بلوچی بود دادشاه
طغیان در بلوچستان نگاهها را به این بخش از ایران جلب کرد
مصطفی شوقی
با تیر برنو، هواپیمای نظامی- اکتشافی که بالا سرشان مانور میداد را سرنگون کردند؛ سرتیپ ژاندارم شریف رئیس ستاد ژاندارمری کل کشور، ستوان یکم خلبان مشعوف و 2 درجهدار کشته شدند. دادشاه و همراهانش پیش از این کویین کارول رئیس اداره برنامه اصل 4 ترومن، برستیل ویلسو مشاور حوزه عمران، محسن شمس معاون ایرانی ویلسون، هراند خاکچیان راننده ارمنی خودرو را در کمینی در راه زاهدان به چابهار کشته بودند وآنیتا کارول، همسر کویین کارول را ربوده بودند که 7 روز بعد، جسد آنیتا پیدا شد.
دادشاه یا میر دادشاه، زمینداری بلوچ بود که در منطقه مکران زندگی میکرد. سالها او و خانوادهاش در میان اختلافات عشیرهها و طایفههای منطقه سیستان و بلوچستان در ائتلافهای قومی و طایفهای شرکت میجستند. با روی کار آمدن رضاشاه، دوران ملوک الطوایفی و حکمرانی محلی با تکیه بر اصالت قومی خاتمه یافت. در سیستان نیز دوستمحمدخان در برابر حکومت مرکزی به جنگ و گریز پرداخت تا اینکه اسیر و برای تبعید به تهران فرستاد شد، اما با کشتن نگهبانان از تهران فرار کرد و در نهایت در اطراف نیشابور دستگیر و اعدام شد. تا وقایع شهریور 20 و تبعید رضاشاه، سیستان و بلوچستان تقریبا روزهای آرامی داشت تا اینکه دوباره گروهها و ائتلافهای طایفهای داستان اختلافات محلی را از سر گرفتند. ماجرای دادشاه از 1325 شروع شد اما به دلایل بسیار ازجمله آشفتگی بسیار زیاد سیاست در دهه 20 شمسی و حضور بازیگران پرنفوذ محلی که با یکدیگر در منازعه بودند دولت مرکزی مجالی نمییافت که در این ماجرا بهطور جدی وارد شود. از سوی دیگر گزارشهای متعددی از ردپای انگلیسیها در ماجراهای آن سالهای سیستان و بلوچستان به دلیل نفوذ تاریخیای که در این منطقه داشتند و اینکه هنوز تا آن زمان از خلیجفارس خارج نشده بودند و به نوعی منطقه تحت سیطره سیاسی و نظامیشان بود، دیده میشود. بر همین اساس، دادشاه یکباره برخلاف رویه مرسوم به مدیران اصل 4 ترومن که عازم سفر به منطقه سیستان و بلوچستان بودند حمله کرد و آنها را کشت. اصل 4 ترومن در واقع برنامه کمکهای عمرانی ازسوی آمریکا به ایران بود.
بسیاری معتقدند که حضور اصل 4 آمریکایی در منطقه تحت نفوذ بریتانیا به نوعی میتوانست از نفوذ آنها در منطقه بکاهد و شاید اقدام دادشاه با تحریک انگلیسیها صورت گرفته باشد. این گمانه تنها در حد یک فرضیه مطرح است چه آنکه اقدام دادشاه با توجه به فضای آن روزهای ایران مسئلهای مهم و جدی و مخاطرهانگیز در ارتباط ایران و آمریکا تلقی میشد.
در نهایت دولت مرکزی در سال 1336 با کمک خوانین محلی مخالف دادشاه با او به نبرد پرداخت. او برای مدتی به پاکستان فرار کرد تا اینکه گروهی از خوانین حامی دادشاه از طرف محمدرضا پهلوی به او پیام رساندند که امان میگیرد اگر دست از یاغیگری بردارد. دادشاه اماننامه را پذیرفت و سر قرار تامین امان حاضر شد؛ تنها شرط تسلیم او آزادی برادرش، احمد شاه در پاکستان بود ولی گویا جدلی درگرفت که منجر به تیراندازی شده و در نهایت دادشاه و همراهان از جمله برادر دیگرش محمدشاه کشته شدند. مدتی بعد پاکستان برادر دیگر او یعنی احمدشاه را به ایران تحویل داد که گفته میشود بدون محاکمه اعدام شد. دادشاه آخرین یاغی کلاسیکی بود که ایران به خود دید.