• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
دو شنبه 5 آبان 1399
کد مطلب : 113999
+
-

مرد آرام تحریریه همشهری

چندسطر در سوگ محمدرضا اکبری و قصه‌هایی که تصویر کرده است

یادداشت
مرد آرام تحریریه همشهری

مرتضی کاردر ـ روزنامه‌نگار

در بررسی کمیک‌استریپ‌ها (قصه‌های تصویری) و کاریکاتورها که سال‌های اخیر در مطبوعات منتشر شده‌اند، سبک‌ها و شکل‌های گوناگونی را می‌توان بازشناسی کرد. مثلا هنرمندانی چون بزرگمهر حسین‌پور و الهام عطایی‌آذر با اغراق در شخصیت‌هایی که در جامعه نیز به‌لحاظ ظاهری متفاوت از بقیه‌اند مثل مردانی که همچنان به کلاه‌مخملی و شمایل جاهلان سال‌های گذشته وفادار مانده‌اند یا زنانی که با اغراق در آرایش و پوشش و عمل‌های زیبایی شکلی نامتعارف یافته‌اند و خلق کارتون‌‌های شلوغ به تفاوت و تمایز می‌رسند. هنرمندانی دیگر مثل محمدرضا دوست‌محمدی یا شهاب جعفرنژاد به آدم‌های زندگی روزمره می‌پردازند و با حداقل تغییر در ظاهر شخصیت‌ها، بدون اغراق فراوان، شکلی طنزآمیز به آنها می‌دهند. طنز شخصیت‌هایی که هنرمندانی مثل مسعود شجاعی طباطبایی و بزرگمهر حسین‌پور خلق می‌کنند، اغراق‌شده‌تر و گزنده‌تر است و طنز شخصیت‌های هنرمندانی مثل دوست‌محمدی معمولی‌تر و ملایم‌تر. 
ازدحام تصویرها در کار هنرمندانی مثل بزرگمهر حسین‌پور بیشتر است و استفاده از نوشته‌ها به‌عنوان گفت‌و‌گو کمتر، در مقابل زمینه‌ کارهای هنرمندانی مثل محمدرضا دوست‌محمدی خلوت‌تر است و استفاده از متن‌های گفت‌و‌گو در کارهایشان بیشتر.
محمدرضا اکبری در دسته دوم قرار می‌گیرد. او در خلق شخصیت‌های طنزآمیز در کاریکاتورها و نقاشی‌ها و کمیک‌استریپ‌ها همواره جانب اعتدال را نگه می‌داشت و از اغراق پرهیز می‌کرد. موضوعاتی که او به سراغشان می‌رفت، اغلب موضوعات عمومی و مورد قبول و پسند عامه ‌بودند، مثل رفتارهای شهری یا مسائل فرهنگ عمومی و موضوعاتی که جنبه آموزشی دارند. او مجموعه‌ای از متعارف‌ترین کمیک‌استریپ‌ها را در این موضوعات به‌دست داده است.
ویژگی دیگر محمدرضا اکبری کمینه‌گرایی بود. او نقاشی‌ها را با حداقل خطوط خلق می‌کرد و پس‌زمینه‌های ساده و خلوت را بسیار دوست می‌داشت و اگر ضرورت ایجاب نمی‌کرد و سفارش‌دهندگان اصرار نمی‌کردند، کارهای خود را به ساده‌ترین شکل، با حداقل شخصیت‌ها، به‌سامان می‌رساند. نقطه بیان تصویری را به‌درستی فهمیده بود و پیش از آغاز قصه می‌دانست کدام نماها باید به تصویر تبدیل شوند تا در دو، سه قاب محدود روزنامه، همه قصه را بیان کنند.
محمدرضا اکبری در کمیک‌استریپ (قصه‌ تصویری) قابلیت‌هایی داشت که به‌دلیل عدم‌فراگیری این سبک در ایران هیچ‌گاه به‌طور کامل به فعلیت نرسیدند و به کتاب‌های مصور تبدیل نشدند و اغلب در صفحه‌های مطبوعات ماندند.
در سال‌های اخیر محمدرضا اکبری به نقاشی دیجیتال و خلق تصویر شخصیت‌های نام‌آشنا روی آورد، که بیشتر محصول سفارش‌های بیرونی بود. باز هم می‌بینم که اعتدال، مشخصه اصلی کارهای او در بازآفرینی صورت‌ها بوده است. به‌دست دادن حسی مثبت از شخصیت‌ها برای او از طنز مهم‌تر بود. کم پیش نمی‌آمد که به نفع شخصیت از قدرت قلم خود بکاهد.
    
اعتدالی که در نقاشی‌های او به چشم می‌خورد، از شخصیت او می‌آمد؛ شخصیتی متخلق و ملایم و آرام داشت. آرام می‌آمد و پشت میز کار می‌نشست و قلم نوری را به‌دست می‌گرفت و آرام به‌کار خود مشغول می‌شد و کار را به سرانجام می‌رساند و چند ساعت بعد آرام تحریریه را ترک می‌کرد و می‌رفت.
 او مرد آرام تحریریه همشهری در طول سال‌های اخیر بود.
کسی رفت‌وآمدش را نمی‌دید و اگر کارهای او در صفحه‌های روزنامه منتشر نمی‌شد، شاید کسی از حضور او باخبر نمی‌شد؛ همچنان‌که در ماه‌های گذشته در شلوغی‌ها و نگرانی‌های کرونا  افراد زیادی از بیماری او خبردار نبودند  و آرام روزنامه همشهری و دنیای قصه‌های تصویری و نقاشی را ترک کرد و زندگی را بدرود گفت.

این خبر را به اشتراک بگذارید