کانون نویسندگان در تالار ایران
نخستین کارنمای گالری قندریز، چهارم تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد
معراج قنبری
قرار بود جایی برای نمایش آثار هنری باشد اما به محلی برای گفتوگو و بحث میان روشنفکران تبدیل شد. سالهای دهه1340 جلسه کانون نویسندگان، جلال آلاحمد یک سرِ سالن و بهآذین (محمود اعتمادزاده) سوی دیگر، جماعتی نیز در اطرافشان. محمدرضا جودت در کتاب «تالار قندریز» در اینباره میگوید: «این جلسات از طریق گروه طرفه برگزار شد. روزی آقای نوریعلاء به من گفت که کانون نویسندگان میخواهد جلسه بگذارد و دولت هم اجازه نمیدهد. دنبال جایی هستند تا درباره اساسنامه خود صحبت کنند ولی جایی ندارند. آیا میشود در تالار تشکیل جلسه داد؟ درخواست کانون نویسندگان را در جمع مطرح کردم و موافقت شد. سپس موضوع را به نوریعلاء اطلاع دادم و قرار بر برگزاری جلسات کانون در تالار شد. به ما گفتند که اگر خواستید شما هم میتوانید در جلسات حضور داشته باشید ولی در صحبتها شرکت نکنید. ما هم بدمان نمیآمد که حضور داشته باشیم». این جلسهها از نظر حاکمیت خلاف بود. کار به جایی رسید که کلانتری اعضای تالار را خواست و تأکید کرد که جلسات کانون دیگر نباید در تالار برگزار شود.
شکلگیری تالار ایران به فعالیتهای اداره کل هنرهای زیبا، برای تاسیس انجمن هنرهای تجسمی در سال1342 بازمیگردد؛ انجمنی که تاسیس نشد. نخست گروهی از هنرمندان گرد هم آمدند و گالری صبا را تشکیل دادند. گروه دیگری از هنرمندان که در جلسات ایجاد این انجمن شرکت میکردند، برای حل مشکل عرضه آثارشان دور هم جمع شدند و تالار ایران را تاسیس کردند. منصور قندریز، مرتضی ممیز، سیروس مالک، مسعود عربشاهی، صادق تبریزی و رویین پاکباز، حلقه اولیه این گروه را تشکیل میدادند. در ادامه فرامرز پیلآرام و محمدرضا جودت نیز بهدعوت منصور قندریز به این جمع پیوستند. قباد شیوا، فرشید مثقالی، هادی هزاوهای و پرویز محلاتی نیز با دعوت سیروس مالک اضافه شدند. این 12 نفر مؤسسین تالار ایران نام گرفتند. حسن موریزینژاد در ابتدای کتاب تالار قندریز مینویسد: «ممیز و مالک وظیفه یافتن محلی برای نمایشگاه را برعهده گرفتند». جستوجوی آنها چندان طول نکشید و مکانی مناسب برای این منظور انتخاب شد که مورد قبول جمع نیز قرار گرفت؛ «زیرزمینی نسبتا وسیع در ساختمان شماره198، خیابان شاهرضا (انقلاب) مقابل ورودی اصلی دانشگاه تهران.» واژه فارسی «تالار» که در آن سالها رواج داشت به جای «گالری» برای این مکان برگزیده شد. نشانهاش را هم مرتضی ممیز طراحی کرد. نخستین نمایشگاه در چهارم تیرماه1343 با نمایش نقاشیهای 12 عضو مؤسس برگزار شد. منصور قندریز در کارت دعوت این نمایشگاه چنین نوشته بود: «همپای رشد صنعت و ترقی علوم جدید، هنر نیز دامنه جدید و وسیعتری پیدا کرده است و این بسیار قابل توجه است که هر روز عده بیشتری علاقهمند هنر میشوند. آمارها نشان میدهد که بر تعداد هنرمندان در همه نقاط کره زمین بیش از حد طبیعی اضافه شده است. در پاریس، لندن، نیویورک، رم و نیز در تهران این نسبت با شدت هرچه بیشتری قوس صعودی خود را میپیماید. پیدا کردن علت امر از حوصله این مقدمه کوتاه خارج است و اما امکانات ایجاد سازمانهای هنری در بیشتر کشورهای مترقی جهان مسئلهای حل شده است. متأسفانه در محیط ما با وجود نیاز کامل و کوششهای ناقصی که وجود دارد هنوز صورت تحقق بهخود نگرفته درحالیکه احتیاج به ایجاد امکانات بیشتر و کافی که هنرمندان بتوانند آثار خود را به راحتی عرضه کنند همچنان باقی است - باقی است تا خود هنرمندان و علاقهمندان به هنر آستینها را بالا بزنند و به هر قیمتی شده، راه پیشرفت و موفقیت خود را هموار کنند - دست دوستی به هم دهند و بهخاطر هدف مشترک خود شانه به شانه هم گام بردارند. برای ایجاد چنین محیطی چه کارهای دشوار زیادی در پیش است که باید به همت خود هنرمندان و هنردوستان از پیش پا برداشته شود. نهضت پراکندهای که از نقاشان جوان ایران در حال رشد و نمو است، نویددهنده اجتماع متشکلی از نقاشان در آینده نزدیک است و نقاشان جوان برای از بینرفتن مشکل مالی که تنها مشکل کار است امیدواریهای فراوانی به حمایت طرفداران واقعی هنر دارند. نقاشان این نمایشگاه از علاقهمندان نقاشی که در تنظیم نمایشگاه نقایصی احساس میکنند انتظار همکاری و پیشنهادهای اصلاحی دارند. تالار ایران با کمترین امکانات مالی و بیشترین کوششِ خودِ هنرمندان شرکتکننده بهوجود آمده است».
پس از آن، نمایشگاهها و اتفاقهای مهم یکی پس از دیگری فرا رسید و گذشت. پایان سالِ اول فعالیت نزدیک بود و اختلافهای نهان آشکار شد. در این زمان مالک، پیلآرام، تبریزی، هزاوهای، محلاتی و عربشاهی از جمع جدا شدند. جودت در این مورد میگوید: «ما گروه خاصی نبودیم که صاحب ایده یا نظریه مشخصی باشیم و چون نظر مشترکی هم بین ما نبود، همان سال اول9 نفر از ما رفتند. در بحثهایمان به یک چیز مشترکی نتوانستیم برسیم. بالاخره جوانی بود و هر کسی گرایش خاصی داشت». یک سال دیگر گذشت و تنها قندریز و جودت و پاکباز باقیمانده بودند. مدتی نگذشته بود که قندریز نیز نه به خواست خود بلکه به جبر مرگ، جدا شد. او در ششم اسفندماه1344، درحال رانندگی در جاده کرج - چالوس، به دره سقوط کرد. پس از تصادف و درگذشت او، دوستان و دیگر مؤسسین تالار، نام «تالار ایران» را به «گالری قندریز» تغییر دادند. این گالری در طول عمر فعالیت خود، به مسائل پژوهشی و تئوری اهمیت زیادی میداد. از اینرو چند کتاب و دو نشریه «بررسی» و «فصلی در هنر» را منتشر کرد. گالری در شهریورماه1349 به فعالیت خود در محل نخست پایان داد. پس از مدت کوتاهی در مکان جدید (خیابان دانشگاه، ساختمان شماره 20)، فعالیتش را از سر گرفت. گالری در محل دوم، نمایشگاههای مهمی را در حوزه هنرهای تجسمی، از کارهای هنرمندان جوان آن روز و شناختهشده امروز برگزار کرد. سال1356 بارِ دیگر مکان گالری تغییر کرد. محل جدید در خیابان بخارست (احمد قصیر)، کوچه 18، زیرزمین ساختمان شماره یک بود. استقبال از نمایشگاههای تالار در مکان جدید با مشکل روبهرو شد. آخرین رویداد (نقاشیهای داوود امدادیان) در خردادماه 1357 برگزار شد. درنهایت گردانندگان این گالری پایان عمر آن را اعلام کردند. این گالری در طول عمر14 ساله خود، در زمینه نوآوریهای فرهنگی و خلاقیتهای جدید هنری، نقش مؤثری در هنر معاصر ایران ایفا کرد. برای مطالعه بیشتر درباره این مکان به کتاب «تالار قندریز، تجربهای در عرضه اجتماعی هنر» بهکوششِ رویین پاکباز و حسن موریزینژاد، میتوان رجوع کرد.