دیدار دو ایدئولوگ

مدتی کوتاه پس از این دیدار، جلال آل‎‌‎احمد به ناگاه درگذشت. از تصویری که از این دیدار وجود دارد چهره جلال آل‎‌‎احمد آشکارا مثل سابق نیست؛ ریشی انبوه به‌هم زده و دستش نیز باندپیچی شده است. در کنار جلال آل‎‌‎احمد شخصی ایستاده که از رهبران گروه‌های مارکسیستی و چریکی ایران بود. قطعا جلال از این مسئله ‎‌‎خبر نداشت اما این جوان، یادآور جوانی جلال است. در این تصویر در کنار جلال، مصطفی شعاعیان ایستاده که به‎‌‎دنبال یک چپ مستقل در ایران می‎‌‎گشت و با نام مستعار «رفیق سرخ» شناخته می‎‌‎شد. شعاعیان در ابتدای راه مانند جلال نگاهی انتقادی به شوروی و مارکسیسم - لنینسیم داشت و جبهه دمکراتیک ملی را تاسیس کرد اما پس از ضربات بسیار به این گروه، مجبور شد با سازمان فداییان خلق پیوند بخورد. بیش از 4سال به‎‌‎صورت مخفیانه زندگی کرد تا اینکه در نهایت در سال1354در یک تعقیب و گریز، با سیانور خودکشی کرد. گفته می‎‌‎شود بهزاد نبوی که سال‎‌‎ها در گروه او بود و بعدتر به گروه‎‌‎های اسلامی پیوست، برای شناسایی جسد او برده شد. مدتی بعد از این دیدار در اسالم که عکسی از آن هم به یادگار برداشته شده، جلال آل‎‌‎احمد درگذشت و 6سال بعد مصطفی شعاعیان که بسیاری او را نه یک چریک که ایدئولوگ چپ در ایران می‎‌‎نامند، در خیابان استخر تهران با سیانور خودکشی کرد.