مردانی که سند گرفتند
اصلاحات ارضی و دوران تازه در روستاهای ایران
محمدصادق جنانصفت
کتاب ارزشمند «مالک و زارع در ایران» نوشته «ا. ک. س. لمتون» پژوهشگر و سیاستمدار انگلیسی، کاملترین کتاب درباره مناسبات زمینداری زراعی در ایران است. این پژوهشگر برجسته بهدرستی مینویسد، شناخت زندگی ایرانیان تا ورود صنعت به ایران، از مسیر توزیع زمین و مناسبات ارباب-رعیتی ممکن است. پژوهشهای پرشمار درباره اراضی زراعی نشان میدهد، نظام سیاسی ایران نیز در دهههای پیش از اصلاحات ارضی از تملک اراضی زراعی تبعیت میکرد.
سابقه درازی دارد
اصلاحات ارضی از زمانهای خیلی دور در ایران مطرح بود. حتی در زمان نهضت مشروطه، بودند گروههایی مانند اجتماعیون عامیون و بعد هم حزب دمکرات که صراحتاً از اصلاحات ارضی و تقسیم اراضی میان کشاورزان دفاع میکردند. زمانی که رضاشاه به قدرت رسید بهرغم آنکه تلاش کرد ایران را به سوی جامعه متجدد سوق دهد اما در عین حال سعی کرد برای خود املاک وسیعی را دست و پا کند بهطوری که هنگام استعفایش از مقام سلطنت در سال 1320 به یکی از بزرگ مالکان کشور تبدیل شده بود. البته آن زمان مالکیت اراضی کشاورزی یکی از علائم تشخص و اشرافیت بود بهطوری که حتی تجار بزرگ نیز برای کسب تشخص به خرید اراضی روی میآوردند.
تغییر مناسبات زمینداری
اصلاحات ارضی یا همان الغای مناسبات ارباب-رعیتی یک انقلاب واقعی در ایران آن دوره بهحساب میآید و مناسبات زمینداری را تغییر داد. پیش از اصلاحات ارضی، 50 درصد از زمینهای کشاورزی در دست مالکان بزرگ بود، 20 درصد تحت نظر اوقاف، 10 درصد زمینها نیز متعلق به محمدرضا پهلوی بود و 20 درصد باقیمانده به کشاورزان تعلق داشت. اصلاحات ارضی در ایران با تصویب قانون در تاریخ 19دی 1340 آغاز شد و با رفراندوم 6بهمن 1341 به مرحله اجرا درآمد. اصلاحات ارضی در سه مرحله انجام شد: در مرحله نخست تعیین شد که هیچ مالکی بیش از یک ده نداشته باشد. مازاد زمینها و دهها میباید به کشاورزانی که در آن زمینها به بهرهبرداری مشغول بودند، فروخته شود. با فروش سهام کارخانجات دولتی، ترتیب بازپرداخت بهای زمینها به مالکان فراهم شد. در مرحله دوم صاحبان زمینهای استیجاری میباید یا به تقسیم درآمد حاصل از اجاره بپردازند یا براساس قراردادهای اجاره، زمینها را به کشاورزان بفروشند. بهعبارت دیگر، مالکان موظف شدند که یا ملک کشاورزی خود را برای 30سال به کشاورزان اجاره نقدی دهند یا آن را با توافق به آنها بفروشند. بدینترتیب، حداکثر مالکیت زمین در دست یک مالک بسیار محدود شد. املاک موقوفه عام نیز براساس درآمد آن زمین به اجاره درازمدت 99 ساله به کشاورزان واگذار شد. در مورد موقوفات خاص، متولیان مجبور به فروش آنها به دولت و تقسیم آن بین کشاورزان شدند. در مرحله سوم، مالکانی که ملک خود را اجاره داده بودند، براساس قانون اصلاحات، مجبور به فروش آن به کشاورزان شدند. بدینترتیب بسیاری از کشاورزان ایران صاحب زمین شدند.
دلایل و پیامدهای سیاسی
چرا اصلاحات ارضی رخ داد؟ یک دیدگاه این است که رژیم سقوط کرده پهلوی و نیز نظام سیاسی آمریکا که دیگر بهطور رسمی راهبردیترین شریک رژیم وقت بود، برای جلوگیری از انقلاب دهقانان، به روش مائوئیستی و نیز برای خلع سلاح گروههای روشنفکری، و نیز گروههای چپگرا و مارکسیستی، درباره رسیدگی به فقرا برنامه اصلاحات ارضی را اجرا کردند. همچنین پژوهشگران میگویند این اقدام برای سلب قدرت سیاسی از زمینداران بزرگ انجام شد تا راه ورود دولت به روستاها که اربابها در آنها حکومت مستقل داشتند، باز شود. انجام اصلاحات ارضی علاوه بر اینکه گروههای سیاسی چپ را در موقعیت دشواری قرار داد، گروههای ملیگرای ایرانی را نیز وادار کرد در دفاع از این اقدام بیانیه صادرکنند. محمدرضا پهلوی که تا آن زمان در میان روستائیان محبوبیت قابل اعتنایی نداشت، در میان میلیونها روستایی و دهقان که صاحب زمین شدند، مقبولیت پیدا کرد.
دلایل و پیامدهای اقتصادی
برخی از پژوهشگران که بیشتر در بستر سیاسی اندیشههای چپ، زاده و رشد کردهاند میگویند برای تامین نیروی کار ارزان صنایع کارخانههای در حال تاسیس پرشمار در پهنه سرزمین، نیاز به کارگر ارزان بود و با اصلاحات ارضی شمار قابل اعتنایی از کسانی که هیچ زمینی به آنها نرسید به شهرها مهاجرت کردند تا نیروی کارگری مورد نیاز پدیدار شود. برخی نیز باور دارند جاری کردن مناسبات سرمایهداری در روستاها مالکیت سرمایهداری، جایگزین مالکیت اربابی شد. پس از اصلاحات ارضی شرایط برای تاسیس تعاونیهای تولید و شرکتهای سهامی زراعی که گفته میشود الگوبرداری از رژیم زمین در اسرائیل و نیز کشورهای سوسیالیستی بود، هموار شد. تجمیع اراضی یکی از راهبردهای نهادهای تاسیس شده پس از اصلاحات ارضی بود و نیز تاسیس شرکتهای بزرگ کشت و صنعت نیز در دستور کار قرار گرفت. کشت و صنعتهای بزرگ دولتی مثل کشت و صنعت مغان، جیرفت و... کشت و صنعتهای خصوصی پرشمار در ایران با راهبرد تجاری کردن کشاورزی احداث شد. با اجرای مرحله نخست اصلاحات ارضی تا پایان 1356تعداد 4475روستا و 883مزرعه ششدانگ، 13847مزرعه کمتر از ششدانگ و 3642مزرعه کمتر از ششدانگ میان یک میلیون و617هزار خانوار دهقانی تقسیم شد. در مرحله دوم نیز یک میلیون و 218زارع براساس روش فروش و 15هزار دهقان نیز براساس تقسیم زمین صاحب زمین شدند. شمار خانوادههای ساکن روستا که پس از اصلاحات ارضی صاحب زمین شدند به 50درصد میرسد. در نتیجه اصلاحات ارضی نسبت بهرهبرداریهای ملکی از 33درصد به 93درصد و سهم آنها از مساحت اراضی از 26درصد به 90درصد رسید.
دلایل و پیامدهای اجتماعی
پیش از اصلاحات ارضی ارباب و مباشران و حقوقبگیران از ارباب که به نوعی یک ارتش کوچک بودند راه را برای ابراز وجود رعیت بسته بودند و مناسبات نوین اجتماعی به روستاها راه نداشت. حتی حضور شاید ناکارآمد سپاه دانش، سپاه بهداشت و نیز کارمندان شرکتهای سهامی زراعی نگاه روستانشینان به زندگی را تغییر داد و به مرور در روستاهای بزرگتر مراکز بهداشتی و درمانی و آموزشی پدیدار شد.
پژوهش بیشتردرباره اصلاحات ارضی و نتایج آن بیشتر از همه گروههای چپ و نیز مخالفان رژیم پهلوی پژوهش کردهاند و بهنظر میرسد شاید حالا با نگاه تازه باید به این مقوله نگریست.