• دو شنبه 8 بهمن 1403
  • الإثْنَيْن 27 رجب 1446
  • 2025 Jan 27
دو شنبه 3 آذر 1399
کد مطلب : 116637
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/4xvW1
+
-

قصه شهر/ غلبه بر تنهایی

داوود پنهانی- روزنامه‌نگار

وضعیت گسترش این بیماری ویروسی، جدا از بحث پزشکی و تحلیل‌های متعدد پیرامون آن، در ربط با موقعیت انسان و شهر نیز تغییرات زیادی ایجاد کرده است. تصویر ساده‌ای از خود که داشته باشیم می‌توان گفت این روزها به هر دلیل که مجبوری بیرون بروی، مثلا در مغازه یا محل کار، حس می‌کنی تنهایی وارد میدان جنگ شده‌ای، پس باید حواست شش‌دانگ به اطراف باشد. به دست‌ها و دهان‌ها و کارت‌ها و میزها و تن آدم‌ها. جدال مدام با محیط. هراس نامعلوم از هر تماسی با اشیا و انسان‌ها برای لذت‌بردن از انزوا.
این در حالی است که شهر در حضور دیگران معنا پیدا می‌کند، شکل می‌گیرد، زیبا می‌شود و می‌توان آن را قشنگ دید و به زیبایی‌اش خیره شد. جایی که انسان حضور نداشته باشد، یا در فاصله با هم معنا پیدا کنند، آنچه از شهر باقی می‌ماند مشتی ساختمان و خیابان تهی است.
حالا که شرایط پاندمیک و وضعیت بحرانی آن، ما را مجبور کرده از همدیگر، از خیابان و شهر و تمام آن چیزهایی که دوست داشته‌ایم، فاصله بگیریم؛ درک معنای وسیع شهروندبودن، زندگی شهری و اهمیت آن و حتی لذت زیستنی اینگونه بیش از گذشته امکان‌پذیر است. واپس‌روی عادت، نگاه ما را تغییر داده است. شاید از این‌روست که بارها و بارها به یاد می‌آوریم و بر زبان آورده‌ایم که‌ای کاش زمان به عقب باز می‌گشت و می‌توانستیم مثل گذشته در خیابان قدم بزنیم، در کافه یا رستورانی بنشینیم، یا در مرکز خریدی، بی‌هیچ ترس و واهمه‌ای به ویترین مغازه‌ها خیره شویم.
در این یادآوری، جدا از آن سویه رنج‌آور ناشی از زندگی در شرایط بحرانی، نوعی پیوند دوباره با شهر دیده می‌شود. این پیوند چیزی جز ستایش زندگی نیست. عنصری قوی در وجود ما که در بدترین شرایط نیز می‌تواند به دادمان برسد و توان ایستادن را در ما افزایش دهد.
عنصر لازم برای رسیدن به این درک تازه، فهم درست از رنج و شرایط دردناکی که در آن گرفتار شده‌ایم، پذیرش آن، توجه به توصیه‌های بهداشتی و پیداکردن راه برون‌رفت از آن است. این یافتن راه، در کنار خود توجه به رنج موجود را هم طلب می‌کند. رنج ناشی از بیماری ترسناکی که روزانه جان بسیاری از هموطنانمان را می‌گیرد، خانواده‌های بسیاری را داغدار می‌کند و خانواده‌های بی‌شمار دیگری نیز گرفتار رنج ناشی از سرایت این بیماری و موضوع درمان آن می‌شوند. پذیرش رنج در این مفهوم توصیه‌ای است برای پذیرش بیماری، نه سر فرود آوردن به مثابه انسانی تسلیم. پذیرش رنج در این قاعده، توجه بیشتر به هشدارها و دستورالعمل‌هاست. حساسیت بیشتر داشتن و ادامه‌دادن تا زمان از بین رفتن این بیماری است. در شرایطی که این ویروس از یک‌سو تعدادی از ما را به سمت سوگواری جمعی هدایت می‌کند و تعدادی دیگر به نظاره‌گر سوگ دیگران تبدیل می‌‌شویم، باید بپذیریم در جدال با این رنج تنها هستیم.
کامو نویسنده بزرگ فرانسوی روزگاری در یادداشت‌های خود چنین نوشته بود: «زمانی که انسان فرامی‌گیرد -آن هم نه روی کاغذ-که چگونه با رنج‌هایش تنها بماند، چگونه بر این عطش گریختن و توهم اینکه دیگران هم ممکن است شریک این رنج‌ها شوند فائق آید، آنگاه دیگر چیز زیادی برای فراگرفتن باقی نمی‌ماند.»
این سخن کامو در مواجهه با رنج، این روزها بیشتر از هر زمان دیگری واجد معناست. جایی که بی‌احتیاطی یک‌نفر می‌تواند به آلوده‌شدن چندین‌نفر دیگر بینجامد، چاره‌ای جز تنهاماندن با رنج‌ها وجود ندارد. سویه امیدوار‌کننده این تنهایی، پذیرش ناتوانی و تلاش برای زندگی است. غلبه بر رنج، نیازمند پذیرش آن، یافتن راه برون‌رفت از آن و در نتیجه تلاش برای رهایی از آن است. بیماری جمعی واقعیت جهان ماست، راه‌حل اولیه نیز انکارنکردن آن و توجه به توصیه‌های بهداشتی تا زمان یافتن راه مناسب برای غلبه بر آن است؛ جز این چاره‌ای نیست.
این روزها که شهر‌ها بر اثر اوج‌گیری دوباره این بیماری، مشمول محدودیت‌هایی شده‌اند، راه‌حل نه تلاش برای گریز از این محدودیت‌ها که در پذیرش آن است. رنج تنهاست و غلبه بر این تنهایی نیازمند مراقبت جمعی در برابر این بیماری است.

این خبر را به اشتراک بگذارید