گزارشی پیرامون تکیه دولت از ساخت تا تخریب و شاید بازسازی
احیای یک میراث در خاک خفته
الناز عباسیان ـ روزنامهنگار
تهران تکیههای قدیمی و معروف زیادی دارد که اغلب خاستگاه تعزیهها بودند اما وقتی صحبت از تکیههای تهران میشود، محال است حرفی از تکیه معروف دولت به میان نیاید؛ تکیهای که نامی آشنا برای اهالی هنر و علاقهمندان به آیین شبیهخوانی است. کمتر تهرانی اصیل است که این تکیه و معماری خاصاش که شاهکار منحصر به فرد در دوران قاجار محسوب میشود را به یاد نداشته باشد. این تکیه برای برپایی آیینهای سوگواری و روضهخوانیهای ویژهای در منطقه بازار بزرگ فعلی تهران، ضلع جنوبشرقی کاخ گلستان و در جنوب غربی کاخ شمسالعماره و روبهروی مسجد شاه تهران ساخته شد اما حالا دیگر اثری از آن باقی نمانده است. اما گفتهها حاکی از آن است که گویا قرار است برای این میراث در خاک خفته اتفاقات خوشایندی رخ دهد. در این گزارش به ساخت این تکیه و علت تخریب و البته لزوم بازسازی آن پرداختهایم.
ماجرای ساخت تکیه دولت که به آن «تکیه همایونی دولتی»، «تکیه قصر» و «تکیه بزرگ شاهی» هم میگفتند برای خودش داستان جالبی داشته و نماد تهران ناصری محسوب میشود. گویا ناصرالدین شاه در یکی از زمانی که از فرنگ برگشت، دستور ساخت این تکیه را داد؛ تکیهای که 5سال برای ساخت آن زمان صرف شد. در مورد معماری آن، برخی مدعی شدهاند نوع طراحی این ساختمان از رویالآلبرتهال لندن و مبتنی بر یافتههای گردشگری ناصرالدینشاه قاجار در اروپا، الهام گرفته شده است. اگرچه برخی این ادعا را قبول ندارند؛ چون ناصرالدینشاه سالها بعد از ساخت و طراحی تکیه دولت، سفرهای اروپاییاش را شروع کرده بود. در نهایت از آنچه خواست ناصرالدینشاه بود، فاصله گرفت و بهعلت نارضایتی و اعتراضات متدینین از مرکز نمایشهای غیرمذهبی به مرکز مذهبی ویژه مراسم روضهخوانی و تعزیهگردانی تغییر شکل داد. تکیه دولت، فارغ از اینکه محل اجتماعی برای تماشای آیین شبیهخوانی بوده، نقش مهمی در دورههای تاریخی و سیاسی کشور داشته است. اما پس از مشروطه کمکم فعالیتهای این تماشاخانه رو به افول رفت و پس از روی کارآمدن حکومت پهلوی اول، این کمفروغی سرعت بیشتری گرفت تا سرانجام سال1325 این بنا که سالها گرد تعطیلی بر آنجا خوش کرده بود، بهصورت کامل تخریب شد و بانک ملی شعبه بازار جای آن را گرفت. حالا اگر از وضعیت فعلی این تکیه بپرسید، چیزی برای گفتن نداریم؛ چرا که این میراث فرهنگی و مذهبی ایران زیرآوار مدرنسازی شهر، رنگ باخت یا بهتر است بگوییم جان باخت. چون دیگر اثری از این تکیه در شهر نیست و فقط نامی از این شکوه بهجا مانده است. حرف و حدیثها درمورد حذف تکیه دولت از شهر تهران زیاد است و حتی پای پهلوی اول هم به این موضوع باز شده است. اما هدف از طرح این موضوع تنها اشاره به گذشته این میراث گمشده شهر نیست و هدف امکانسنجی شکلگیری یک تکیه دولت جدید در پایتخت است؛ موضوعی که کم و بیش جزو یکی از دغدغههای مسئولان مربوطه بوده و هر از گاهی درباره سرنوشت آن طرح و ایدههایی مطرح میشود. سال گذشته سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بود: «تهران باید تکیه دولت خود را داشته باشد و امیدوارم با همراهی شهردار تهران و شورای شهر، دغدغه هنرمندان نمایشهای آیینی و سنتی را برای داشتن مکان ثابت کم کنیم». از آن همه شکوه چیزی حتی برای نمایش در موزهها هم باقی نمانده اسـت. از مکانی که زمانی بین 10تا 12هزار نفر را در خود برای تماشا جای میداد هیچچیزی بر جای نیست. حتی گزارشهایی از حضور فیل و شـتر در بعضی از تعزیههای اجراشـده در این مکان وجود دارد امـا گفته میشود در دهه 20 حراجی برگزار شده و اموال تکیه دولت فروخته میشود. هماکنون فقط لیست اموال وجود دارد که نشان میدهد تعداد فراوانی مبلمان، لوسـترهای عظیـم و پردههای زربافت در این مکان بوده است.
پیشنهاد ایجاد «تکیه مردم» در محل سابق تکیه دولت
در همین راستا، چندی پیش عضو شورای شهر تهران پیشنهاد داد با همکاری وزارت دادگستری، شهرداری تهران و وزارت میراث فرهنگی در محل تکیه دولت، تکیهای به نام مردم ساخته شود. علی اعطا در حساب توئیتری خود نوشت: «از تکیه دولت، بزرگترین تماشاخانه تاریخ ایران به جز نام و تابلویی کوچک از ورودی بنبستی باریک به همین نام در ضلع شمال سبزهمیدان در خیابان 15خرداد چیزی باقی نمانده است. امروز بازیابی و بازسازی تکیه دولت، معطوف به نیازهای شهر و هویت شهری، میتواند بهعنوان دغدغهای ملی و دینی مطرح باشد؛ در سال74 پیگردی تکیه دولت را دکتر اسکندر مختاری (یکی از استادان معماری دانشگاه تهران) انجام داد و طرحی زیرنظر دکتر باقر شیرازی تهیه کرد. آن زمان بحث بازسازی بنا مطرح شد اما به نتیجه نرسید». سخنگوی شورای شهر تهران نوشت: «بهطور کلی تکیهها باید در جایی از شهر واقع شوند که عناصر مختلف شهری را به هم پیوند دهند؛ محل فعلی تکیه دولت اگرچه در اختیار دادگستری است اما بهترین مکان برای ساخت یک تکیه ملی است؛ چرا در محل تکیه دولت، امروز تکیه مردم را نسازیم؟ دکتر مختاری گفته است بخشی از پیِ تکیه دولت هنوز ممکن است آنجا مدفون باشد. بنابراین بخشی از تاریخ سوگواریهای جمعی ما ایرانیان، در محل تکیه دولت مدفون است». اعطا به وزارت دادگستری، وزارت میراث و شهرداری تهران پیشنهاد کرد طی توافقی سهجانبه و انجام مطالعات و تهیه طرح، بازسازی تکیه دولت و احداث تکیه مردم در بخشهایی از محل تکیه دولت را در دستور کار قرار دهند تا در آینده نزدیک که بودجه و اعتبارات فراهم بود، تکیه مردم ساخته شود.
بازسازی تکیه دولت با همان معماری قبل امکانپذیر است
اسکندر مختاری ـ پژوهشگر مطالعات معماری
دکتر اسکندر مختاری، یکی از پژوهشگران مطالعات معماری که سالها وقت خود را صرف تحقیق پیرامون تکیه دولت کرده و پیشنهاد بازسازی تکیه دولت را ارائه کرده، معتقد است که طرح بازسازی این تکیه نهتنها در نزدیکی این بنای تخریبشده بلکه درست در همان فضای سابق قابلیت اجرا دارد و میگوید: «خوشبختانه بیشتر محوطهای که تکیه در آن قرار داشت (بین کاخ گلستان و بانک ملی) آزاد بوده و بازسازی تکیه دولت در همان محل امکانپذیر است». گرچه از این بنا نقشه ساختمانی در اسناد و مدارک شهر موجود نیست اما مختاری درباره چگونگی دسترسی به نقشه این تکیه میگوید: «در سال74بهعنوان یک تیم تحقیقاتی برای بهدستآوردن نقشه این بنا کاوشهایی در محوطه تکیه دولت صورت گرفت. در این کاوشها بلافاصله پلان تکیه دولت اسـتخراج شـد. در آن زمان، دادگستری به ما 10روز فرصت داده بود که در محل، کاوش صورت گیرد. بعد از پیداشدن بخش عمدهای از پلان، درخواست زمان بیشتری برای جستوجو کردیم که با 3روز آن موافقت شد. در همان محل، 5هزار کاشی شکسته پیدا شـد که جایی در خرابهها آن را انبار کرده بودند. حتی بخشی از یک چهره در میان کاشیها پیدا شده بود. این کاوشها و تصاویری که از این مکان به جا مانده و همچنین توصیفاتی که در سفرنامه برخی تاریخنگاران خارجی و ایرانی از تکیه دولت باقی است، باعث شد تا سال 98کتابی درباره معماری تکیه دولت تدوین کنم». مختاری درخصوص لزوم بازسازی چنین مکانی که فقط نامی از آن در تاریخ مانده، میگوید: «بازسازی بناهای تاریخی از بین رفته در کشورهای دیگر هم مسبوق به سابقه است. بهطور نمونه به بازسازیهای آثار تخریبشده جنگ جهانی دوم در آلمان بعد از جنگ اشاره میکنم که نمونه شاخص آن بازسازی کلیسای مادر مقدس در درسدن آلمان بعد از ادغام مجدد آلمان شرقی و غربی میتوان اشاره کرد». این استاد دانشگاه معتقد است که تکیه دولت به جهت ویژگیهای معماری این قابلیت را دارد که یک مقصد گردشگری مهم در مرکز تاریخی شهر تهران شود و این هویت از دسترفته به آن بازگردد. وی تأکید دارد که حتما بنا باید در محل سابق خود با همان شاکله، عناصر و اجزای معماری که در نقاشی استاد کمالالملک بخشی از آن نمایش داده شده است، ساخته شود.
جالب اینجاست که این تکیه در آن دوره برای کسانی که به ایران سفر میکردند بسیار جذاب بوده است. مولف کتاب «میراث معماری مدرن ایران» به این نکته اشاره میکند و میگوید: «گردشگران خارجی از آنجا که علاقه بسیاری به نوشتن شرح سفر و توصیف مکانهای خاص داشتند، بازدید از این تکیه حتی از کاخ گلستان هم برای آنها در برخی موارد جالبتر بود. آنها در فضایی به این عظمت، شاهد برپایی مراسم در ایام سوگواری بودند. آمفیتئاتری است که براساس تعزیه طراحی شده و شگفتیآور است. حتی عظمت این بنا موجب شد تا مراسم این مکان هم در حد زیادی تغییر کند و عوامل و اجزای زیادی به این مراسم اضافه شود؛ مثلا تعداد تعزیهخوانها و لوازمی که آنها برای اجرا استفاده میکردند از اسب و شتر و حتی فیل تا صحنههای واقعه عاشورا را واقعیتر به نمایش در بیاورند».
بررسی ایده ساخت موزه تعزیه در تکیه دولت
رضا کوچکزاده ـ کارگردان و پژوهشگر تئاتر
رضا کوچکزاده سالها در زمینه هنرهای نمایشی و نسخههای شبیهخوانی تاریخی پژوهش کرده است. او مطالعات پژوهشی دامنهداری هم در زمینه تکیه دولت انجام داده و در پاسخ به این پرسش که آیا با ساخت تکیه دولت میتوان زمینههای راهاندازی موزهای از اسناد و اشیا از تعزیه را داشته باشیم؟ میگوید: «ایده بازسازی تکیه دولت، زیاده کمالطلبانه و ایدهآل است؛ آرزویی کمابیش دستنیافتنی است که در ذهن برخی پژوهشگران و مسئولان فرهنگی شهر رشد کرده. ولی باید ضرورت ساخت این تکیه را در وضعیت کنونی جامعه بررسی کرد. آیا ایران کنونی ما چنین ضرورتی را در خود میبیند؟ آیا تهران امروزی با جمعیت نزدیک به 10میلیونی با تهران دوره ناصرالدینشاه که جمعیتی میان 140تا 150هزار نفر داشته است ـ و تکیه دولت حدود 20هزار تن از اهالی شهر را در هر اجرا میزبانی میکردهــ نیازهای فرهنگی و اجتماعی یکسانی دارند؟ آیا با ساخت این تکیه در اندازه اصلی، توان پرکردن فضا را برای یک مجلس شبیهخوانی داریم؟ بهنظرم در شرایط کنونی جامعه، این استقبال کمی دور از ذهن باشد. ما حدود 20هزار تماشاگر پویا و علاقهمند واقعی شبیهخوانی برای هر اجرا نداریم - دستکم همگی در یک زمان نمیتوانند گرد هم آیند - که بخواهیم برای آنها چنین ساختمانی بسازیم. جامعه به اندازهای تغییر و تحول یافته است که از ضرورتهای دورههای قاجار و پهلوی و چه بسا دهههای پیشین جمهوری اسلامی هم فاصله گرفته است. نمیتوانیم برای ساخت چیزی در آینده به دادهها و علایق گذشته وابستگی فکری داشته باشیم. باید بررسیها و مطالعات تازه انجام شود. البته این نکتهها همگی در حد پرسش است و بر درستی یا نادرستی آنها تأکیدی ندارم. اما معتقدم باید بررسی و نیازسنجی علمی در این زمینه صورت گیرد». با این حال کوچکزاده بر آن است که بازسازی این تکیه یا برپایی موزه برای ما ضرورتهای هنری و فرهنگی و دیرینهشناسی دارد؛ نه الزاما ضرورتهای اجتماعی و کارآمدی برای مردمان کنونی. نویسنده کتابهای «فهرست شبیهنامههای دوره قاجار» و «فهرست شبیهنامههای ملک» و «رضاینامه» به پیشنهادش در پنجمین نمایشگاه شبیهنامههای قاجاری که شهریور 1398با عنوان «به روایت نسخهخوانان» در خانه هنرمندان برگزار شد، اشاره کرد؛ «در آن نمایشگاه از مسئولانی چون دکتر صالحی (وزیر محترم ارشاد)، محمدجواد حقشناس (رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران)، مجتبی حسینی (معاون هنری ارشاد)، شهرام کرمی (مدیرکل هنرهای نمایشی) و... خواستم با توجه به افزایش یافتههای پژوهشی و فراهمشدن سندهای گسترده از شبیهخوانی، با همکاری سازمانی یکدیگر زمینهای برای شکلگیری کتابخانه و موزه و مرکز اسناد شبیهخوانی پدید آورند. همگی بهگرمی استقبال کردند و قولهایی برای همکاری دادند ولی هیچیک عملی نشد و خیلی زود فراموش شد». او در ادامه به فرضیه راهاندازی موزه در تکیه دولت بازسازی شده، اشاره میکند و میگوید: «این ایده را هم برخی دوستان طراحی کردند که درصورت بازسازی، این تکیه بزرگ نمیتواند در تمام طول سال خالی باشد و تنها در روزهایی از ماههای محرم و صفر شبیهخوانی داشته باشد. پس بهتر است که از این فضا برای موزه تخصصی شبیهخوانی بهرهبرداری شود. میدانید که تعزیه، تنها نمایش منسجم جهان اسلام است و از این نظر هم اهمیت ویژه دارد که خاستگاه شبیهخوانی، جایی برای پژوهش و بررسی علمی آن داشته باشد. اما بهنظرم میتوان مسیر دیگری هم برای عملیشدن برپایی موزه و احیای این تکیه در پیش گرفت. برای نمونه، شورای اسلامی شهر با همکاری برخی نهادهای دیگر همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت میراث فرهنگی، صداوسیما و... میتوانند موزهای علمی و شاخص برای شبیهخوانی پدید آورند. برعکس ایده ساخت دوباره تکیه دولت، در این موزه میتوان ماکتی از تکیه دولت را در مقیاس کوچکتر ساخت که بخشی از موزه بهشکل تخصصی به آن مربوط باشد. حتی میتوان به شکل نمادین، نام موزه شبیهخوانی را «تکیه دولت» نهاد. این طرح در شرایط کشور ما شاید عملیتر و کمهزینهتر و امکانپذیرتر باشد».