمایتهای قانون از حفاظت محیطزیست انسانی ازجمله تامین هوای پاک، کنترل آلودگیها و مدیریت پسماندها، مقوله دیگریاست که با توجه به قانون مدیریت پسماندها و 5تقسیمبندی معروف آن (مصوب1383) و آییننامه اجرایی این قانون و نحوه اجرا و نقش ذینفعان، فرصت دیگری میطلبد.