سالوس و چاپلوس
عبدالله ریاضی، 17شهریور 1354 رئیس مجلس شورای ملی شد
حمیدرضا محمدی
وقتی در 23مهر 1342 به ریاست مجلس شورای ملی رسید، قبلترش مطلقا سابقه فعالیت سیاسی نداشت. تنها جایگاهی که پیشتر تجربه کرده بود، ریاست دانشکده فنی دانشگاه تهران بود، آنهم چون در فرانسه، «در انستیتو الکترونیک در رشته برق و الکترونیک» درس خوانده و دانشیار دانشکده فنی بود.
در سال1342، به توصیه کسانی، وارد مجلس بیستویکم شد و البته فضای رسانهای هم جادهصافکنِ او شد. ازجمله منصور روحانی، وزیر آب و برق، به مدیران برخی جراید گفته بود: «خودم درستی و پاکی او را تضمین میکنم. او اهل زدوبندهای مالی و سیاسی نیست».
اینگونه بود که همهچیز برای رئیس مجلس شدنِ عبدالله ریاضی فراهم شد اما ماجرا چنان فرمایشی پیش رفت که خودِ او، بعدا گفته بود: «پس از اینکه انتخابات انجام گرفت و مرا نماینده اول تهران اعلام کردند نمیدانستم که مرا به سمت رئیس مجلس انتخاب خواهند کرد».
او با آن لهجه غلیظ اصفهانیاش که ریاست مجلس در چهار مجلس منتهی به انقلاب را گویی به نام خود سند زده بود، آنقدر گوش بهفرمان و بلهقربانگو بود که دیگر حتی صدای جعفر شریفامامی هم درآمد؛ «اصلاً من متوجه نمیشوم چرا او این کارها را میکند و اصلاًشأن رئیس مجلس مجیزگویی نیست. اگر میخواهد رئیس مجلس باقی بماند تصمیمگیرنده هویدا نیست. مردهشور این میز ریاست را ببرد که انسان بهخاطر حفظ آن بخواهد به هویدا تملق بگوید.» او آنقدر سالوس و چاپلوس بود که حتی طبق گزارش ساواک در دوم اردیبهشت 1348؛ «چندی قبل وقتی بنا بود نخستوزیر به مجلس بیایند با تبانی قبلی، ترتیبی داد که در وقت اعلام رأی که غالب مجلسیان برخاسته بودند هویدا وارد مجلس شود و اینطور تلقی شود که مجلس جلو نخستوزیر برخاسته است.»
این لباس، برای ریاضی که چون در جوانی معلم ریاضی بود، ریاضی نام داشت، زیادی گشاد بود، که اگر نبود، محمدعلی مجتهدی صراحتا خطابش قرار نمیداد که «خاک تو سر این مملکت که تو رئیس مجلسش باشی».