مناقشه پارتیبازی برادران فرمانفرمائیان
ساختمان مرکزی وزارت نفت، نماد معماری ساختمانهای اداری تهران است
سعید برآبادی
معماران هیچگاه تحولات اقتصاد سیاسی را نادیده نمیگیرند؛ چرا که در واقع حیاتِ کاری آنها وابسته به ثروتهایی است که از این مجرا به دولتها و در قدم بعدی به جامعه تزریق میشود. در سالهای ابتدایی دهه 40، اقتصاد ایران متکی بر نفت، یکییکی دروازههای رسیدن به ثروتمندترین کشور منطقه را فتح میکند. در همین سالها، وزارت نفت ساخت عمارت مرکزی خود را به عبدالعزیز فرمانفرمائیان میسپارد و قرار میشود این بنا در محل سابق باشگاه شرکت ملی نفت در خیابان تختجمشید آن سالها (طالقانی فعلی)، ساخته شود. منتهی آنچه باعث شد عبدالعزیز فرمانفرمائیان بهعنوان طراح این بنا انتخاب شود، شگردی بود که او داشت؛ طراحی ساختمانهای دولتی مرتفع، چشمنواز، کاربردی و در عین حال متفرعن. نباید این اصطلاح را یک ویژگی منفی دانست، چرا که اقتصاد سیاسی آن زمان حکم میکرد کشوری که یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت جهان است، ساختمان وزارت نفتش، مرعوبکننده و در عین حال با صلابت بهنظر برسد. 15طبقه بنا در این زمین با 15میلیون تومان هزینه ساخته شد و در سال1343 به بهرهبرداری رسید. نکته مهم این ساختمان تنها انتخاب فرمانفرمائیان برای طراحی نبود بلکه بهطور کلی تصمیم عبدالله انتظام مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران، برای انتقال مرکزیت نفت از خوزستان به تهران واکنشهای فراوانی را در میان کارگران بهدنبال داشت. گروهی اما در این میان معترض بودند که چرا برادر منوچهر فرمانفرمائیان، عضو هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران برای چنین پروژهای انتخاب شده است. در کتاب «خون و نفت»، منوچهر فرمانفرمائیان مینویسد: «معمار اصلی شرکت ملی نفت ایران زمان بسیاری را برای طراحی این ساختمان صرف کرد و بیش از همه مسائل مربوط به استحکام و مدرنیزه بودن بنا را با وسواس زیادی دنبال میکرد». که البته توضیح کاملی نیست اما یادآور این واقعیت است که اقتصاد سیاسی نه فقط میتواند معماری بسازد بلکه میتواند معمار نیز تربیت کند. تجربه این پروژه مهم و بزرگ برای عبدالعزیز بهقدری گرانبها بود که در آثار دیگرش از آن لااقل در حوزه سازه اقتباس کرد.