• یکشنبه 29 مهر 1403
  • الأحَد 16 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 20
چهار شنبه 16 مهر 1399
کد مطلب : 112486
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/9rY1P
+
-

۵۹ سال، هر هفته

کتاب هفته از ۱۳۴۰ تا همین امروز

۵۹ سال، هر هفته

معراج قنبری

«از تخصص‌های گوناگون شاملو یکی هم این است که می‌تواند هر مجله تعطیلی را دایر و هر مجله دایری را تعطیل کند.»؛ این جمله نجف دریابندری به‌ظاهر باید درباره «کتاب هفته» نیز صدق کند، چراکه عمر این نشریه 2سال و 2ماه بیشتر نبود. نخستین شماره این نشریه در تاریخ 16مهرماه 1340 منتشر شد، اما هرگز تعطیل نشد. این نام واجد معنایی دنباله‌دار تا به امروز است. روزانه در کتابفروشی‌های انقلاب به فروش می‌رسد، به مثابه نمایشی که بیش از نیم‌قرن روی صحنه باشد. فاتح صهبا در شماره پنجم مجله «آنگاه» می‌نویسد: «کتاب هفته برای نسلی که در لابه‌لای پاورقی‌های کم‌مایه مجلات رنگ‌پریده هفتگی و مقالات سنگین مجلات عصاقورت‌داده ماهانه در مهلکه تلف بود، حکم کیمیا را داشت و برای آنان که در آغاز دهه تاریخ‌ساز40، نوجوانی و جوانی را تجربه می‌کردند، شروعی توفانی به‌شمار می‌آمد. هفته‌نامه خوشرنگ‌و‌لعاب و ارزان‌قیمت مؤسسه کیهان با آن طرح جلدهای ولع‌انگیز و قصه‌های ناب ایرانی و خارجی، تصویری روشن از آن روی دیگر جهان بود». 
این نشریه‌ هر هفته در تلاش برای تغییر دانش و سلیقه مخاطبانش بود؛ مجله‌ای بی‌رقیب با تیراژی بی‌مانند. در زمانه‌ای که تعداد رسانه‌هایش به هیچ‌وجه قابل قیاس با دنیای امروز نبود، در قطعی نزدیک به رقعی (5/19 در 5/13 سانتی‌متر)، روی کاغذ کاهی، با هزینه‌ای نسبتا اندک، تولید و با قیمتی مناسب به مخاطبان عرضه می‌شد. به پیشنهاد مرتضی ممیز در صفحه آغازین هر شماره، یک یا 2اثر هنری شامل نقاشی، عکس، مجسمه و... از هنرمندان نامدار ایران و جهان به خوانندگان معرفی می‌شد. در برخی شماره‌ها نیز تصویر یک موسیقی‌دان، نویسنده و... برای معرفی پیش‌روی مخاطبان قرار می‌گرفت.
تصویرسازی‌، صفحه‌آرایی‌ و طراحی جلدهای مرتضی ممیز برای نشریه‌ها، به شکل رسمی از دوران حضور او در آتلیه بهرامی و همکاری با نشریه «ایران آباد» به سردبیری محمود عنایت، در سال 1339 آغاز شد. او سپس در سال 1340 با مجله «فرهنگ» همکاری کرد. ممیز در گفت‌و‌گویی با فیروزه صابری می‌گوید: «به پیشنهاد احمد شاملو که کتاب «کیهان سال» را درمی‌آورد به استخدام کیهان درآمدم و بعد او مرا به کتاب هفته برد و دست و بالم را کاملا در کار ایلوستراسیون آن مجله باز گذاشت». در این نشریه بود که برای نخستین‌بار نام طراح و صفحه‌آرا در شناسنامه آمد. نگاه روشن و متفاوت شاملو و تداوم کاری او در انتشار این نشریه، بستر مناسبی را برای ارائه خلاقیت‌های ممیز فراهم کرده بود. در کارهای ممیز برای کتاب هفته، کار با ابزارهای مختلفی ازجمله قلم و مداد و... و استفاده از امکانات غیرمعمول به چشم می‌خورد. او در این دوره کاری در تلاش برای انتخاب تکنیک‌هایی متناسب با فضای داستان‌ها بود. یکی از مهم‌ترین ویژه‌گی‌های کارهای او در این نشریه، یونیفرم و هویت یک‌دست در بخش‌های مختلف بود. توجه طراح به انسجام بخش‌های مختلف مانند جلد، فونت‌ها، عنوان‌ها، جداکننده بخش‌ها و... قدرت او را در مدیریت هنری یک نشریه نشان می‌دهد. حجم کاری ممیز در این نشریه برای نسل امروز غیرقابل باور است؛ از طراحی جلد و صفحه‌آرایی گرفته تا تصویرسازی برای داستان‌های مختلف؛ هرهفته و 2سال بدونِ توقف. تصور کنید! البته با امکانات آن روز نه نرم‌افزارهای امروز.
کارهای گرافیکی نشریه تا شماره 69 با ممیز بود. از شماره 70 تا 95 خسرو بیات جایگزین او و عهده‌دار این مسئولیت شد. در 40 سال گذشته، تنها گفت‌و‌گوی منتشرشده با خسرو بیات توسط نگارنده انجام شده است. او در پاسخ به سؤال من می‌گوید: «همکاری من در آتلیه کیهان یک‌سال‌ونیم یا 2سال پیش از کتاب هفته آغاز شده بود. زمان قابل‌توجهی از انتشار کتاب هفته می‌گذشت؛ یک سال یا کمی بیشتر که ممیز از من برای همکاری دعوت کرد. من یک روز برای خوردن چای در راهرو به سمت پایین می‌رفتم و ممیز در حال برگشت به آتلیه بود؛ هر دو در یک آتلیه بودیم. به من گفت که می‌خواهم با تو حرف بزنم و به اتفاق به سمت پایین حرکت کردیم. خاطرم هست که یک دوربین هم دستش بود، ممیز توضیح داد که من فقط کارهای کتاب هفته را انجام می‌دهم و باید بیایی و به من کمک کنی. اما من اصلا دربَند تصویرسازی نبودم، او گفت ما یک‌سری کارهای گوناگون داریم که من نمی‌توانم آنها را انجام دهم و از تو کمک می‌خواهم. کار بعد از ممیز خیلی سخت بود. باید داستان‌ها را می‌خواندم که وقت‌گیر بود. بعد که می‌خواندم باید تحقیق می‌کردم، ممیز خیلی مواقع این کارها را می‌کرد و من اصلا چنین وقتی نداشتم و ناچار بودم طرح را بکشم. البته من با سختی‌ها آشنا بودم و کم‌خوابیدن و زیاد کار کردن برای من طبیعی بود. چاپ کردن کار رنگی در ایران خیلی سخت بود. در آن زمان 2نوع سیستم چاپ در ایران وجود داشت؛ اُفست و لِتِرپِرس. اُفست همه‌گیر نشده بود و گران هم بود، لِتِرپِرس هم به‌دلیل کلیشه و سرب و... تصاویر رنگی را خوب چاپ نمی‌کرد. ما وقتی متن را می‌دیدیم، مجبور بودیم که بدانیم چند صفحه فضا نیاز دارد. در مورد عکس ما برای بزرگ و کوچک کردن، یک چرخ داشتیم که ابزار کارِ ما بود و فاصله‌ها را با آن تنظیم می‌کردیم تا در گراورسازی به اندازه‌ای که می‌خواهیم دربیاید. خیلی کار سختی بود. ما خودمان ناظر چاپ هم بودیم، رنگ‌ها را تفکیک و زینک‌ها را بررسی می‌کردیم. ما وقتی می‌توانستیم کار را ببینیم که چاپ شده بود؛ زمانی که برای هر تغییری دیر بود. حجم آماده‌سازی زیربنای یک صفحه‌بندی بسیار وقت‌گیر بود. خلاصه که شب‌ها هم در چاپخانه می‌خوابیدیم».
طراحی گرافیک شماره‌های 96 تا 104 را نیز طراحانی چون غ. انصافپور، محسن جمالی، واحه مرادیان، ناصر مظفری، بیژن اسلامی و مسعود خطیبی انجام داده‌اند. برای مطالعه زوایای مختلف این پدیده فرهنگی، نگارنده شماره پنجم نشریه آنگاه «کتاب هفته؛ کتاب همیشه» را پیشنهاد می‌کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید