خدمت یا خیانت
از آتش جاودانه تا کنسرسیوم نفت
محمدصادق جنانصفت
ابوالفضل فاتح در کتاب نامدار خودش به اسم «50سال نفت ایران» مینویسد، در خاورمیانه جنگلهای انبوه کم بود و نشانههای تراوش نفت در روی زمین بیشتر دیده میشد و مردم خاورمیانه زودتر از دیگران به کشف نفت و فایدههای آن پی بردند... ایرانیان گازهای نفت را که از زمین خارج میشد مشتعل نموده و در نظر آنان «آتش جاودانه» بهوجود میآمد. درهمه سدههای پویش تاریخ ایران، شاید از نفت به شکلها گوناگون استفاده میشد. اما این بارون جولیوس رویترز بود که با قبول اینکه معادن ایران متعلق به شخص شاه است یکسره به دربار رفت و در سال 1872معادل با 1289با فرمان ناصرالدین شاه امتیاز استخراج معادن از جمله نفت را بهدست آورد. بعدها و پس از ماجراهای گوناگون و فرازوفرودها، جوشش و خروشها و رخوت و سستیهای پرشمار، سرانجام دولت انگلستان به نفت ایران راهیافت و شرکت نفت ایران و انگلیس به مالکیت دولت انگلستان درآمد. محمد مصدق اشرافزاده قاجار اما پرچمدار مبارزه برای ملی شدن نفت در دهه 1320شد. در جلسه 21دیماه 1329مجلس شورای ملی بر اساس طرحی که به امضای 40نفر از نمایندگان رسیده بود تصویب کرد کمیسیون وقت نفت وظیفه و روش دولت در مسئله نفت را تعیین کند. این کمیسیون روز17 اسفند 1329تصمیم مهمی گرفت و در 24 اسفند ماده واحده به تصویب مجلس رسید و در 29 اسفند همان سال تصویب و نفت ایران ملی شد.
قرارداد ایران با کنسرسیوم نفت ایران
مبارزه شاه پهلوی و محمد مصدق نخستوزیر وقت، یک دوره مهم از تاریخ معاصر ایران است که کمکهای آمریکا و بریتانیا به شاه منجر به شکست مصدق شد. پس از کودتای 28 مرداد، در دوران نخستوزیری فضلالله زاهدی، مذاکرات نفت با سرپرستی وزیر اقتصاد و دارایی، دکتر علی امینی، آغاز شد و سرانجام در 11مرداد 1333به سرانجام رسید. در 14 مرداد این سال اعلامیه مشترک هیأت نمایندگی ایران و کنسرسیوم نفت در تهران، واشنگتن، لندن، پاریس و لاهه انتشار یافت. بر اساس این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس با 40 درصد، شرکتهای آمریکایی با 40درصد، شرکت شل با 14 درصد و شرکت نفت فرانسه با 6 درصد در منافع کار سهیم شدند.
یک گام به پیش
قرارداد کنسرسیوم نفت ایران نسبت به قرارداد پیشین که با دولت انگلستان بسته شده بود گامی به جلو بهحساب میآمد زیرا از یک قرارداد انحصار کامل به قرارداد انحصار چندجانبه تبدیل شده و دست ایران را برای ایجاد رقابت باز گذاشته بود. اما هنوز در مقایسه با قراردادهایی که شرکتهای ملی نفت در ونزوئلا و مکزیک و حتی آرامکوی عربستان میبستند مترقی بهحساب نمیآمد.
تنها راه
درباره قراردادهای اقتصادی ایران با کشورهای دیگر در اواخر دوران قاجار و نیز قراردادهای نفتی ایران با شمارقابلاعتنایی از شرکتها همواره یک نگاه بدبینانه وجوددارد که کسانی که عامل یا منعقدکننده یا تشویقکننده و یا مجری و قانونگذار
بودهاند بهدلیل رانت و رشوه این قراردادها را میبستهاند اما واقعیت این است که پسافتادگی ایران در تکنولوژی، مهارتهای موردنیاز برای اجرای طرحهای بزرگ نفت و گاز و نیز تامین سرمایه مالی و ارزی چارهای برای ایرانیان باقی نگذاشته بود و قرارداد کنسرسیوم را نیز باید در همین چارچوب نگاه کرد.