چراغی که در میدان مخبرالدوله روشن شد
از مجمع نشر کتاب تا انتشارات ابنسینا
ندا زندی
ابراهیم رمضانی، پسر میرزا علیاصغر کتابفروش و برادر محمد رمضانی، مؤسس انتشارات کلاله خاور، از زمانی که چشم باز کرد خود را در خانوادهای یافت که دغدغه نشر و کتاب داشتند. او خیلی زود کتابفروشی را بهعنوان حرفه خود برگزید و پا در جا پای پدر و دو برادر دیگرش نهاد. ابراهیم در دبیرستان مشغول تحصیل بود که برادرش، محمود، رهسپار اروپا شد و کار و کسب کتابفروشیاش را به ابراهیم سپرد. محمود (برادر ابراهیم) با یکی از شاهزادگان قاجار که به کتب لاتین علاقه داشت و محلی را در میدان مخبرالدوله به نام کتابخانه ابنسینا راه انداخته بود، دوستی داشت. محمود که تا آن زمان به همراه برادرش محمد در «کتابخانه شرق» کار میکرد، شریک کتابخانه ابنسینا شد و به فروش کتابهای فارسی پرداخت. او پس از مدتی به اروپا سفر کرد و سهمش را به ابراهیم واگذار کرد. ابراهیم رمضانی با نخبگان و نویسندگان برجسته نشست و برخاست داشت که همین موضوع باعث گسترش کارش شد. همچنین او تشکیلاتی به نام «مجمع نشر کتاب» راه انداخت و بعدها نامش را به ابنسینا تغییر داد که «کلبه عمو تم» نخستین کتاب این نشر بود. کم کم ابنسینا به ترکیبی از مؤسسه انتشاراتی، کتابفروشی و مرکز پخش بدل و پاتوق اهل فضل و دانش شد.
ابراهیم رمضانی، به همراه همایون صنعتیزاده که انتشارات فرانکلین را پایه گذاشت، فصل جدیدی از دفتر نشر کتاب را در ایران گشود. ازجمله کتابهای انتشارات ابنسینا میتوان «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» نوشته ادوارد براون، ترجمه چندین داستان خارجی از شکسپیر گرفته تا تولستوی و دیگران، انتشار متون کهن ادبی و تاریخی، دیوان شعرای قدیم و آثاری در حوزه کودک را نام برد. حیات ابنسینا از سالهای پایانی دهه 40رو به خاموشی رفت و سرانجام پس از رخدادهای تلخ بسیار، رمضانی امتیاز کتابهای قابل انتشارش را فروخت و از ایران رفت.