بهروز رسایلی
شاید عاملش کرونا و بحران اقتصادی بوده باشد، شاید هم نه. به هر حال اما فوتبال ایران یکی از کماتفاقترین پنجرههای نقلوانتقالاتیاش را پشتسر گذاشت؛ جایی که باشگاهها به جای تلاشهای همیشگی برای ترکاندن بمب و جذب بازیکنان مهم، همه انرژیشان را صرفا روی حفظ نفرات موجود گذاشتند. این اتفاق مخصوصا در پرسپولیس، استقلال و تراکتور کاملا ملموس بود. بعدها هیچ هوادار فوتبالی خاطره یک جابهجایی بزرگ را از پیشفصل لیگ بیستم به یاد نخواهد آورد. در این پنجره به جای سؤال همیشگی «کی کجا رفت»، سؤال «حفظ شد یا نه» روی زبان تیفوسیهای فوتبال بود.
پرسپولیس تحتتأثیر جداییطلبها
پرسپولیس 7 خرید انجام داد، اما همچنان خبرهای اصلی مربوط به نفرات قدیمی بود. مهدی ترابی خیلی بیسروصدا رفت و نوع جدایی او تبدیل به یک بحران داخلی در باشگاه شد. علی علیپور هم بهعنوان بازیکن آزاد جدا شد و کاری از دست مدیران باشگاه برنمیآمد. بعد از لیگ قهرمانان هم شجاع خلیلزاده و بشار رسن ساز جدایی کوک کردند که کشمکش در مورد ماندن یا رفتن آنها مدتها به درازا انجامید. در شرایطی که بازیکنان جدید پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا خوش درخشیدند، باز حوزه اخبار باشگاه بیشتر در انحصار ستارههای قدیمی بود. در این تیم ماجرای محمد نادری هم به سوژهای داغ برای هواداران تبدیل شد. حتی میتوان گفت آنقدر که قرار گرفتن محسن ربیعخواه و محمد انصاری در لیست مازاد سروصدا کرد، حضور هیچکدام از 7 بازیکن جدید خبرساز نشد.
استقلال و بحران دو به اضافه یک
در استقلال هم بیشتر پرسشها در مورد این تیم مربوط به حفظ 3 نفر میشد؛ شیخ دیاباته، هرویه میلیچ و علی کریمی.2 بازیکن خارجی بهخاطر افزایش قیمت ارز در آستانه جدایی بودند و البته علی کریمی هم از مدتها قبل از پایان فصل درخواست مالی بالایش را برای تمدید قرارداد با باشگاه در میان گذاشته بود. در اثرگذاری دیاباته که تردیدی نبود و مشخصا باشگاه باید همه تلاشاش را برای حفظ او بهکار میگرفت. میلیچ اما تا مرز جدایی پیش رفت، هرچند بعدا در زمینه حفظ او هم گشایشهایی صورت گرفت. در این میان علی کریمی پروژه دشوار آبیها بود؛ بازیکنی که کیفیت بالایش را مخصوصا در لیگ قهرمانان نشان داد و گویا باشگاه سپاهان هم در پی جذب او بود. اگر استقلالیها موفق به حفظ این سه بازیکن شده باشند، موجودی خوبی تحویل محمود فکری دادهاند.
تراکتور و داستان احسان و اشکان
تراکتور 3 کاپیتان تیم ملی را در اختیار داشت که بدون تعارف از این بین کمتر کسی پیگیر مسعود شجاعی بود اما ادامه حضور اشکان دژاگه و بهویژه احسان حاجصفی برای هواداران اهمیت زیادی داشت. از روزهای پایانی فصل هم مدام شایعاتی در مورد جدایی حاجصفی و حضورش در لیگ یونان به گوش میرسید، اما باشگاه اعلام کرده احسان به تمرینات باز خواهد گشت. سیو او قطعا از هر خریدی برای تراکتوریها ارزشمندتر خواهد بود. دژاگه هم شرایط مشابهی دارد. او آخر فصل راه افتاد و حتی در فینال جام حذفی هم برای تراکتور گل زد. این تیم که فصل بعد نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا هم هست، در این بازار خراب و کساد چهکسی را میتواند جذب کند که به اندازه احسان و اشکان کارایی داشته باشد؟
حفظ به جای جذب
در عجیبترین پنجره نقلوانتقالاتی تاریخ، باشگاهها فقط به فکر حفظ نفراتشان بودند
در همینه زمینه :