الکترال کالج چیست؟
طبق مفاد قانون اساسی آمریکا، الکترال کالج عبارت است از مجموعهای از «انتخابگران» مقام ریاستجمهوری و جانشین او از 50ایالت کشور که هر 4 سال در جریان انتخابات ریاست جمهوری تعیین می شوند. الکترال کالج شامل 538انتخابگر میشود و نامزد انتخابات ریاستجمهوری برای پیروزی به اکثریت مطلق یعنی 270رأی الکترال یا بیشتر نیاز دارد. طبق قانون اساسی آمریکا، مجلس قانونگذاری هر ایالت، نحوه تعیین انتخابگران آن ایالت را تعیین میکند. بر همین اساس، هیچ مقام فدرال – منتخب یا منتصب – نمیتواند جزو انتخابگران باشد.
پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در نخستین دوشنبه ماه نوامبر، هر ایالتی طبق قانون خود آرای مردمی را می شمارد تا انتخابگرهایش را تعیین کند. برنده آرای مردمی هر ایالت، کل آرای الکترال یا انتخابگران آن ایالت را بهخود اختصاص میدهد. بهطور کلی انتخابگران هر ایالت متعهد می شوند به نامزدی که برنده آرای مردمی آن ایالت شده است رأی دهند. اما تاکنون مواردی پیش آمده که چنین نشده و با گذر زمان، سازوکارهایی برای پیشگیری از این خلف وعده درنظر گرفته شده است. نکته مهم آن است که حتی درصورت خلف وعده یک انتخابگر، رأی نهایی طبق آرای مردمی محاسبه خواهد شد. نتایج توسط کنگره وصول و در هفته نخست ماه ژانویه، پیش از جلسه مشترک سنا و مجلس نمایندگان به ریاست جانشین ریاستجمهوری به مثابه رئیس موقت کنگره، منتشر میشود. اگر هیچ نامزدی اکثریت آرای انتخابگران را بهدست نیاورد و تعداد آرا 269به 269برابر شود، طبق متمم دوازدهم قانون اساسی آمریکا عمل میشود. بر این اساس، مجلس نمایندگان جلسه ویژهای برای انتخاب رئیسجمهور از میان 3 نامزد با بالاترین رأی مردمی برگزار میکند. در چنین جلسهای، هر ایالت دارای یک رأی خواهد بود. به همین سیاق، سنا وظیفه انتخاب جانشین رئیسجمهور را بر عهده دارد؛ با این تفاوت که هر سناتور دارای یک رأی است. مراسم تحلیف رئیسجمهور منتخب و جانشین او در روز 20ژانویه برگزار میشود.
چنین نیست که انتخابگران همگی در یک محل جمع شوند. آنها در نخستین دوشنبه بعد از دومین چهارشنبه ماه دسامبر در مرکز هر ایالت گرد هم میآیند و رأی خود را اعلام می کنند. کل این روند تحت نظارت کنگره صورت میگیرد.
به این ترتیب، گرچه مجموع آرای مردمی در سطح ملی توسط مقامات ایالتی، رسانهها و کمیسیون فدرال انتخابات محاسبه و تعیین میشود، مردم آمریکا رئیسجمهور خود را بهصورت غیرمستقیم و با واسطه انتخابگران الکترال کالج بر میگزینند.
مخالفان و موافقان
مشروعیت نظام الکترال کالج محل بحثهای بسیاری بوده است. موافقان آن را از ارکان فدرالیسم آمریکا میدانند که نفوذ ایالتهای کوچک را افزایش میدهد. ساختار جغرافیایی الکترال کالج بهگونهای است که نامزدهای ریاست جمهوری را وا میدارد به رأی دهندگان خارج از کلانشهرها و شهرهای بزرگ چشم بدوزند.
در مقابل، مخالفان بر این باورند الکترال کالج، در مقایسه با آرای مردمی مستقیم، ساختاری کمتر دمکراتیک است و در معرض دستکاری و تقلب قرار دارد، (با فرض آنکه انتخابگران به خلاف رأی نهایی ایالت شان رأی دهند). مخالفان استدلال میکنند الکترال کالج خلاف اصل مبنایی دمکراسی - «یک نفر، یک رأی» - است، چه میتواند نامزدی را با آرای مردمی بیشتر در سراسر کشور از رسیدن به ریاست جمهوری بازدارد. مواردی را از انتخاباتی بهخاطر داریم که نامزدی با رأی مردمی بیشتر در سطح کشور، رقابت را به رقیب خود واگذارد؛ از جمله، انتخابات سال 2000(ال گور دمکرات با آرای مردمی بیشتر، رقابت را به جورج بوش جمهوریخواه با آرای الکترال بیشتر باخت) و انتخابات سال 2016(همین اتفاق برای هیلاری کلینتون، نامزد دمکراتها و دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواهان تکرار شد). به باور مخالفان، شهروندان ایالتهای کمجمعیتتر، اینگونه به نسبت جمعیت ایالتشان، تأثیر بیشتری نسبت به ایالتهای پرجمعیتتر دارند و نامزدها میتوانند با تمرکز روی چند «ایالت بینابین» پیروز شوند.
تعداد انتخابگران
تعداد انتخابگران الکترال کالج مشخص است: سناتورهای هر ایالت (دو نفر) به علاوه شمار نمایندگان آن ایالت در مجلس نمایندگان.
هماکنون، 100سناتور و 435نماینده در مجلس نمایندگان آمریکا حضور دارند. محدوده کلمبیا- منطقهای که پایتخت فدرال یعنی شهر واشنگتن در آن قرار دارد- نیز دارای 3 انتخابگر است. قلمروهای ایالات متحده (جوامع تحت الحمایه مانند هائیتی) حضوری در این ساختار ندارند. در مجموع 538انتخابگر در این ساختار تعریف شدهاند.
تاریخچه
در کنوانسیون قانون اساسی در سال1787 ابتدا طرح انتخاب رئیسجمهور از سوی کنگره مطرح شد، اما در پایان مباحثات طولانی، نمایندگان به این نتیجه رسیدند چنین اقدامی ممکن است ناقض تفکیک قوا (قوه مجریه و قوه مقننه) باشد و پیشنهاد شد انتخابگرانی از هر ایالت، رئیسجمهور را برگزینند. در نهایت نمایندگان از بیم دسیسه، تبانی، فساد، فریبکاری و ترجیح منافع جناحی، به این نتیجه رسیدند مبنای کار، رأی مردمی و دمکراسی باشد. در این میان مشکلی جدی وجود داشت.
بخش عمده جمعیت ایالتهای کشاورز جنوبی را بردگان تشکیل می دادند و سهم ایالتهای صنعتی شمالی از واجدین شرایط رأی دادن بسیار بیشتر بود. جنوبیها از آن هراس داشتند رئیسجمهور و کنگرهای تحت اکثریت شمالیها روزی به لغو برده داری رأی دهند. از اینرو تصمیم گرفته شد آرای الکترال - بر مبنای آرای مردمی - تعیین کننده رئیسجمهور باشد، بهعبارتی هر ایالتی فارغ از هر محدودیتی، موضع خود را در قبال یکی از نامزدهای ریاستجمهوری مشخص کند و هر نامزدی که اکثریت آرای مردمی را در یک ایالت بهدست آورد، کل آرای الکترال آن ایالت را بهخود اختصاص دهد.
جیمز مادیسون، از پدران بنیانگذار ایالات متحده و مبلغ و حامی سرسخت حکومت متمرکز، در جزوات نشریه مانندی موسوم به «رساله فدرالیست ها» در اینباره ابراز داشت: «قانون اساسی بهگونهای تدوین شده تا دولت ایالات متحده ترکیبی از ساختار ایالتی و نیز ساختار مردمی باشد. کنگره دارای دو مجلس است: سنا که مبنای ایالتی دارد (هر ایالتی فارغ از جمعیت و وسعت خود دارای دو سناتور است) و مجلس نمایندگان که بر مبنای جمعیت هر ایالت تعیین میشود (ایالتهای پرجمعیتتر دارای نمایندگان بیشتری خواهند بود). در این میان، رئیس جمهوری باید به شیوهای مرکب از هر دو مبنای ایالتی و مردمی تعیین شود». به باور او، دولت جمهوری فدرال (شکل گرفته از طریق دمکراسی وکالتی در برابر دمکراسی مستقیم) هماهنگی بیشتری با اصول فدرالیسم ایالات متحده دارد و مانع از جناحبازی و فرقهگرایی خواهد شد، چه در این نظام، هر ایالتی موضعی قطعی و نهایی درباره یک نامزد دارد.
الکساندر همیلتون، از دیگر بنیان گذاران ایالات متحده نیز در دفاع از نظام الکترال کالج در «رساله فدرالیستها» ابراز داشت: «انتخابگران بهطور مستقیم به نمایندگی از طرف مردم گرد هم میآیند، فقط به یک منظور و یک بار. این مانع از جناح گرایی و اعمال نفوذ منافع خارجی میشود. انتخابات بین ایالتهاست و فساد در هیچ ایالتی نمیتواند یک انتخابات را مخدوش کند» در ابتدا، در بسیاری از ایالات، قانونگذاران ایالتی انتخابگران را برمیگزیدند. از اوایل قرن 19، ایالتها بهتدریج مبنای برگزیدن انتخابگران را آرای مردمی قرار دادند. در سال1880 تمام ایالتها انتخابگران خود را از طریق آرای مردمی برمیگزیدند. بهعبارتی انتخابگران بهصورت مستقیم و رئیسجمهور و جانشیناش بهصورت غیرمستقیم توسط مردم برگزیده می شدند.
در تمام انتخابات ریاستجمهوری، رئیسجمهوری دارای اکثریت آرای مستقیم مردمی بوده است؛ به جز 4 انتخابات: انتخابات سالهای 1876و 1888، سال 2000و انتخابات سال 2016.در یک مورد نیز، در سال 1824، پس از آنکه انتخابگران در الکترال کالج نتوانستند رئیسجمهور را برگزینند، تصمیم نهایی توسط مجلس نمایندگان گرفته شد.