خدایا برف بس است!
برف مصیبتبار در سردترین سال قرن
الناز بایرامزاده
سرمای استخوانسوز از اواسط دیماه آغاز شد، مدارس را به تعطیلی کشاند و راننده تاکسیها را بهناچار خانهنشین کرد. آنها هیچ خوش نداشتند که ماشینهایشان به هم کوبیده شود؛ سرما رفتهرفته سراسر ایران را فرا گرفت. در مناطق شمالی و غربی سپیدی بیشتری بهچشم میخورد. برف در اشعار شعرا و تصانیف سروده شده، زیبا جلوه کرده بود. بارش برف باعث خوشحالی کودکان و ذوبشدن و جاریشدن آن، باعث فراوانی نعمت بود. اما سال1350این نگاهها را تغییر داد. این برف قرار رفتن نداشت. آمده بود که یکماه بماند. حوادث ناشی از این بوران مصیبتبار، در حدود یکماه تیتر اول جراید بود؛ تیترهای جذاب و تلخ؛ خدایا از سرما مردیم!، خدایا برف بس است!، در شهرستانها همهچیز یخ بسته، برف به 6متر رسید، شمیران از تهران جدا شد، راهآهن آذربایجان بسته شد، گیلان تا عید فلج است، ما از چنگال دیو سفید گریختیم، 2متر برف در رشت!، امروز برف تهران را فلج کرد.
تهران پر شده بود از تصادفات رانندگی و افتادن مردم روی زمین لیز و یخزده و شکستهشدن دست و پا. تیغههای گریدرهای شهرداری بر اثر سرما شکسته بود. مردم به سراغ پاروزنها میرفتند؛ پاروزنهای حرفهای که سالهای قبل در کوچهها و خیابانها برای برف پاروکردن فریاد میزدند، آن سال از آب گلآلود ماهی گرفته و قیمت پاروکردن برفرا پنج برابر سالهای پیش اعلام کردند. پارو نیز افزایش قیمت زیادی پیدا کرد و نایاب شد. در شهرستانها وضع بسیار بدتر از پایتخت بود، زنجان، اردبیل، تبریز، خراسان، رشت و... همگی درگیر برف بودند. خراسان با دمای منفی 36درجه تنها 4درجه با قطبجنوب فاصله داشت و شماری از مردم خراسان که به این سرمای بیسابقه عادت نداشتند، از سرما خشک شده و جان سپردند. شهرکرد نیز رکورد دمای بیسابقهای را تجربه کرد؛ منفی 27درجه که باعث از بینرفتن احشام و دامهای روستاییان زحمتکش و فوت عده زیادی از مردم شد. در رشت اما وضع بسیار بدتر بود، برف چنان باریده بود که مردم نمیتوانستند مردگان را دفن کنند و برای قطعشدن بارش برف، کسانی که عزیزشان یخزده و فوت کرده بود دست به دعا برداشتند. قیمت برنج دوبرابر شده بود و مردم با کمبود آرد مواجه شده بودند. در مازندران بهعلت ریزش برف سنگین، 27 ساعت برق شهر شهسوار (تنکابن) قطع شد. در سنندج ارتفاع برف به بیش از85سانتیمتر رسید. در گردنه حیران یک اتوبوس با 30سرنشین بر اثر لغزندهبودن جاده، لیز خورد و به ته دره سقوط کرد و تمامی سرنشینانش در سرما با زندگی وداع کردند. در سردشت 60نفر زیر بهمن خفه شدند، 40نفر از این عده اهالی دهکدهای بودند که در خواب گرفتار بهمن شدند.
این بوران خانمانسوز تنها به اینجا ختم نشد. گرگهای گرسنه بر اثر سرما از ارتفاعات پایین آمدند و به شهرها و مردم حمله کردند. در همین شرایط بود که در بعضی شهرها باران بارید و باعث جاریشدن سیل شد. بر اثر این حادثه مارهای زیادی به شهرها و خانههای مردم سرازیر شدند. سرما، گرگ، مار و مثلث مرگ. میزان خسارتها هرگز دقیق اعلام نشد. بیش از 4000نفر کشته شدند و حدود 200روستا در برف محو شد. ایران در نیمسده اخیر دیگر آن سرما را بهخود ندید. تنها افتخار این برف ثبت در کتاب رکوردهای گینس بود؛ رکورد مرگ، ویرانی و خاموشی.