خداحافظی تلخ
چطور و با چه مجوزی کلیسای «آدونتیست روز هفتم» تخریب شد؟
الهه کفایتی
بعضی اتفاقها در تاریخ، مثل جنگ و زلزلهاند. میآیند، همه چیز را در هم میکوبند، ویران میکنند و میروند. بعضیهای دیگر اما، مثل موریانهاند. ریز ریز میجوند. آرام و بیهوا. درست همان موقع که فکرمیکنیم همه چیز سرجای خودش امن و امان است، آوار فرو میریزد! ما میمانیم و تلی از خاک!
این بار اما کسانی در گرگ و میش پاییز، به جان یک کلیسا افتادند و در اقدامی بیسابقه، یک مکان دینی باارزشهای معماری و تاریخی را با خاک یکسان کردند!
«کلیسای آدونتیست روز هفتم» واقع در چهارراه ادیان، با بیش از هفتاد سال قدمت، در شرایطی تخریب شد که صلیب آن با ارتفاع هشت متر، بهعنوان بزرگترین صلیب ایران، نمادی از هویت شهرمان بود.
شواهد حاکی از آن است که تخریب این کلیسا، که یادگاری از معماری دوره مدرنیسم بود، از مدتها قبل آغاز شده و به نحوی انجام شده که از بیرون بنا قابل رؤیت نبوده است و در طی چند ماه، با روالی آهسته و مخفیانه قسمتهای داخلی آن از جمله گچبریهایی با نقش ده فرمان حضرت موسی خراب شده و در نهایت دیواره بیرونی آن، چند شب پیش ویران شد تا صورت زشت این غفلت و جفای تاریخی، بر همگان عیان شود.
در بازدید از کلیسای تخریب شده آدونتیست، به سراغ اهالی محل میرویم. با دست لرزان و چشم هراسان به جای خالی کلیسا اشاره میکنند و انگار هنوز تخریب آن را باور ندارند.
امیدوارم تخریبکنندگان شرمنده مردم نشوند
فرخ قاسمی از کاسبان قدیمی همسایه کلیسای تخریب شده میگوید: این کلیسا مال آدونتیستها بود. رفتوآمد زیادی نداشتند. طی چهل سالی که من اینجا هستم، یکبار دیدم که یک عروسی در این کلیسا برگزار کردند. حدود بیست، سی نفر آمدند. بنای این کلیسا خیلی قشنگ بود. تاریخی بود! خیلی قدیمی بود! نمیدانم چطور اجازه دادند تخریب شود!
قاسمی که قدمت مغازه لباسفروشیاش به هشتاد سال میرسد، در ادامه میگوید: اینجا جزو قدیمیترین بوتیکهای تهران است. به نظر من هر چیز قشنگ و قدیمی باید حفظ شود. این کلیسا خیلی باارزش بود. همان صلیبی که جلو آن بود خیلی زیبا بود. نباید خرابش میکردند. این کار صحیح نبود. این بناهای قدیمی دیگر تکرار نمیشود. دیگر نیست! امیدوارم کار بهتری درعوض تخریب این کلیسا انجام دهند که شرمنده مردم نشوند.
این کلیسا بیدفاع بود
حسین باقرزاده هم سی سال است که در همین محله مشغول کسب روزی حلال است. سی سال هر روز از کنار کلیسا و صلیب رد شده و قدرش را خوب میدانسته و حالا با دلی پر از تخریب آن، میگوید: اینجا مدام دانشجویان هنر میآمدند و عکس و فیلم میگرفتند. من داخل کلیسا هم رفته بودم. یک سالن خیلی بزرگ بود که میز و صندلی داشت. انتهای سالن یک سن بزرگ بود، گچبریهای زیبایی داشت. یک ارگ هم بود. جای قشنگی بود. حیف شد!
باقرزاده از چگونگی صدور مجوز تخریب این بنا اظهار تعجب میکند: ساختمان مغازه ما قدیمی و نمای آن آجر است. میراث فرهنگی اجازه نمیدهد در صورت بازسازی، چیز دیگری بجز آجر برای نما استفاده کنیم! ساختمان ما که دو طبقه است میراث فرهنگی آنقدر سختگیری میکند، چطور اجازه میدهند یک کلیسا را خراب کنند؟ او یادآوری میکند: کلیسای ارامنه خلیفهگری دارد. هیچکس نمیتواند بدون اجازه خلیفهگری ملک کلیسا را خرید و فروش کند. ولی آدونتیستها خلیفهگری ندارند. متولی ندارند که از آنها دفاع کند. فقط یک زن و شوهر بهعنوان نگهبان در آن زندگی میکردند که مالک فعلی بنا برایشان یک خانه در همین حوالی خرید و از کلیسا به آن خانه نقل مکان کردند.
تا حالا ندیده بودم کسی کلیسا بخرد
سرکیسیان از ارامنه محله است. او با اظهار تأسف از تخریب این مکان دینی میگوید: من حدود بیست سال است که اینجا هستم. تا به حال ندیده بودم کسی یک کلیسا را بخرد. چند وقت پیش متوجه شدیم شخصی این کلیسا و چند ملک اطرافش را خریده است و حالا چند روز است بهصورت علنی دارند میکوبند و خرابش میکنند تا مجتمع تجاری بسازند.
بهزودی جای خالی کلیسایی با قدمت هفتاد سال و معماری چشمنوازش با مرکز خرید بلند مرتبهای که مثل وصله ناجوردریک بافت تاریخی قد علم میکند، پر میشود.
پیگیری بعد از تخریب!
از آنجا که بر اساس روال اخذ مجوز تخریب یک بنای قدیمی، ابتدا سازمان میراث فرهنگی باید آن را مورد بررسی قرار دهد و در صورت عدم ثبت ملی بنا، مجوز تخریب آن صادر شود، با دکتر ادیبزاده، معاون میراث فرهنگی استان تهران، در این خصوص به گفتوگو پرداختیم.
ادیبزاده در مورد بنای کلیسا و چگونگی صدور مجوز تخریب آن میگوید: این ساختمان مربوط به یک فرقه مسیحی به نام آدونتیست بوده است. که بعد از انقلاب فعالیت خاصی نداشتهاند و به مالکیت بخش خصوصی در آمده است. سال ۹۴، مالک خصوصی درخواست تخریب و نوسازی کلیسا را به همراه دو پلاک دیگر داده است و چون ملک ثبتی نبوده است و جزو آثار واجد ارزش میراث فرهنگی ثبت نشده است، مجوز را دریافت کرده و پیرو آن، پروانه ساختمانی گرفته است. ولی با این حال، ظاهراً قبل از اینکه مالک مجوزی برای ساخت دریافت کند، روند تخریب را در داخل بنا شروع کرده است.
معاون میراث فرهنگی استان تهران با اشاره به اینکه این ملک از لحاظ میراث فرهنگی، واجد ارزش شناخته نشده است، تأکید میکند: وقتی مجوز تخریب بنایی که ثبت نشده است صادر میشود، در واقع تخلفی صورت نگرفته است. با این حال ما در حال بررسی هستیم که این مجوز به چه شکل صادر شده است. چون مجوزهای ما معمولاً مشروط و منوط به یکسری ملاحظات است به این معنا که اگر بنایی در یک محدوده ارزشمند میراثی باشد، باید شروط خاصی برای نوسازی آن در نظر گرفته شود. (ازجمله ارتفاع ساخت و...) و همه سوابق و مدارک پلاک واقع شده در آن محدوده، کاملاً مورد بررسی قرار بگیرد.
ادیبزاده قول پیگیری هم میدهد. ما در حال بررسی مدارک و مجوزهایی که مالک مدعی اخذ آن است، هستیم و بهزودی بررسی میکنیم که این مجوزها با چه شرایط و ضوابطی صادر شده است و آیا این ضوابط در پروانه صادره از شهرداری رعایت شده است یا خیر.
معاون میراث فرهنگی استان تهران با تأکید بر اینکه نتیجه این تحقیقات و بررسیها در نخستین فرصت به اطلاع عموم خواهد رسید، میگوید: میراث فرهنگی طبق ضوابط خودش که مشمول قانون حفظ آثار ملی است، ورود پیدا میکند و اگر لازم باشد حتماً پیگیری حقوقی لازم را در مورد این بنا انجام خواهد داد.