نظرسنجیها و انتخابات آمریکا
مهدی رفیعی-سرپرست مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران
موضوع نظرسنجی از افکارعمومی خصوصا در ایام نزدیک به انتخابات در ایالات متحده همواره یکی از مهمترین موضوعاتی بوده است که سپهر سیاسی این کشور را قبل از شروع رسمی کارزارهای انتخاباتی به خود مشغول میکند. اما آیا مؤسسات نظرسنجی در آمریکا موفق به پیشبینی آرای افکار عمومی در حمایت از کاندیداهای عمده انتخابات در این کشور شدهاند؟
معتقدم این گزاره که مؤسسات نظرسنجی دیگر نمیتوانند رفتار مردم را پیشبینی کنند، گزاره درستی نیست. در انتخابات اخیر آمریکا، بسیاری از مؤسسات نظرسنجی به شکل قطعی ترامپ یا بایدن و پیروزی یکی از آنها را با اختلاف زیاد از یکدیگر پیشبینی نکردند. با بررسی آمارهایی که با عنوان نظرسنجی در جامعه رسانهای آمریکا منتشر شد، بهخوبی میتوان دریافت نظرسنجیهایی که از پیشتازی یکی از کاندیداها نسبت به کاندیدای دیگر خبر میداد، نه از سوی یک مؤسسه نظرسنجی معتبر بلکه از سوی مؤسسات غیررسمی و غیرحرفهای انجام گرفته است. اعتقاد دارم مؤسساتی که به شکل تخصصی و با استفاده از معیارها و شاخصهای شناختهشده دست به نظرسنجی انتخابات اخیر آمریکا زدهاند، به قدری در کار خود موفق بودند که برخی از این مؤسسات حتی اختلاف رأی 1.5درصدی ترامپ با بایدن در برخی ایالتها را نیز بهدرستی تخمین زدند. درنهایت شاهد بودیم در آمار نهایی و براساس پیشبینیها در همین ایالتها، ترامپ موفق به شکست بایدن با همان اختلاف رأی پیشبینیشده مؤسسات نظرسنجی حرفهای شد. این موضوع نشاندهنده دقت بالای مؤسسات حرفهای نظرسنجی در این کشور است؛ چراکه میدانیم درصد خطای مؤسسات نظرسنجی بین یک تا 5درصد است و نداشتن خطا در نظرسنجیهای اخیر مؤسسات تخصصی نظرسنجی آمریکا نشانه موفق بودن این مراکز در پیشبینی رفتار انتخاباتی مردم آمریکاست.
از سوی دیگر، در انتخابات اخیر شاهد فعالیت رسانهها و بنگاههای خبری در حوزه نظرسنجی از افکار عمومی بودیم، اما این مؤسسات خبری سازوکارها، معیارها و شاخصهایی که در حوزه نظرسنجی از آن استفاده کردند را به شکل شفاف اعلام نکرده و تنها به ارائه کلیاتی درباره نظرسنجیهای انجامشده خود اکتفا کردند. به این دلیل، نمیتوان به این نظرسنجیها بهدلیل وابستگیهای حزبی رسانهها به افراد اعتماد کرد. در این میان، ممکن است برخی مؤسسات نظرسنجی حرفهای در آمریکا نیز اشتباهاتی در ارزیابی رفتار انتخاباتی مردم این کشور مرتکب شده باشند. دلیل این موضوع را میتوان در کتمان رأی واقعی برخی رأیدهندگان به ترامپ جستوجو کرد.
بهدلیل فشارهای سنگین و مخالفت عمومی جریان رسانهای آمریکا با ترامپ، بسیاری از شهروندان آمریکایی که تمایل به رأیآوری ترامپ داشتند، در پاسخ به افکارسنجیهایی که از سوی مؤسسات معتبر در آمریکا درباره رأی خود داشتهاند، رأی خود به ترامپ را برای فرار از فشار رسانهای کتمان کرده و با این اقدام، مؤسسات نظرسنجی حرفهای را به اشتباه انداختند. معتقدم، صرف یک نظرسنجی اشتباه نباید سبب زیر سوال رفتن اعتبار و ارزش فعالیت مؤسسات نظرسنجی شود و عملکرد آنها را در ارزیابی رفتارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مانند آن نباید زیر سؤال برد. بر این باورم با وجود همه سختگیریها و رعایت همه استانداردهای علمی و تحقیقاتی، وجود خطا در نظرسنجی موضوعی بدیهی است و این خطا با فشردهشدن فعالیتهای نظرسنجی و گستردگی دایره نظرسنجی از افراد رخ خواهد داد. در چنین شرایطی باید بپذیریم شکست یک مؤسسه نظرسنجی در ارزیابی رفتار افراد به معنای شکست اصل نظرسنجی از افکار عمومی نیست و نباید آن را به جهان و کشورهای دیگر تعمیم داد.