دزدان هوایی
اولین هواپیماربایی در ایران و هواپیمایی که دو بار ربوده شد
حسنا مرادی
ساعت 6:10 بعدازظهر سیویکم خرداد1349، هواپیمای بوئینگ727هما با 98سرنشین از فرودگاه مهرآباد برخاست و به سمت آبادان پرواز کرد. 23دقیقه از پرواز گذشته بود که3 نفر در قسمت فرستکلاس از جایشان بلند شدند.2 نفر از آنها که هجده-نوزده ساله بهنظر میآمدند، از کیفشان اسلحه درآوردند و به سمت کابین خلبان رفتند. نفر سوم هم که نوجوانی سیزده-چهاردهساله بود، 2 بطری بنزین در گوشه و کنار و کف هواپیما خالی و تهدید کرد که اگر کسی از جایش برخیزد یا کاری بکند، هواپیما را آتش میزند. جوانی که با اسلحه به سراغ خلبان رفته بود، مقصد را بغداد اعلام و خلبان هم مسیرش را اصلاح کرد و به سمت بغداد رفت.
بعد از گذشتن نیمساعتی از پرواز برجهای مراقبت فرودگاههای مهرآباد و آبادان، متوجه وضعیت غیرعادی هواپیما شدند. ارتباط هواپیما با برج مراقبت قطع شده بود و بعد از گذشتن 55دقیقه که هواپیما باید در فرودگاه آبادان به زمین مینشست، خبری از آن نشده بود. خیلی زود نیروی هوایی ارتش در دزفول هواپیما را در رادار خود دید و به برج مراقبت آبادان اطلاع داد که جهت حرکت هواپیما به سمت عراق است. کمی بعد، هواپیما به آسمان بغداد رسید و با اجازه برج مراقبت بغداد، فرود آمد. بوئینگ 727هما، چند ساعتی در فرودگاه بغداد با درهای بسته روی باند، معطل مذاکرات هواپیمارباها با عراقیها بود و بالاخره بعد از توافق آنها با هم، هواپیمارباها پیاده شدند و هواپیما به سمت تهران پرواز کرد.
وقتی ساعت یکونیم شب، بوئینگ727هما در مهرآباد به زمین نشست، فرودگاه مملو از جمعیت بود. خبر هواپیماربایی حین بازی فینال جامجهانی1970بین ایتالیا و برزیل از تلویزیون ملی پخش شده و همه باخبر شده بودند. مسافرها به سلامت از هواپیما پیاده شدند. شهریار شفیق، پسر اشرف پهلوی هم بین مسافران هواپیما بود. تعداد زیادی از مسافرها هم از مدیران رده بالای شرکت نفت بودند و همین سبب داغترشدن خبر هواپیماربایی شده بود. روز بعد در روزنامهها، اسامی نخستین هواپیمارباهای ایرانی را علی ملازاده، حسین ملازاده و مسعود حمیدی نوشتند که این اسامی بهاحتمال زیاد جعلی بودند. انگیزه و خواسته هواپیمارباها هم پناهندگی به عراق عنوان شد که انگیزه عجیبی بود؛ چرا که پناهندگی به عراق ارزش این همه دردسر و خطرکردن را نداشت و از راههای سادهتر هم ممکن بود. از آن سو، رادیو بغداد اعلام کرد که هواپیما از سوی چریکهای عرب ظفاری ربوده شده است، اما بعدها این خبر تأیید نشد و بعد از گذشت سالها هدف واقعی نخستین هواپیماربایی ایران و نام اصلی ربایندگان مشخص نشده است. نخستین هواپیماربایی ایران، آخرین هواپیماربایی آن سال نبود. در عرض کمتر از 6ماه 2 هواپیماربایی دیگر هم در ایران اتفاق افتاد. هواپیمایی که در دومین هواپیماربایی تاریخ ایران ربوده شد، همان بوئینگ727هما بود که در هواپیماربایی قبلی دزدیده شده بود و این بار هم از تهران به آبادان میرفت. در دومین هواپیماربایی، بوئینگ 727هما ساعت 6 صبح هجدهم مهرماه از فرودگاه مهرآباد پرواز کرد. کمی مانده به آبادان، 3 جوان بیستویکی دو ساله از جایشان برخاستند و با اسلحه و دینامیت خلبان و مسافران را تهدید کردند. خیلی زود اوضاع بههم ریخت و یکی از هواپیمارباها به سرمهماندار پرواز شلیک کرد و او زخمی شد. کمی بعد، وقتی هواپیما در فرودگاه بغداد به زمین نشست، هواپیمارباها که خودشان را محمد محمودی، حسن بهرامی و علیرضا خیابانی و دانشجوی پلیتکنیک و مدرسه عالی بازرگانی معرفی کرده بودند، آزادی 21نفر از زندانیان سیاسی را درخواست کردند. چند ساعتی مذاکرات طول کشید و زنها و بچهها و کمی بعد باقی مسافران از هواپیما پیاده شدند تا مذاکرات هواپیمارباها به نتیجه برسد. در نهایت، هیچ زندانی سیاسیای آزاد نشد، حتی اسامی و خط و ربط زندانیانی که نامشان در لیست درخواستی آدمربایان بود هم هیچ وقت اعلام نشد. هواپیمارباها هم به عراق پناهنده شدند و بوئینگ727هما، ساعت 5:20 همان روز، در مهرآباد به زمین نشست. آخرین هواپیماربایی این سال دقیقا یکماه بعد اتفاق افتاد، با این تفاوت که این بار یک پرواز خارجی به مقصد ایران دزدیده شد. در هجدهم آبانماه یک هواپیمای داکوتای داگلاس دیسی3که از دبی عازم بندرعباس بود با 14مسافر و3 خدمه دزدیده شد. ماجرا از این قرار بود که6نفر از مسافران این هواپیماها، زندانیهای ایرانیای بودند که پلیس دبی به جرم جعل اسناد آنها را دستگیر کرده بود. این 6 نفر در واقع از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بودند که قصد داشتند با اسامی و گذرنامههای جعلی و در پوشش کارگران ایرانی برای آموزش نظامی در پایگاههای الفتح از دبی به بیروت بروند اما از بخت بد آنها پلیس دبی به آنها مشکوک شده و آنها را دستگیر کرده بود و میخواست با آن هواپیما به ایران منتقلشان کند. ۳نفر دیگر از مسافران هم، همقطارهای آنها بودند که در پوشش مسافر، سوار هواپیما شده بودند. 10دقیقه بعد از آنکه هواپیما از زمین بلند شد، این 3 نفر با اسلحه و چاقو و بنزینی که همراه خود داشتند، مسافران را تهدید کردند و خلبان مجبور به تغییر مسیر به سمت بغداد شد. هواپیما مجبور شد سر راهش در دوحه فرود بیاید و سوختگیری کند و بالاخره خودش را به بغداد برساند.2ساعت بعد از رسیدن به بغداد و پیادهشدن 9هواپیماربا از هواپیما، داکوتا به سمت آبادان پرواز کرد و به ایران برگشت. دولت عراق که در آن زمان مدتی بود رابطهاش با دولت شاهنشاهی ایران شکرآب شده بود، این بار هم هواپیمارباها را به ایران تحویل نداد. سرانجام 9هواپیماربا بعد از نزدیک 2ماه ماندن در عراق و بازجوییشدن، به لبنان رفتند و سومین هواپیماربایی سال1349هم آخرین هواپیماربایی این سال شد.