این سازمان جهنمی
توسل به «امر خیالی» برای رسیدن به آرزوی محال
جمال رهنمایی
3سال پس از کودتای 28مرداد، نخستین سازمان مدرن اطلاعاتی و امنیتی ایران با همکاری و نظارت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) تشکیل شد. ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) با3 هدف جلوگیری از گسترش کمونیسم، پیگیری و انهدام گروههای مخالف حکومت و جمعآوری اطلاعات و برقراری امنیت در کشور در سال1335 تاسیس شد و در سال 1357 و در اوج ناآرامیها به دستور شاه و برای آرامکردن مخالفین که کینهای سخت از این سازمان به دل داشتند، منحل اعلام شد.
این سازمان که به گفته منابع رسمی حدود 9هزار کارمند و افسر رسمی و میلیونها خبرچین و همکار غیررسمی داشت، در مدت کوتاهی به سازمانی مخوف و جنایتکار تبدیل شد، بهگونهای که یکی از سه عملیات مهم این سازمان، کشتن بنیانگذار و فرمانده اول خود سپهبد تیمور بختیار بود. بختیار پس از سفر به آمریکا و دیدار با جان اف کندی بهدلیل اظهاراتش در این دیدار درباره مسائل داخلی ایران مغضوب شاه واقع شد و پس از بازگشت، بازنشسته، سپس تبعید و در آخر محکوم به اعدام و توسط ساواک ترور شد.
درباره فعالیتهای این سازمان که یکی از زیرمجموعههای نخستوزیری بود و مستقیما زیرنظر شاه اداره میشد، گزارشهای مستند هولناک و قصههای شفاهی بسیاری وجود دارد.
آنچه در این میان واقعیتر و ملموستر بهنظر میرسد، اعمال خشونت بیرحمانه شاه با مخالفین برای حفظ قدرت و ثبات حکومت بود. ساواک به سرعت به سازمانی بدنام تبدیل شد و درباره قدرت بیحد و حصر این سازمان در سالهای آخر خود و فضای بهشدت امنیتی حاصل از نحوه عملکرد آن، ماجراهای بسیاری در تاریخ معاصر ایران وجود دارد.
میل انسان به کسب قدرت و تسلط بر دیگران سیریناپذیر و بیپایان است. ما تصویر روشنی از میزان قدرت مورد نیاز خود برای تسلط بر خود، دیگران و جهان نداریم. واقعیت این است که کسب چنین تسلطی، امری محال است و بشر ضعیفتر از آن است که حتی خودش را بشناسد و بر خودش مسلط شود تا چه رسد به دیگران و جهان.
قدرتمندان با توسل به این امر خیالی که در آن منافع شخصی و خیال سلطه بر دیگران را منافع دیگران یا ملتها نامگذاری میکنند، به ورطه یک چرخه بیآغاز و انجام که به خیالات محال آنها با پروپاگاندای مرسوم زمانه رنگ و بوی منافع جمعی داده شده، افتادهاند.