سریالهای بازنده
چرا سریالهای تلویزیونی دیگر مشتری ندارند
فهیمه پناهآذر- روزنامه نگار
بیشتر کارشناسان میگویند تلویزیون، فضای خوبی برای ارتباط با مخاطب است؛ چراکه تلویزیون رسانهای پرمخاطب است. (مخاطب) واژهای که بهنظر میرسد در این سالها دیگر با سریالهای تلویزیونی قرابتی ندارد. نبود تماشاگر مورد نظر و راضی، موضوعی است که بارها و بارها در سالهای اخیر مطرح شده؛ موضوعی که از سال 90بسیاری از کارگردانان و کارشناسان رسانه دربارهاش صحبت کردهاند. همیشه تلویزیون با وجود معاونتهای مختلف در امر سریالسازی لیست بلندبالایی از تولیدات فصلی و مناسبتی و همچنین سالانه دارد که وقتی این تولیدات به آنتن میرسد، جذابیتی برای تماشاگرش ندارد. تماشاگر ایرانی دوست دارد سریالی با موضوعی متفاوت و خوشرنگولعاب از شبکه نمایش خانگی ببیند یا ترجیح میدهد یک سریال خارجی که داستانی شاید جذابتر دارد، تماشا کند. انگار تماشای سریال تلویزیون وطنی دیگر در اولویت مخاطب ایرانی نیست و اگر هم باشد، تحت شرایط خاصی این اتفاق صورت میگیرد. بهزعم بسیاری از منتقدان و حتی تولیدکنندگان سریالهای تلویزیونی تنگتر شدن چرخه افرادی که در تلویزیون سریال میسازند، نبود بودجه مناسب و بهروز نبودن سریالسازی در سیما، سختگیری برخی از مدیران میانی سازمان به شکل سلیقهای و بودن ضوابط سختگیرانه از سوی افرادی که خارج از تلویزیون هستند، میتواند دلایلی برای دور شدن تماشاگران از سریالهای ایرانی باشد.
رقبای تازه تلویزیون و سریالهای بازنده
به عقیده علیرضا افخمی که سالهای سال است بهعنوان کارگردان و ناظر فعالیت دارد، یکی از عوامل مهم و تعیینکننده در کاهش مخاطبان سریالهای تلویزیونی شبکههای متعدد ماهوارهای و تولیدات بخش شبکه نمایش خانگی است. افخمی به همشهری میگوید: «در گذشته تلویزیون در تولید سریال رقیبی نداشت و حالا با وجود مدیومهای مختلف رقبای قدرتمندی دارد که بنا به دلایل مختلف توانایی رقابت با آنها را ندارد. در گذشته اگر یک سریال خوب ساخته میشد 80درصد تماشاگر داشت و حالا این مخاطبان به 45درصد رسیده است. اگر تلویزیون نتواند سریال خوب بسازد بدون شک انبوه مخاطبان چارهای جز انتخاب شبکههای ماهوارهای و... ندارند.»
ضوابط و شرایط سخت
کارگردان سریال «او یک فرشته بود» با عنوان دوباره این مطلب که تلویزیون رقبای جدید دارد که براساس موضوعات روز جلو میروند، توضیح میدهد: «یکی از دلایل بیرونقی سریالهای تلویزیون ضوابط پخش آن است؛ از یک سو تلویزیون در نگارش و تولید سریال با توجه به رقابتی که وجود دارد مطابق سلیقه و خواست مخاطب و همچنین فضای امروزی پیش نمیرود و از سوی دیگر سختگیریهایی نیز در تولید و نظارت و بعد از آن در پخش وجود دارد. اگر کارگردانی بخواهد سریال خوب بسازد، آنقدر ساختار قدیمی و ضوابط سختگیرانه است که دست و پای کارگردان بسته میشود.» افخمی در ادامه میگوید: «این سختگیری هم همیشه در داخل سازمان نیست؛ چراکه گاهی این ضوابط نوشته شده خارج از سازمان بوده و کاری از دست مدیران برنمیآید و گاهی نیز برخی از مدیران میانی آنقدر وحشتزده این ضوابط را اجرا میکنند که مصداق این میشود که میگویند برو کلاه را بیاور و فرد میرود و سر میآورد.» کارگردان سریال «زیرزمین» همچنین اضافه میکند: «تولیدات سازمان همیشه پروپیمان و زیاد است، اما این سریالها همیشه کیفیت پایین دارند. این کیفیت پایین هم به بودجه سازمان بازمیگردد و هم به وضع ساختار بستهای که گاهی همانطور که گفتم دست مدیران سازمان نیست و گاهی برخی پا را فراتر گذاشته و نظارت سرسختانهای را در پیش میگیرند.»
اسمهایی که همیشه در تیتراژ حضور دارند
بسیاری از کارگردانان همعقیده با علیرضا افخمی در بهروز نبودن فضای سریالسازی تلویزیون هستند. یکی از کارگردانانی که تمایلی به انتشار نامش نداشت، مشکل بزرگ تلویزیون در سریالسازی را دایره محدود سریالسازان عنوان میکند.
او در توضیح این موضوع به همشهری میگوید: «در سالهای اخیر همیشه اسمهای خاصی در تیتراژ سریالها دیده میشود؛ از احمد معظمی گرفته تا بهرنگ توفیق و سعید نعمتالله و... افرادی که همیشه در حال ساخت سریال هستند. در این دایره تنگ هم همیشه نام تعدادی مانند محمدرضا شفیعی بهعنوان تهیهکننده دیده میشود. بهنظر میرسد گروهی در بخشهای تولید سریال از معاونت سیما گرفته تا سیمافیلم نشستهاند تا این پروژهها را بین افرادی که میشناسند به مناقصه بگذارند یا با بودجه کم به دیگر کارگردانان بسپارند. بهطور حتم این نگاه تأثیر در پایین بودن کیفیت سریالها دارد.»
سریالهایی که قرار است تماشاگر را متحول کنند
این فیلمنامهنویس و کارگردان در ادامه از نبود پیامهای اخلاقی در سریالها میگوید و اینکه در این سالها سریالهایی تولید میشوند که فکر میکنند مخاطب با تماشای آنها متحول میشود؛ درصورتی که اینطور نیست. هیچ مخاطبشناسی در تلویزیون دیده نمیشود و هیچ هدفی از تولید سریال و اینکه چهکسی مخاطب آن است، وجود ندارد. بهنظر میآید گروه هدفی وجود ندارد.» این کارگردان در ادامه علاوه بر عدممخاطبشناسی به نبود تنوع مضامین اشاره میکند و اینکه دیگر دست کارگردانان تکراری در ساخت سریال برای تماشاگران رو شده و کلیشه حرف اول را میزند.
درست است که تلویزیون در این سالها سعی کرده سریالهایی در موضوعات مختلف بسازد، اما همیشه این ضعف وجود داشته که سریالها نتوانستند جذابیتی برای مخاطب امروز داشته باشند؛ مخاطبی که در سیطره انواع و اقسام شبکههای ماهوارهای و سریالهای تولیدشده در شبکههایی جز تلویزیون قرار دارد. باید تلویزیون، خود را به رقبایش برساند و لازمه این رساندن بهروز شدن با فضای امروز جامعه و نزدیک شدن به سلیقه تماشاگران است و اینکه نگاه سختگیرانه و ضوابط مورد استفاده، دیگر مشتری ندارد.