• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
چهار شنبه 14 آبان 1399
کد مطلب : 114701
+
-

بحرین؛ داستان یک جدایی

شاه در سفر دهلی نو حق حاکمیت بحرین را به رسمیت شناخت

  گروه گزارش   

جدایی بحرین از ایران نه در بهار1349 با نظرسنجی عمومی در این جزیره استراتژیک در خلیج‌فارس که در 200سال پیش از این تاریخ رخ داده بود. جزیره‌ای که از دیرباز جزئی از خاک ایران بود و حتی همین خاندان آل‌خلیفه در مقاطعی از تاریخ با دربار و حکمرانان محلی ایران در سواحل خلیج‌فارس مکاتبه می‌کردند و خود را تابع ایران می‌دانستند.
نیروی دریایی بریتانیا در این جزیره از حدود 100سال پیش استقرار یافته بود اما در سال‌های ابتدایی قرن بود که دولت ایران برای نخستین بار از حق قانونی خود بر جزیره بحرین سخن راند. شاهان قاجار اساسا نسبت به فعالیت‌های نیروی دریایی بریتانیا در خلیج‌فارس بی‌اعتنا بودند و گرچه نیروهای اجنبی و اشغالگر در برخی از امور داخلی ایران مثل حق کشتیرانی مداخله می‌کردند یا به اذیت و آزار اتباع ایران می‌پرداختند اما دارالخلافه تهران ترجیح می‌داد که در امور بنادر و سواحل ایران خیلی دخالت نداشته باشد و به همین دلیل کشتی‌های انگلیسی در سواحل و جزایر ایرانی تردد و حتی تعدی و تجاوز می‌کردند. موضوع بحرین اما بعد از جنگ جهانی دوم و مسئله خروج نیروی دریایی بریتانیا از جزایر جنوبی خلیج‌فارس و برخی از جزایر ایرانی دیگر که اشغال شده بود به‌عنوان یک مسئله بین‌المللی و ملی مطرح شد.
جزایر جنوبی با تشکیل اتحادیه‌های سرزمینی ازجمله امارات متحده عربی که شامل جزایر و شیخ‌نشین‌ها بود خود را به‌عنوان یک دولت مستقل معرفی کرد. قطر ابتدا بخشی از اتحادیه امارات متحده عربی بود که از آن خارج شد و حکومت مستقلی تشکیل داد، اما بحرین با توجه به ریشه‌های عمیق تاریخی و مذهبی‌ مردم این سرزمین با ایران، وضعیتی متفاوت داشت. از یک سو نمی‌توانست به‌خودی خود حق اعمال حاکمیت ایران را نادیده بگیرد و از سوی دیگر بریتانیا با خارج شدن از جزایر به‌دنبال استقرار شیخ‌نشین‌هایی بود که سال‌ها با آنها قرارداد‌های دوستی و پیمان‌های همکاری داشت. انگلیس از خلیج‌فارس ظاهرا بیرون می‌رفت اما به‌دنبال حاکمیت متحدانش بود. در یک بازی سیاسی در شرایطی که برخی وزرای دولت و دیپلمات‌های وزارت امور خارجه مخالفان جدی برای استقلال جزیره بحرین بودند، ناگهان شاه برخلاف رویه و توصیه مشاوران خود در سفر به دهلی نو اعلام کرد که استقلال بحرین را به رسمیت می‌شناسد. این اتقاق عجیب و حتی غیرمنطقی برخلاف اصول منافع ملی ایران و حق حاکمیت قانونی و تاریخی ایران در جزیره بحرین بود. در داخل کشور، استقلال بحرین مخالفان جدی داشت. روزی که گزارش استقلال بحرین در سازمان ملل مطرح شد، محسن پزشکپور، لیدر حزب پان‌ایرانیست، دولت هویدا را استیضاح کرد. او در سخنرانی پرشوری بر حق حاکمیت ملی ایران بر جزیره بحرین تأکید کرد اما نمایندگان مجلس بی‌توجه به این سخنان با 187رأی موافق در برابر تنها 4رأی مخالف به طرح دولت رأی دادند و با تصویب آن در مجلس سنا همه‌چیز به پایان رسید. حاکمان ایران و بحرین برخی مخالفان را در داخل سرکوب کردند و بحرین 23مرداد1350رسماً اعلام استقلال کرد. ساعتی بعد ایران نخستین کشوری بود که این استقلال را پذیرفت.
اسدالله علم که روزگاری گفته بود منابع نفتی بحرین ‌در حال خشک شدن است، در خاطراتش درباره استقلال جزیره بحرین نوشت: «گوینده رادیوی ایران چنان با افتخار و غرور خبر جدایی بحرین را خواند که گویی هم‌اکنون بحرین را فتح کرده‌ایم.»

گذرنامه بحرینی معتبر نیست
به‌دلیل حضور نیروهای بریتانیا در بحرین و استقرار حاکمیت رژیم آل خلیفه، اتباع بحرینی برای ورود به خاک ایران مشکلاتی داشتند. براساس دستورالعملی که از سال 1316مورد اجرا بود، ورود اتباع جزایر ایرانی ازجمله بحرین با گذرنامه‌ای غیراز ایران به داخل مجاز نبوده و باید پروانه عبور در داخل برای آنها صادر می‌شد. این موضوع تا سال‌های میانی دهه 40 در ایران ادامه داشت.

منع حضور در مجامع بین المللی
تا پیش از استقلال بحرین، ایران نسبت به حضور نمایندگانی از بحرین در مجامع بین‌المللی اعتراض می‌کرد و اگر نمایندگانی از بحرین در کنفرانس یا مجامع دیگر بین‌المللی حضور داشت، نمایندگان ایران به‌عنوان اعتراض از جلسه خارج می‌شدند و اگر نمایندگان بحرین خارج می‌شدند، نمایندگان ایران در سر جای خود در آن مجمع می‌نشستند. این نامه نشان می‌دهد که موضوع منع حضور نمایندگان ایران در مجامع بین‌المللی با پذیرفتن استقلال بحرین توسط شاه برداشته شده و پس از این نمایندگان ایران با شرکت نمایندگانی از بحرین در نهادهای بین‌المللی می‌توانند حضور داشته باشند.

این خبر را به اشتراک بگذارید