• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
سه شنبه 29 مهر 1399
کد مطلب : 113600
+
-

جاه‌طلبی‌های یک مرد ناکام

درباره احمد سعادتمند که مهر‌ماه از مدیرعاملی استقلال برکنار شد


محمود مولایی ـ روزنامه‌نگار



احمد سعادتمند ابتدای 99، هنگامی که سال‌ها جاه‌طلبی‌اش در ورزش نتیجه داد و مدیرعامل باشگاه استقلال شد، هیچ‌گاه گمان نمی‌کرد دوره مدیریتش کوتاه باشد؛ در حد 7ماه. پیش از آن ریاست در هیأت مدیره استقلال را تجربه کرده و تنها 4‌ماه دوام آورده بود، چه خاستگاه او نشستن در جلسات هیأت مدیره به دور از دیدگان رسانه‌ها و هواداران نبود. سعادتمند چیزی بیشتر خواسته بود، چه زمانی که در مازندران مدیرکل اداره ورزش بود، در یکی از استان‌های کشور و چه زمانی که سرپرستی در فدراسیون‌های مختلف ورزشی را تجربه کرد، بی‌آنکه تلاش برای رسیدن به ریاست یک فدراسیون بزرگ به نتیجه برسد. ترجیح می‌داد مسندنشین باشد، در یکی از فدراسیون‌های ورزشی یا یک باشگاه پُرطرفدار. یعنی جایی که به اندازه کافی پُررنگ باشد و به چهره‌ای مشهور از طریق ورزش تبدیل شود. پس بی‌‌دلیل نبود که  هنگام سرپرستی یک فدراسیون ورزشی برای ریاست آن فدراسیون خیز بردارد. نامزدی در انتخابات فدراسیون والیبال، وزنه‌برداری، هندبال، اسکی و... جز ناکامی برای او چیزی به همراه نداشت. رایزنی‌ها پاسخگو نبود و حتی قدرتی نداشت که بر مسند ریاست فدراسیون نجات غریق و غواصی بنشیند. در انتخابات فدراسیون والیبال البته امیدوار بود به آنچه پیش از آن نرسیده بود، دست یابد، اما ورود محمدرضا داورزنی به کارزار، معادلات سعادتمند را به هم ریخت. مرد مورد اطمینان مسعود سلطانی‌فر، وزیر ورزش و جوانان در این وزارتخانه عهده‌دار مدیرکل اداره استعدادیابی و توسعه هم بود، اما سلطانی‌فر پست بالاتری برای سعادتمند در نظر گرفته بود تا دیده شود؛ مدیرعاملی باشگاه استقلال.

بدون بمب
احمد سعادتمند ورژن تکامل‌نیافته محمد رویانیان و علی فتح‌اله‌زاده بود. اولی مردی با یونیفرم نظامی که پیش از تصدی پست مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس، شناخته‌شده بود و در جمع سرخ‌ها علاوه بر دیده شدن بیشتر، سعی کرد فعالیت زیرساختی برای باشگاه انجام دهد. دومی سال‌ها در دوره‌های مختلف مدیرعاملی استقلال را تجربه کرده و به واسطه حضور طولانی‌مدت خود در این پست، موفقیت‌هایی هم به‌دست آورد. فتح‌اله‌زاده اما مدیرعامل پُرسروصدایی بود که به حرف‌های درشت و ترکاندن بمب مشهور است. اتفاقا با جدایی فتح‌اله از استقلال، سعادتمند سرانجام مدیرعامل شد. پیش از آن، در هیأت مدیره باشگاه‌ آبی‌ها در قامت یک منتقد ظاهر شد و در جلسات این هیأت نسبت به مبلغ بالای قرارداد بازیکنان و هزینه بالای باشگاه‌داری واکنش نشان داده بود. در قامت مدیرعامل اما همان مسیری را رفت که قبلی‌ها رفته بودند، در تضاد با زمانی که در هیأت مدیره حضور داشت. او برای تمدید قرارداد بازیکنانی مانند فرشید اسماعیلی، محمد دانشگر و... مبالغ 6، 7و 8میلیاردتومان درنظر گرفته بود. با اینکه وریا غفوری با استقلال قرارداد داشت، مبلغ قرارداد این بازیکن محبوب را افزایش داد. وریا نزد سعادتمند هم محبوب بود و البته از معدود دوستانش در این تیم. کادرفنی استقلال ازجمله فرهاد مجیدی، سرمربی وقت آبی‌ها هیچ‌گاه نخواست که جلسه‌ای با مدیرعامل بگذارد. هر گاه سعادتمند زمینه را برای این دیدار فراهم کرد، مجیدی پیغام فرستاد هر وقت حق‌وحقوق بازیکنان را پرداخت کرد، به دیدار او می‌رود. یک‌بار حتی سعادتمند در مجموعه ورزشی انقلاب محل تمرین استقلال حاضر شد تا با مجیدی صحبت کند اما رفتار سرد سرمربی، مدیرعامل را به گوشه رینگ برد. البته سعادتمند بیشتر از بازیکنان و اعضای کادرفنی تمایل به دیدار با هنرمندان داشت تا خود را به‌عنوان یک فرد سرشناس تثبیت کند؛ گرچه چنین رفتارهایی سعادتمند را به جایی نرساند.

خشم هواداران
پیش از ماجرای استقلال، سعادتمند احتمال می‌داد سر از تیم رقیب دربیاورد. ظاهرا سلطانی‌فر وعده‌هایی داده بود، چه سعادتمند در شبکه‌های اجتماعی درباره پرسپولیس می‌نوشت. همین پُست‌ها هنگام حضور در استقلال برایش دردسرساز شد، از این باب که او مدیری پرسپولیسی است. سعادتمند با همان تفکرات فتح‌اله‌زاده ولی در قامت یک مدیر مدرن ظاهر شد. در هیأت مدیره مخالف حضور استراماچونی بود، معتقد بود والتر زنگا مربی بهتری است، حتی اگر مبلغ پیشنهادی زنگا دو برابر استراماچونی باشد. استراماچونی 500هزار دلار برای خودش و 150هزار دلار برای دستیارانش درخواست کرده بود، درحالی‌که زنگا با یک میلیون دلار با استقلال قرارداد می‌بست. سعادتمند به دیگر اعضای هیأت مدیره قول داده بود که نیمی از این مبلغ را از طریق اسپانسر هزینه خواهد کرد. اتفاقی که هیچ‌گاه نیفتاد و مخالف حضور استراماچونی در دوره مدیریت خودش گفت که زمینه بازگشت این مربی ایتالیایی را فراهم می‌کند. او در شرایطی که مجیدی با استقلال، پرسپولیس را شکست داده بود، به ایتالیا رفت و خبر از مذاکره خود با استراماچونی داد تا در صدر اخبار ورزشی قرار بگیرد؛ همانطور که می‌اندیشید، فارغ از اینکه وکیل این مربی در قطر بود و استراماچونی هم مذاکره با سعادتمند را تکذیب کرد؛‌ خشم هواداران و اعضای هیأت مدیره را برانگیخت.

سرانجام بی‌ثمر
برای اینکه در چشم همگان باشد، با رفتار پوپولیستی یک‌بار گفت که چرا پفک نمکی مینو قرمز باشد و آبی نباشد. وعده داد پفک آبی این کارخانه را وارد بازار می‌کند و اتفاقی نیفتاد. مانند وعده قرارداد بستن با یک برند بزرگ ایتالیایی برای تامین کت و شلوار اعضای تیم که به جایی نرسید. گفت امکانات یک باشگاه بدنسازی به‌مدت 3سال در اختیار بازیکنان استقلال است، اما بازیکنان را به باشگاه راه ندادند. با همین وعده‌ها 7‌ماه در استقلال ماند. بی‌آنکه طلب شفر را پرداخت کند تا پنجره نقل‌وانتقالات استقلال بسته نشود که آبی‌ها در لیگ قهرمانان آسیا دست بسته نباشند. استقلال در دوره او، جامی به‌دست نیاورد، درحالی‌که شانس قهرمانی در جام حذفی بود. این جام از دست رفت، مجیدی کنار کشید و مجید نامجومطلق به‌عنوان سرمربی موقت تنها به موفقیت نسبی در لیگ قهرمانان رسید. سعادتمند ماند با انباشت بدهی‌ها، بدون آنکه پولی به این باشگاه بیاورد. البته تمام بدهی‌ها مربوط به دوره مدیریت او نبود، اما بدهی به مربیانی چون شفر و استراماچونی و بازیکنانی مانند دیاباته رقمی حدود 3میلیون دلار می‌شود. تمام این اتفاقات از سعادتمند یک مدیر ناکارآمد ساخت تا برخلاف رویه معمول که مدیران عامل استقلال و پرسپولیس را وزیر ورزش انتخاب و عزل می‌کرد، این بار اعضای هیأت مدیره در بیانیه‌ای صریح و 8بندی حکم اخراج سعادتمند را امضا کردند.

این خبر را به اشتراک بگذارید