کاهش سهم جوانان از بازارکار
بررسیهای آماری نشان میدهد در طول دهه 90 سهم اشتغال جوانان در اقتصادایران از محدوده 30درصد به 20درصد کاهش یافته است
دو سوم جمعیت ایران را جوانان تشکیل میدهند؛ اما سهم این گروه از اشتغال کشور چندان فراتر از یکچهارم اشتغال موجود نیست. براساس آمارهای رسمی، در سال 1390سهم جوانهای 15تا 29ساله از اشتغال موجود در اقتصاد ایران 29.7درصد بوده که با شیب نزولی شدید، به 20.6درصد در سال 1398رسیده است.
به گزارش همشهری، جوانان در همه کشورها با بیشترین تهدید بیکار ماندن و اشتغال ناقص مواجه هستند و نرخ بیکاری آنها 2تا 3برابر بیکاری بزرگسالان است؛ اما در اقتصاد ایران، بهواسطه ماهیت نیازهای بازار و جنس نیروی کار جوان، بخش قابلتوجهی از جوانها ازنظر اقتصادی غیرفعال ماندهاند و تعداد کمتری از آنها در قالب شاغل یا در جستوجوی کار وارد بازار شدهاند. براساس آمارها این روند کاهشی برای زنان و مردان و همچنین مناطق شهری و روستایی تکرار شده است.
رشد جمعیت غیرفعال
رشد جمعیت در سه دهه گذشته باعث شده دو سوم از جمعیت ایران را جوانانی تشکیل دهند که جویای کار هستند و همزمان بیکاری در حوزه جوانان نیز به یکی از معضلات اساسی و ملی تبدیل شده است. در این شرایط جوانان بهعنوان سرمایه ملی و نیروی اساسی تولید و رشد اقتصادی، بدون داشتن شغل مناسب و آیندهای روشن در این زمینه، با چالشی جدی روبهرو شدهاند و اگرچه دولت در سالهای اخیر قدمهای اساسی برای ایجاد فرصتهای شغلی و کاهش نرخ بیکاری برداشته؛ اما همچنان نیاز به ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر بهدلیل افزایش نرخ رشد جمعیت جوان باقی مانده است.
بررسی تحولات بازار کار ایران از ابتدای دهه 90تاکنون، نشان میدهد جمعیت غیرفعال جوان روندی کاهشی داشته و همزمان تعداد شاغلان گروه سنی 15تا 29ساله بیشتر و تعداد بیکاران آنها کمتر شده است؛ اما این فقط نمای کلی آمارهاست و بررسی تعداد افراد حاضر در این گروه سنی نشان میدهد این تغییرات اساساً ناشی از کاهش جمعیت این گروه سنی بوده و نسبتهای مربوط به اشتغال و بیکاری آنها بهبود نیافته است.
تحصیل و خانهداری اجباری
از سوی دیگر در ترکیب جمعیت جوانان غیرشاغل، جمعیت زنان غیرفعال بهطور قابلتوجهی نسبت به مردان غیرفعال بیشتر است که با توجه به نزدیکی نسبت جنسی زنان و مردان در حال تحصیل، دلیل اصلی آن میتواند این باشد که بیشتر زنان در ایران جزو جمعیت خانهدار محسوب میشوند. براساس آمارها، بیشترین زیر بخش جمعیتی در جمعیت غیرفعال نیز افراد در حال تحصیل و خانهداران هستند که میتواند ناشی از فرهنگ خانهدار شدن زنان باشد اما بخش قابلتوجهی از آن نیز ناشی از ادامه اجباری تحصیل به امید یافتن فرصتهای شغلی جدی در آینده یا کسب مدارک مناسبتر برای ورود به بازار کار باشد. این مسئله پیش از این و در طول سالهای 84تا 92که عملاً برایند اشتغالزایی جدید و پایداری اشتغال موجود نزدیک به صفر بود نیز تکرار شد. بخش قابلتوجهی از جوانان برای فرار از بیکاری و در بازار کار نامتناسب با توان شغلی خود، بالاجبار تداوم تحصیل در آموزش عالی را برگزیدند. بررسیهای آماری نشان میدهد این افراد عمدتاً در سالهای ابتدایی دهه 90با فراغت از تحصیل وارد بازار کار شدند و با بهبود دورنمای اقتصاد در دوره مذاکرات هستهای و امضای برجام، بازار با موج ورود سالانه 1.5تا 2میلیون متقاضی جدید روبهرو شد در نتیجه نرخ بیکاری حتی باوجود اشتغالزایی یکمیلیون نفری در برخی از سالها همچنان افزایشی باقی ماند. در حقیقت موج متولدان دهه 60با جمعیت 9میلیون نفر باید در دوره سالهای 84تا 92وارد بازار کار میشدند؛ اما برایند اشتغالزایی و حفظ اشتغال موجود در این دوره تقریبا هیچ بوده؛ زیرانیروی کار جوان بهجای ورود به بازار کار فاقد جذابیت و نیاز، ترجیح میداد به ادامه تحصیل بپردازد یا غیرفعال بماند.
بازار کار شهری و مردانه
آمارهای منتشر شده از تحولات بازار کار ایران نشان میدهد بیشترین جمعیت جوانان شاغل در شهرها ساکن هستند و سهم بیشتر آنان را نیز مردان تشکیل میدهند. بهعبارتدیگر، بخت شاغل شدن در اقتصاد ایران برای دو گروه مردان و شهرنشینان بیشتر بوده و یکی از دلایل کلی آن میتواند افزایش فرصتهای شغلی جدید در شهرها نسبت به مناطق روستایی باشد؛ اما نکته دیگر نیز رشد سهم بخش خدمات از بازار کار شهری ایران است که باعث شده بیش از 50درصد شاغلان کشور به این حوزه مرتبط شوند. بررسی وضعیت شاغلان براساس توزیع اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی کشاورزی، صنعت و خدمات نشان میدهد در پایان سال گذشته، 50.3درصد شاغلان در بخش خدمات، 32درصد در بخش صنعت و 17.7درصد در بخش کشاورزی فعالیت داشتهاند. از سوی دیگر بررسی آمارهای مربوط به جمعیت غیرفعال و بیکار ایران نیز نشان میدهد در وهله نخست جمعیت غیرفعال زنان بهمراتب بیش از مردان است و دوم اینکه نرخ بیکاری هم در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به روستایی بالاتر است.