• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
دو شنبه 20 فروردین 1397
کد مطلب : 11471
+
-

ماجرای مهاجران سرگردانی که می‌توانستند سرمایه‌های آینده ما باشند

پارک‌خوابی در سرزمین غربت

کسی هم پیدا می‌شود که از یک زندگی بهتر بدش بیاید؟ از یک زندگی خوب، با شرایط اقتصادی و فرهنگی و شغلی و اجتماعی بهتر نسبت به وضعیت موجودش؟ طبیعی است که هر عقل سلیمی، می‌پذیرد که وضعیتی بهتر داشته باشد؛ این یک گزاره ساده منطقی است که نیازی هم به بحث کردن ندارد. اما این گزاره منطقی، گاه چنان قوت می‌گیرد که بعضی‌ها، حتی حاضرند شرایط موقت و سخت را هم از سر بگذرانند تا در شرایط دائم بهتری قرار بگیرند. دقیقاً مهاجرت‌ها از همین‌جاست که شکل می‌گیرند؛ مهاجرت از روستا به شهر، از شهرهای کوچک به ابرشهرها و از یک کشور به کشورهای توسعه یافته یا دست‌کم کشورهایی با شرایط اقتصادی، اجتماعی بهتر. هر از چندی هم، خبرهایی نقل محافل می‌شود و واکنش‌هایی را ایجاد می‌کند؛ ازجمله همین خبر سرگردانی 6هزار ایرانی در صربستان.

گردشگران بی‌بازگشت

همین یک سال پیش بود که خبر رسید صربستان، روادید خودش را با ایران حذف کرده است. یعنی که ایرانی‌ها به‌راحتی می‌توانستند به این کشور بروند و برگردند. این خبر البته خبر خوشایندی برای ارج و قرب پاسپورت ایرانی بود. ولی مشکل، نزدیکی این کشور به اروپای غربی بود. لابد خیلی‌ها هم فکر می‌کردند که با کمترین هزینه، سوار هواپیما شده و به صربستان می‌روند و بعد تقاضای پناهندگی می‌دهند و سپس، به سرزمین رؤیاهایشان می‌رسند. شاید همه 6هزار ایرانی سرگردان در صربستان، که دویچه‌وله گزارشی از وضعیت بغرنج آنها منتشر کرده است، با همین فکرهای ابتدایی راهی سرزمین غربت شدند. خبرنگار دویچه‌وله، راهی بلگراد شده و با آنها صحبت کرده است؛ آنهایی که بیشترشان، نمی‌دانند چه سرنوشتی در انتظارشان است و چه چیزی بدتر از این؟

از صربستان تا سرگردانی

صربستان، جزو کشورهایی محسوب می‌شود که نامزد عضویت در اتحادیه اروپاست. این کشور، شهریور سال 96بود که برای گسترش گردشگری‌ و البته جذب سرمایه‌های خارجی، فرایند صدور روادید برای شهروندان ایرانی و هندی را حذف کرد. جالب‌تر اینکه از آبان تا اسفند همین سال، تنها 7هزار ایرانی با ویزای توریستی راهی این کشور شدند و جالب‌تر اینکه، بیشترشان به کشور بازنگشتند. حالا وقتی از 6هزار ایرانی سرگردان در این کشور صحبت می‌شود، می‌توان تصویر روشن‌تری داشت. کسی هم نیست که جلودارشان بشود؛ به قول یکی از همین آژانس‌های مسافرتی، هر کسی می‌تواند برود و به کسی هم ارتباط پیدا نمی‌کند!

مردان ناکجاآباد



دویچه‌وله در گزارش خود، به نقل از استبان تالالویچ، که از کارمندان سازمان مردم‌نهاد info park است، اشاره می‌کند که 6هزار ایرانی در صربستان تقاضای پناهندگی داده‌اند، رقمی که بسیار بالاست و کسی انتظارش را نداشت. این کارشناس، همچنین اشاره می‌کند که اطلاعات آنها از صربستان کم است؛ خیلی کم؛ آنها حتی نمی‌دانند که شانس‌شان برای گرفتن پناهندگی در این کشور یا حتی عبور قانونی از مرز و ورود به سرزمین رؤیاهایشان بسیار ناچیز است.

دویچه‌وله به نقل از این منبع می‌نویسد؛ «ایرانیان کاملا قانونی و با پاسپورت وارد صربستان می‌شوند و درخواست پناهندگی می‌دهند اما درخواست آنها رد می‌شود، چون پناهندگی شامل حال آنها نمی‌شود. آنها بعد مدارک و پاسپورت‌شان را از بین‌ می‌برند و اغلب سرگردان و نومید سراغ ما می‌آیند چون نمی‌دانند چه باید بکنند. آنها می‌دانند که چطور باید خودشان را معرفی کنند. تقریبا همه می‌گویند که در ایران تحت تعقیب هستند و به دلایل سیاسی و مذهبی یا گرایش‌های جنسی زندگی در ایران برای آنها بسیار سخت و حتی غیرممکن بوده است. اما ما وقتی وارد گفت‌وگوی طولانی با آنها می‌شویم به دلایل موجه سیاسی یا مذهبی که برای گرفتن پناهندگی کافی باشد، نمی‌رسیم و وقتی می‌پرسیم حال که در خطر هستید می‌خواهید اینجا بمانید؟ تقریبا همه می‌گویند نه.»

پولی برای قاچاقچیان نمانده است

البته بلگراد، قاچاقچی انسان هم زیاد دارد. شاید بعضی از این مهاجران بدشان نیاید که خودشان را به‌دست این قاچاقچیان انسان بسپارند تا به غرب اروپا بروند. اما این خلافکاران، پول زیادی می‌گیرند. بیشتر این مهاجران، همین‌که توانسته‌اند پس از چند روز پارک‌خوابی و گرسنگی به کمپ‌ها برسند و غذایی گرم بخورند و دوشی بگیرند، احساس خوشبختی می‌کنند. ضمن اینکه کشورهای اتحادیه اروپا نیز، سختگیری‌های زیادی دارند و اجازه ورود این قاچاقچیان انسان را نمی‌دهند. اتحادیه اروپا حالا خطر بزرگ مهاجران و این موج جمعیتی را، بیش از پیش احساس می‌کند و سعی می‌کند که تمهیدی برای آن بیندیشد. آنها حتی اگر ناگزیر از پذیرش مهاجران نیز باشند، ترجیح می‌‌دهند نیروهای متخصص پرورش یافته توسط کشورهای مبدأ را که هزاران دلار خرج پرورش آنها شده است، جذب کشورشان کنند. چنین نیروهایی، هم از نظر فرهنگی و هم از نظر بازده اقتصادی و صنعتی و علمی، فایده بیشتری برای این کشورها دارند. ظاهراً کسی یک مهاجر کم‌‌اطلاع و غیرمتخصص را نمی‌خواهد و سرنوشت آنها، سرگردانی است.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید