سال نسل دوم
حسنا مرادی
سال 1339 با سرگرمی دولتیها و دربار به اصلاحات ارضی، شروع شد. کشمکشهای اصلاحات ارضی، باعث شده بودند قیچی سانسور کمکار بشود و فضا برای نویسندگان و روشنفکران کمی باز شود، بهخصوص برای نویسندههای جوان که تازه پا در این راه گذاشته بودند. نسل جدید داستاننویسی ایران، میکوشیدند داستانهایی خلق کنند که در عین هوشمندانهتر بودن، ساختار محکمی هم داشته باشند. آنها فرمهای مختلف در داستانگویی را میآزمودند و دنبال خلاقیت در فرم و زبان داستانهایشان بودند. در روایتهایشان از بازیهای زمانی استفاده میکردند و راویها را جسورانهتر و متفاوت با آثار قبلی ادبیات داستانی ایران برمیگزیدند. از سوی دیگر، نوشتن داستانهای اجتماعیای که در نقش آینه جامعه، پر از توصیفات ناتورالیستی از وضع جامعه بودند، بین نویسندگان مرسوم شده بود. این آثار، به نوعی واکنش نسل جدید به اسطورهنگاری نسل قبل ادبیات بودند و بیشترشان بهدلیل عجله و شتابزدگی نویسنده برای تصویر کردن جامعه، بنیه ادبی قویای نداشتند. غلامحسین ساعدی که از نویسندگان جوان آن سالها بود مجموعه داستانی با نام «شبنشینی باشکوه» چاپ کرد. داستانهای این مجموعه، ترس و آسیبهای روانی طبقه متوسط را تصویر میکردند. نثر این داستانها ایجاز داستانهای دهه بعد ساعدی را نداشتند و سرشار از پرگویی بودند. «عصر پاییزی» نخستین مجموعهداستان شاپور قریب، نویسنده تازهنفس دیگر، در این سال چاپ شد. این مجموعه 6داستان با نثری ساده و روان داشت که زندگی فقیرانه طبقه فرودست جامعه را تصویر میکرد. «گل ریواس» نوشته عباس حکیم هم از دیگر مجموعهداستانهای منتشرشده نویسندگان نسل جدید بود که تصویر اجتماعی آن روز را ترسیم میکرد. «دریا هنوز آرام است» دومین مجموعه داستان احمد محمود بود. داستانهای این مجموعه، سرشار از یأس و ناامیدی است و پایانی جز پوچی و مرگی بیهوده در آنها پیدا نمیشود. نثر ناپخته و گزارشی این داستانها هم نمیتوانست تصویر خوبی از اتفاقات به خواننده بدهد. محمود، هنوز سبک و زبان خود را پیدا نکرده بود و داستانهایش تقلیدی از کارهای هدایت و چوبک بودند. ناصر خدایار هم در این سال، کتاب «دختری و عروسکهایش» را چاپ کرد. این کتاب، بیشتر بحثی روانکاوانه بود که بیداری غریزه جنسی را ناجی قهرمان داستان میدانست. در سال 1339، پاورقیها هنوز مخاطبان فراوانی داشتند و مخصوصا جوانان مشتری پروپا قرصش بودند. پاورقی «فاتح» از شاپور آریننژاد با نثر پرهیجان و رمانتیکش همچنان مخاطبان پاورقیها را بهخود جذب میکرد.