• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
یکشنبه 18 آبان 1399
کد مطلب : 115065
+
-

یک روایت متفاوت و دردناک از درگذشت نخستین قربانی کرونا در میان کادر درمان همدان که مادر 2فرزند مبتلا به اوتیسم بوده است

بی دفاع در تیررس کرونا

کادر درمان در تمام بخش‌های بیمارستان باید لباس‌ها و تجهیزات حفاظت در برابر ویروس کرونا داشته باشد

گزارش 1
بی دفاع در تیررس کرونا

زهرا جعفرزاده- خبر‌نگار

جان باختنش، خبر کوتاهی شد و در خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری چرخید؛ «پرستار همدانی به جمع شهدای سلامت پیوست.» رئیس نظام‌پرستاری همدان، خبرش را رسانه‌ای کرد و دانشگاه علوم‌پزشکی استان تسلیتی نوشت. هیچ‌کس اما نفهمید «زهرا موسوی‌ارفع» مادر 2پسر اوتیسم بود که برای نگهداری از پسران 13و 17ساله‌اش، شیفت شب به بیمارستان می‌رفت. زهرا موسوی، 23سال در بیمارستان سینا فرشچیان همدان کار می‌کرد و سال‌ها بهیار بخش روانپزشکی زنان بیمارستان بود؛ بخشی که به کادر درمان لباس‌های حفاظتی مثل آنچه بر تن سایر پرستاران بخش‌های کرونا می‌بینیم، داده نمی‌شد و تنها به تحویل یک ماسک و دستکش اکتفا می‌کردند. همین هم شد تا ارتباط نزدیک فیزیکی با بیماران بخش روان، زن پرستار را درگیر بیماری کند و جانش را بگیرد.
 زهرا موسوی روز دوشنبه در ‌آی‌سی‌یوی بیمارستان بستری بود، حرف می‌زد و حال خوبی داشت. صبح روز سه‌شنبه اینتوبه (لوله‌گذاری در نای) شد و تا شب جانش را از دست داد. روز چهارشنبه او را در قطعه شهدای بهشت زهرای همدان به خاک سپردند و فرزندانش که مبتلا به اوتیسم‌ هستند ‌از همان روز بی‌قرارتر شده‌اند. او نخستین نفر از نیروهای کادر درمان استان همدان است که به‌دلیل ابتلا به کرونا جانش را از دست داد.
 مادر همسرش که پرستار بازنشسته‌ای است، می‌گوید از روزی که زهرا فوت کرد، همسرش حال خوشی ندارد. مرتب دارو مصرف می‌کند و می‌خوابد. بچه‌ها به‌شدت بی‌قرار شده‌اند. آنها هم فهمیده‌اند چطور کرونا مصیبتی شد و بر سرشان بارید.
براساس اعلام رئیس سازمان نظام‌پزشکی تاکنون بالای 300نفر از نیروهای کادر درمان به‌دلیل ابتلا به کرونا جانشان را از دست داده‌اند، اما آمارهای رسمی بر عدد 187تأکید می‌کنند؛ اینها افرادی‌ هستند که به‌طور قطع به‌عنوان شهید سلامت شناخته شده‌اند. با این همه و با گذشت بیش از 8‌ماه از مرگ نخستین پرستار، هنوز هیچ حمایتی از خانواده‌ شهدای سلامت نشده. محمدرضا ظفرقندی به ایسنا گفته وضع خانواده‌هایی که به این شکل عزادار می‌شوند، خوب نیست.
روز سه‌شنبه پرستاران و بهیاران بخش روانپزشکی زنان بیمارستان سینافرشچیان، لحظه‌های سختی داشتند. آنها از صبح شاهد وخامت حال همکارشان بودند؛ زنی که سال‌ها در بیمارستان مشغول به‌کار بود، با بیماران مهربانی می‌کرد و مراقب‌شان بود. آنها شاهد جان باختن زنی 40ساله بودند که از آن شب، 2پسر اوتیسمش یعنی محمدصابر و محمدصالح بی‌مادر می‌شدند و حالا معلوم نیست چه‌کسی قرار است از آنها مراقبت کند.
هرمز نیک‌قدم، نایب‌رئیس نظام‌پرستاری همدان و سوپروایزر بیمارستان سینافرشچیان است که زهرا موسوی در شیفت کاری او جانش را از دست داد. او به همشهری می‌گوید که این بیمارستان سانتر کرونای استان است و بیماران کرونایی پذیرش می‌کند. نیک‌قدم می‌گوید که موسوی ساعت حدود 2 و نیم ظهر سه‌شنبه هفته گذشته به  آی‌سی‌یو منتقل شد، ساعت 6عصر، اکسیژن خونش افت کرد و ناچار شدند او را اینتوبه کنند. ساعت 7  ایست قلبی کرد و از ساعت 10شب به‌مدت 3ساعت او را احیای قلبی کردند، اما بدنش مقاومت نکرد و تسلیم مرگ شد. نیک‌قدم می‌گوید موسوی یک هفته قبل از فوت، مبتلا شده بود و در روز سه‌شنبه حالش وخیم شد: «او قطعا در بیمارستان مبتلا شده است.» به گفته نایب‌رئیس نظام‌پرستاری همدان، در 8‌ماه گذشته تعداد زیادی از پرستاران این استان به کرونا مبتلا شده‌اند که آمار دقیقی از آنها در دست نیست، اما موسوی نخستین فوتی از کادر درمان همدان است.
فاطمه عباسی، مسئول بخش روانپزشکی زنان بیمارستان سینافرشچیان است. او سال 81که وارد بیمارستان شد، در بخش هموتولوژی با زهرا موسوی همکار بود. بعدها که به بخش روانپزشکی منتقل شد، موسوی هم به این بخش آمد. نام موسوی که می‌آید، عباسی صدایش می‌گیرد. آنها از روز سه‌شنبه عزادار از دست دادن همکارشان هستند: «موسوی مادر 2فرزند اوتیسم بود. شیفت کاری‌اش را شب‌ها انتخاب کرده بود تا بتواند تمام روز را کنارشان باشد و شب‌ها که همسرش خانه است، آنها را به او بسپارد و سر کار بیاید.» عباسی می‌گوید او کرونا را از بیماران بخش روانپزشکی گرفته است؛ هر چند که بیماران این بخش قبل از بستری غربالگری می‌شوند، اما گاهی بیماران بدون علامت مراجعه می‌کنند؛ درحالی‌که ناقل بیماری‌اند. در هفته گذشته 2بیمار مبتلا به کرونا در بخش روانپزشکی بستری شده بودند: «به بیمارستان‌ها اعلام شده که بیماران غیراورژانسی بستری نشوند، اما گاهی از کلانتری یا بهزیستی یا برخی خانواده‌هایی که توانایی مراقبت از این بیماران را ندارند، افرادی برای بستری منتقل می‌شوند؛ بنابراین چاره‌ای جز پذیرش آنها نیست. هم‌اکنون حدود 15بیمار در بخش روانپزشکی زنان بیمارستان بستری‌اند. هیچ‌کدام مبتلا به کرونا نیستند، اما در هفته‌های گذشته مواردی از ابتلا دیده شد که بعد از گرفتن آزمایش، مشخص شد مبتلا به کرونا هستند.»  به گفته عباسی، شرایط بیماران این بخش متفاوت با سایر بیماران است و تا زمانی که دارو اثر نکند، کنترل بیمار بسیار سخت است. پرستاران و بهیاران این بخش ارتباط تنگاتنگی با بیماران دارند و مدام با آنها در تماس‌ هستند. همین موضوع سبب شده تا تعدادی از نیروهای این بخش مبتلا شوند. هم‌اکنون 2پزشک و 9رزیدنت در قرنطینه به‌سرمی‌برند. 3پرستار هم 14روز قرنطینه شدند. عباسی از ماجرای ابتلای موسوی به کرونا می‌گوید. به گفته او، موسوی روز دوشنبه حال جسمانی خوبی داشت که از او خواسته نگران بچه‌هایش نباشد، اما او مرتب ابراز نگرانی می‌کرده: «به‌شدت استرس بچه‌هایش را داشت. مدام می‌گفت که نمی‌داند بچه‌ها در چه شرایطی هستند. کجا هستند. بچه‌هایش هر دقیقه به او تلفن می‌کردند. اضطرابش بسیار بالا بود. از او خواستم تا کمی آرام باشد. فایده‌ای نداشت. نمی‌دانست که قرار است هیچ‌وقت دیگر بچه‌هایش را نبیند.» عباسی می‌گوید موسوی به‌دلیل اضطراب و استرس‌های زندگی و مراقبت از 2فرزند اوتیسم مدام از داروهای آرامبخش استفاده می‌کرد و همین مسئله سیستم ایمنی بدنش را پایین آورده بود و درنهایت نتوانست در برابر بیماری مقاومت کند.
هیچ پرستاری هنوز به‌طور رسمی شهید شناخته نشده است
محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار است. او می‌گوید روند مرگ پرستاران به‌دلیل ابتلا به کرونا همچنان ادامه دارد و حالا به بالای 70نفر از ابتدای شیوع ویروس در کشور رسیده است. نکته اما اینجاست که تابه حال هیچ اتفاق عملی برای شهید حساب شدن این افراد انجام نشده و هر چه خانواده‌ها به بنیادشهید مراجعه کرده‌اند، پاسخی نگرفته‌اند. همه اینها در شرایطی است که مقام معظم رهبری در اسفند سال گذشته دستور دادند این افراد شهید حساب شوند و کمیته‌ای در همین زمینه در وزارت بهداشت تشکیل شد. حالا او به همشهری می‌گوید پرستاران بیشترین درگیری را با بیماران مبتلا به کرونا دارند. از میان پزشکان بیش از همه متخصصان بیهوشی با این بیماران در ارتباطند، اگر هم موردی از ابتلای سایر گروه‌های پزشکی بوده در بخش خصوصی و در مطب‌ها اتفاق افتاده؛ چراکه این افراد در بیمارستان‌ها کمترین رفت‌وآمد را دارند: «پرستاری که 24ساعت بالای سر بیمار مبتلا به کروناست، قطعا شرایط خطرناک‌تری دارد.» به گفته شریفی‌مقدم، بیشتر نیروهای کادر درمان که جانشان را از دست می‌دهند از نیروهای جوان هستند که همین موضوع نشان می‌دهد شدت مواجهه‌شان با ویروس بالا بوده: «آماری که به‌صورت رسمی از ابتلای گروه پرستاری به کرونا منتشر می‌شود حدود 35هزار نفر است، اما باید این آمار را چندبرابر کرد تا به عدد واقعی رسید.» دبیرکل خانه پرستار می‌گوید مرگ پرستاران به‌دلیل مدیریت نامناسبی است که برای کنترل کرونا در پیش گرفته شده است. زمانی که در بیمارستان تعداد بیماران بالا می‌رود، پرستار دیگر توانایی مراقبت از آنها را ندارد و خستگی و فشار کاری بالا، سیستم ایمنی بدنش را پایین می‌آورد.
او از وضعیت در اختیار قرار دادن وسایل حفاظتی برای کادر درمان در بیمارستان‌ها انتقاد می‌کند و می‌گوید که هیچ بخشی در بیمارستان از کرونا پاک نیست؛ بنابراین تمام نیروهای کادر درمان باید مجهز به لباس‌های حفاظتی پیشگیری از ابتلا باشند و فقط ماسک و دستکش کافی نیست. او می‌گوید: «توجه به وسایل و تجهیزات حفاظتی کادر درمان دیگر مانند گذشته نیست و این مسئله آنها را با خطر ابتلا مواجه کرده است.»

مکث
مادر یک بچه اوتیسم بودن

کیاندخت صالحی، مادر یک پسر اوتیسم است و سال‌هاست که مرکزی برای نگهداری از این افراد را مدیریت می‌کند؛ مرکزی که به یاری مادران فرزندان اوتیسم راه‌اندازی شده است. او به‌خوبی می‌داند که یک فرد اوتیسم در نبود مادر چه وضعیتی پیدا می‌کند و به همشهری می‌گوید که قطعا فرزندان این بهیار جانباخته، شرایط بسیار پیچیده و سختی را در پیش دارند و روحیات آنها به‌شدت دگرگون خواهد شد. او می‌گوید مادر یک بچه اوتیسم بودن مسئولیت بسیار سنگینی است و این کودکان به مراقبت‌های زیادی نیاز دارند؛ حالا چه برسد به اینکه 2فرزند اوتیسم در یک خانواده باشند؛ تمام مشکلات و دغدغه‌ها دوبرابر می‌شود و مادر که بیشترین بار مراقبت از این بچه‌ها را بر دوش می‌کشد، شرایط بسیار پرتنشی را تجربه می‌کند: «تنها مادر است که می‌تواند نیازهای فرزند اوتیسمی‌اش را درک و راهی برای آن پیدا کند. مادر فرزند اوتیسم به‌طور مداوم نگران است، استرس یار همیشگی‌اش است و ناچار است مدام از داروهای اعصاب استفاده کند که سیستم ایمنی‌اش را ضعیف می‌کند.» به گفته او، هزینه ماهانه نگهداری از یک کودک اوتیسم پیش از این نزدیک به3 میلیون تومان بود و حالا قطعا هزینه‌ها بسیار بیشتر شده است. خانواده برای تامین نیازهای فرزندانشان، باید فعالیت درآمد‌زا داشته باشند: «این بهیار هم قطعا به کارش نیاز داشته تا بتواند در کنار همسر هزینه‌های زندگی را تامین کند. اگر مادر نیاز مالی نداشت، در چنین جایی که کانون ابتلا به کروناست، فعالیت نمی‌کرد. از دیگر سو، مسئولان بیمارستان هم کوتاهی کرده‌اند. آنها با اطلاع از شرایط این بهیار، باید او را از بخشی که منبع بیماری است، دور می‌کردند تا این اتفاق نیفتد.»  حالا وضعیت فرزندان این مادر چه می‌شود و چطور می‌توان جای خالی مادر را پر کرد؟ به گفته او، در ایران مرکزی برای نگهداری از افراد مبتلا به اوتیسم وجود ندارد. پیش از این یک مرکز در رشت فعال بود که تعطیل شد و مرکز دیگری در کهریزک کرج بود که آن هم پس از فوت یکی از افراد تعطیل شده و از ادامه کار باز مانده است: «کودکان مبتلا به اوتیسم نیازهای ویژه‌ای دارند. مادران آنها می‌دانند در نبودشان چه سرنوشت تلخی در انتظار فرزندانشان است. هیچ‌کس بعد از مرگ‌شان مسئولیت مراقبت از آنها را بر‌عهده نمی‌گیرد. همین حالا هم برای مدت کوتاهی کسی از بچه‌هایمان مراقبت نمی‌کند؛ چه برسد بعد از مرگ ما.»

این خبر را به اشتراک بگذارید