او را کشتند
روایت مرحوم محمدعلی فردین، از خودکشی تختی، نزدیک ترین دوست ورزشکارش
کارگزاران رژیم فهمیده بودند که او به سوی دکتر مصدق و جبهه ملی کشیده شده بود، منتها چون تختی بود مستقیما نمیتوانستند عملی انجام بدهند... بنابراین شروع کردند دایره معاشرتهای او را تنگتر کردن. مقداری هم ناراحتیهای خانوادگی داشت... سن و سالش هم بالا رفته بود، حدود سی سال داشت و دوره پهلوانیاش هم تمامشده بود. زیر فشارهای متعدد قرار گرفته بود و خیلی وقت بود که تصمیم داشت خودکشی کند. من و خانمام به او میگفتیم که تو متعلق بهخودت نیستی و به مردم تعلق داری، مسلمان هستی، نماز میخوانی و خودکشی در دین اسلام گناه کبیره است. دو سه سالی بود که به این موضوع فکر میکرد تا بالاخره خودش را کشت. روزی هم که خودش را کشت جمعه بود و ماخارج از تهران بودیم... . ساعت 6 یا 5/6 صبح روز بعد که شنبه بود یک آقایی بهنام نقرهچی که بغل هتلی که تختی خودش را کشت گلفروشی داشت و رفیق مشترک ما بود، تلفن کرد و خبر را داد. موقعی که من رسیدم مأموران آگاهی آنجا بودند. تختی تو اتاقی بود که در را از پشت روی خود قفل کرده بود. از روی تخت افتاده بود پایین و سینه خودش را چنگ زده بود. گوشی تلفن هم روی زمین افتاده بود. سیانور و تریاک را قاطی کرده و خورده بود. در دفترچهای هم نوشته بود که مرگ من به هیچکس ارتباط ندارد. درست که تختی با دست خود خودش را کشت، اما او را کشتند؛ یک مقدار حکومت با فشاری بیخود و بیجهت (مثلا رئیس ساواک دو بار او را با احترام در مجلسی گرفته و گفته بود که دیگر آنجا پیدایش نشود) و یک مقدار هم اطرافیانش.
نقل از کتاب «سینمای فردین به روایت محمدعلی فردین»؛ عباس بهارلو/ نشر قطره
وقتی در کشوری غلامرضا تختی وجود دارد، انتخاب بهترین ورزشکار قرن که سهل است، انتخاب بهترین ورزشکار تاریخ هم آسانترین کار دنیا میشود. تختی فارغ از پهلوانی و مرام و جایگاه اجتماعیاش، بهترین ورزشکاری است که تاریخ ایران به خود دیده. او اولین ورزشکار تاریخ ایران است که در 4 المپیک شرکت کرده، اولین مدال طلای المپیک ایران را همزمان با یک همتیمی دیگر گرفته، و در سه دوره حضورش مدالآور بوده است. به عنوان ورزشکار، تختی در دورهای طولانی، یکی از رقابتیترین افرادی بوده که ورزش ایران به خود دیده است. پهلوانی و جایگاه اجتماعی و تاریخیاش هم که نیازی به توضیح ندارد. همین که نام او فراموش نمیشود و نخواهد شد، نشان از اهمیت تختیاست. این شماره ویژه همشهری سنگ و الماس، به مناسبت سال مرگ جهانپهلوان، از دریچهای نو به زندگی و مرگ او پرداخته است. برخی روایتها و تصاویر، برای اولین بار در مطبوعات ایران منتشر میشوند. جست و جوی ما برای یافتن تصاویر دیدهنشده و کمتر دیده شده، بدون کمک و همکاری جاوید نیکپور، سعید ملکان، مریم تختکشیان، میثم کولایی و عبدالرضا نعمتالهی میسر نمیشد. موسسه مطبوعاتی کیهان و همینطور موزه کمیته ملی المپیک هم سخاوتمندانه ما را در تهیه تصاویر مورد نیاز این شماره ویژه یاری رساندند.